Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
civilian enterprise
U
موسسه غیرنظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nsfnet
U
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
Other Matches
commercial air movement
U
پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
cost center
U
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
institutionalizes
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
civil
U
غیرنظامی
plainer
U
لباس غیرنظامی
plains
U
لباس غیرنظامی
plainest
U
لباس غیرنظامی
demilitarization
U
غیرنظامی شدن
civilian employees
U
کارمندان غیرنظامی
plain
U
لباس غیرنظامی
civil disturbances
U
اغتشاشات غیرنظامی
civil advisor
U
مستشار غیرنظامی
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
civil twilight
U
شفق و فلق غیرنظامی
civilian occupational specialty
U
کدهای تخصصی غیرنظامی
civil advisor
U
مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
commercial water movement
U
حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
class n allotment
U
کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
plain clothes man
U
کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
affiliated unit
U
یکان زیر امر ادارات غیرنظامی
demilitarizing
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarises
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarize
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarised
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarising
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizes
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
affiliated unit
U
یکان احتیاط مامور به ادارات غیرنظامی
demilitarized
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
unmilitary
U
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
guerrillas
U
جنگجوی غیرنظامی که به خاطر عقیده سیاسی می جنگد
guerillas
U
جنگجوی غیرنظامی که به خاطر عقیده سیاسی می جنگد
guerrilla
U
جنگجوی غیرنظامی که به خاطر عقیده سیاسی می جنگد
quicktrans
U
سیستم حمل و نقل هوایی سریع با استفاده ازهواپیماهای غیرنظامی
establishments
U
موسسه
instituted
U
موسسه
instituting
U
موسسه
institute
U
موسسه
establishment
U
موسسه
corporations
U
موسسه
corporation
U
موسسه
institution
U
موسسه
institutes
U
موسسه
enterprises
U
موسسه
enterprise
U
موسسه
inst
U
موسسه
stablishment
U
موسسه
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
discount house
U
موسسه تنزیل
credit institution
U
موسسه اعتباری
correctional institution
U
موسسه تادیبی
installation property
U
مایملک موسسه
foundress
U
موسسه بانیه
bindery
U
موسسه صحافی
economic unit
U
موسسه دولتی و ...
translation agency
U
موسسه ترجمه
charitable institution
U
موسسه خیریه
pawnshop
U
موسسه رهنی
finance house
U
موسسه مالی
businesses
U
موسسه بازرگانی
foundation
U
موسسه خیریه
business
U
موسسه بازرگانی
entities
U
موسسه مستقل
enterprise
U
موسسه اقتصادی
enterprises
U
موسسه اقتصادی
charity
U
موسسه خیریه
charities
U
موسسه خیریه
installations
U
موسسه نظامی
entity
U
موسسه مستقل
closed shops
U
موسسه کارشناسی
closed shop
U
موسسه کارشناسی
installation
U
موسسه نظامی
civilian supply
U
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
social service
U
موسسه تعاون اجتماعی
social welfare
U
موسسه رفاه اجتماعی
sovkhoz
U
موسسه کشاورزی وروستایی
nonprofit firm
U
موسسه غیر انتفاعی
financial intermediary
U
موسسه مالی واسطه
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
jobholder
U
عضو ثابت موسسه
shipping agent
U
موسسه حمل کالا
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
joint enterprise
U
موسسه اقتصادی مشترک
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
establishments
U
موسسه دسته کارکنان
establishment
U
موسسه دسته کارکنان
carriers
U
موسسه حمل و نقل
consolidation
U
ادغام دو یاچند موسسه
consolidation
U
ادغام دو یا چند موسسه
enterprise
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
charles babbage institute
U
موسسه چارلز بابیج
enterprises
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
wiring
U
موسسه سیم سازی
carrier
U
موسسه حمل و نقل
social audit
U
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
principal
U
رئیس موسسه اثاثه ارثی
firm
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier
U
موسسه حمل و نقل واقعی
american national standards institute
U
موسسه ملی استانداردهای امریکا
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
contracting carrier
U
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی
clearinghouse
U
موسسه تهاتری لندن انبار
international organisation for standard
U
موسسه بین المللی استاندارد
firmest
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principals
U
رئیس موسسه اثاثه ارثی
firmer
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
outsiders
U
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
haute couturer
U
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
corporation
U
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations
U
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
icot
U
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
outsider
U
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
interoffice
U
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
business combination
U
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
entrepreneurs
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house
U
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
net net worth
U
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
institute for
U
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
admin
U
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ
U
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house
U
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
civilrequirements
U
نیازمندیهای غیرنظامی نیازمندیهای کشور
combination
U
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding
U
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery
U
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau
U
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com