English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discount house U موسسه تنزیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
Other Matches
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
discounting U تنزیل
discounts U تنزیل
interest U تنزیل
interests U تنزیل
discounted U تنزیل
discount U تنزیل
bill broker U واسطه تنزیل
degrades U تنزیل رتبه
degrade U تنزیل رتبه
discount broker U دلال تنزیل
usurious U تنزیل خوار
rate of discount U نرخ تنزیل
fluctuation U ترقی و تنزیل
factoring agent U عامل تنزیل
bank discount U تنزیل بانکی
rediscount rate U نرخ تنزیل مجدد
discount without recourse U تنزیل بدون حق رجوع
discounted value U ارزش تنزیل شده
discount with U تنزیل کردن برات
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
to put out money to interest U پول تنزیل دادن
social discount rate U نرخ تنزیل اجتماعی
the interst accumulated U تنزیل ان روی هم رفت
discount rate policy U سیاست نرخ تنزیل
bank rate of discount U نرخ رسمی تنزیل
downgrading U جمع و جور کردن تنزیل رتبه
discount U با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
downgrades U جمع و جور کردن تنزیل رتبه
discounted U با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
downgraded U جمع و جور کردن تنزیل رتبه
downgrade U جمع و جور کردن تنزیل رتبه
discounts U با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
discounting U با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
discounted cash flow U مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
factoring agent U فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
bank rate U مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
institutes U موسسه
instituting U موسسه
enterprises U موسسه
enterprise U موسسه
stablishment U موسسه
institution U موسسه
inst U موسسه
corporations U موسسه
corporation U موسسه
institute U موسسه
establishments U موسسه
instituted U موسسه
establishment U موسسه
finance house U موسسه مالی
credit institution U موسسه اعتباری
correctional institution U موسسه تادیبی
economic unit U موسسه دولتی و ...
foundress U موسسه بانیه
installation property U مایملک موسسه
translation agency U موسسه ترجمه
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
pawnshop U موسسه رهنی
charities U موسسه خیریه
closed shops U موسسه کارشناسی
closed shop U موسسه کارشناسی
entities U موسسه مستقل
entity U موسسه مستقل
business U موسسه بازرگانی
foundation U موسسه خیریه
enterprises U موسسه اقتصادی
enterprise U موسسه اقتصادی
charity U موسسه خیریه
businesses U موسسه بازرگانی
charitable institution U موسسه خیریه
installations U موسسه نظامی
installation U موسسه نظامی
bindery U موسسه صحافی
jobholder U عضو ثابت موسسه
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
shipping agent U موسسه حمل کالا
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
social service U موسسه تعاون اجتماعی
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
wiring U موسسه سیم سازی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
carriers U موسسه حمل و نقل
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
carrier U موسسه حمل و نقل
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
establishment U موسسه دسته کارکنان
establishments U موسسه دسته کارکنان
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
usurer U سود خوار- تنزیل خوار
usury U تنزیل خواری حرام خواری
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau U دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com