English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
materials management U مدیریت مواد
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
inst U موسسه
institutes U موسسه
instituted U موسسه
instituting U موسسه
institute U موسسه
establishments U موسسه
establishment U موسسه
enterprises U موسسه
corporations U موسسه
institution U موسسه
corporation U موسسه
enterprise U موسسه
stablishment U موسسه
credit institution U موسسه اعتباری
pawnshop U موسسه رهنی
closed shop U موسسه کارشناسی
entity U موسسه مستقل
bindery U موسسه صحافی
charitable institution U موسسه خیریه
correctional institution U موسسه تادیبی
discount house U موسسه تنزیل
economic unit U موسسه دولتی و ...
finance house U موسسه مالی
foundress U موسسه بانیه
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
installation U موسسه نظامی
installations U موسسه نظامی
business U موسسه بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
entities U موسسه مستقل
translation agency U موسسه ترجمه
charity U موسسه خیریه
installation property U مایملک موسسه
charities U موسسه خیریه
enterprise U موسسه اقتصادی
closed shops U موسسه کارشناسی
enterprises U موسسه اقتصادی
foundation U موسسه خیریه
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
establishments U موسسه دسته کارکنان
establishment U موسسه دسته کارکنان
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
social service U موسسه تعاون اجتماعی
wiring U موسسه سیم سازی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
shipping agent U موسسه حمل کالا
carriers U موسسه حمل و نقل
carrier U موسسه حمل و نقل
jobholder U عضو ثابت موسسه
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
conductorship U مدیریت
matronage U مدیریت
menage U مدیریت
administratorship U مدیریت
generalship U مدیریت
superintendence U مدیریت
stage direction U مدیریت
managership U مدیریت
leadership U مدیریت
management U مدیریت
managements U مدیریت
directorship U مدیریت
directorates U مدیریت
directorate U مدیریت
administration U مدیریت
directorships U مدیریت
administrations U مدیریت
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
file management U مدیریت فایل
task management U مدیریت کار
educational administration U مدیریت اموزشی
task management U مدیریت وفیفه
postal directory U مدیریت پست
job management U مدیریت برنامه
interlocking directorate U مدیریت واحد
pyramiding U مدیریت واحد
financial management U مدیریت مالی
inventory management U مدیریت موجودی
monopoly management U مدیریت انحصاری
file management U مدیریت پرونده ها
directorates U مقام مدیریت
facilities management U مدیریت امکانات
directorate U مقام مدیریت
production management U مدیریت تولید
file management U مدیریت پرونده
management system U سیستم مدیریت
demand management U مدیریت تقاضا
operational management U مدیریت عملیاتی
record management U مدیریت رکوردها
ownership and management U مالکیت و مدیریت
scientific management U مدیریت علمی
resource management U مدیریت منبع
run the show U مدیریت کردن
concurrency management U مدیریت همزمانی
personnel management U مدیریت استخدام
configuration management U مدیریت پیکربندی
personnel management U مدیریت پرسنلی
career management U مدیریت مشاغل
record management U مدیریت مدارک
system mangement U مدیریت سیستم
supply management U مدیریت عرضه
trusts U مدیریت امانی
industrial management U مدیریت صنعتی
trusted U مدیریت امانی
superintendency U ریاست مدیریت
trust U مدیریت امانی
data management U مدیریت داده ها
superintendence U ریاست مدیریت
foremanship U مدیریت سرکارگری
materiel management U مدیریت اماد
management science U علم مدیریت
management report U گزارش مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
maladministration U سوء مدیریت
management graphics U مدیریت گرافیک
management expenses U مخارج مدیریت
materiel management U مدیریت اقلام
managerial economics U اقتصاد مدیریت
materiel cognizance U مدیریت کالاها
setup <idiom> U مدیریت داشتن
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
data processing management U مدیریت پردازش داده
top level management U مدیریت سطح بالا
dm U مدیریت داده هاanagement
direct U مدیریت یا سازمان دهی
wildlife management U مدیریت حیات وحش
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com