Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
credit institution
U
موسسه اعتباری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost center
U
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalises
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
discredits
U
بی اعتباری
nullity
U
بی اعتباری
unreliability
U
بی اعتباری
nominal
U
اعتباری
discredited
U
بی اعتباری
discredit
U
بی اعتباری
relative
U
اعتباری
discrediting
U
بی اعتباری
disfavor
U
بی اعتباری مغضوبیت
credit account
حساب اعتباری
constructive fraud
U
کلاهبرداری اعتباری
discreditable
U
شایسته بی اعتباری
pepper corn rent
U
اجاره اعتباری
prestige suggestion
U
تلقین اعتباری
reputed owner
U
مالک اعتباری
disfavour
U
بی اعتباری مغضوبیت
credit cards
U
کارت اعتباری
credit card
U
کارت اعتباری
contructive larcency
U
سرقت اعتباری
promissory note
U
اسناد اعتباری
promissory notes
U
اسناد اعتباری
fiduciary issue
U
اسکناسهای اعتباری
fiduciary currency
U
پول اعتباری
f.currency
U
پول اعتباری
credit tightness
U
انقباض اعتباری
credit tightness
U
کمبود اعتباری
credit system
U
فروش اعتباری
credit system
U
نظام اعتباری
credit market
U
بازار اعتباری
disparagement
U
توهین بی اعتباری
credit instrument
U
ابزار اعتباری
credit instrument
U
اسناد اعتباری
credit facilities
U
تسهیلات اعتباری
credit money
U
پول اعتباری
grant a credit
U
اعتباری را اعطا کردن
fiat money
U
پول رایج اعتباری
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
credit notes
U
صورت وضعیت اعتباری
A cash ( credit ) transaction .
U
معامله نقدی ( اعتباری )
credit
U
خرید وفروش اعتباری
credited
U
خرید وفروش اعتباری
crediting
U
خرید وفروش اعتباری
credits
U
خرید وفروش اعتباری
credit rationing
U
جیره بندی اعتباری
credit note
U
صورت وضعیت اعتباری
credit rating
U
رتبه بندی اعتباری مشتریان
Can I pay by credit card?
U
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
PCMCIA
U
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
instituted
U
موسسه
institutes
U
موسسه
instituting
U
موسسه
institute
U
موسسه
enterprise
U
موسسه
institution
U
موسسه
corporations
U
موسسه
corporation
U
موسسه
enterprises
U
موسسه
inst
U
موسسه
establishments
U
موسسه
establishment
U
موسسه
stablishment
U
موسسه
installation property
U
مایملک موسسه
entities
U
موسسه مستقل
correctional institution
U
موسسه تادیبی
entity
U
موسسه مستقل
finance house
U
موسسه مالی
installation
U
موسسه نظامی
foundress
U
موسسه بانیه
discount house
U
موسسه تنزیل
economic unit
U
موسسه دولتی و ...
installations
U
موسسه نظامی
charity
U
موسسه خیریه
translation agency
U
موسسه ترجمه
businesses
U
موسسه بازرگانی
business
U
موسسه بازرگانی
foundation
U
موسسه خیریه
closed shops
U
موسسه کارشناسی
bindery
U
موسسه صحافی
enterprise
U
موسسه اقتصادی
charitable institution
U
موسسه خیریه
enterprises
U
موسسه اقتصادی
closed shop
U
موسسه کارشناسی
civilian enterprise
U
موسسه غیرنظامی
pawnshop
U
موسسه رهنی
charities
U
موسسه خیریه
electronic
U
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
joint enterprise
U
موسسه اقتصادی مشترک
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
sovkhoz
U
موسسه کشاورزی وروستایی
jobholder
U
عضو ثابت موسسه
shipping agent
U
موسسه حمل کالا
social service
U
موسسه تعاون اجتماعی
social welfare
U
موسسه رفاه اجتماعی
enterprise
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
charles babbage institute
U
موسسه چارلز بابیج
nonprofit firm
U
موسسه غیر انتفاعی
consolidation
U
ادغام دو یاچند موسسه
establishments
U
موسسه دسته کارکنان
establishment
U
موسسه دسته کارکنان
consolidation
U
ادغام دو یا چند موسسه
enterprises
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
carrier
U
موسسه حمل و نقل
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
carriers
U
موسسه حمل و نقل
financial intermediary
U
موسسه مالی واسطه
wiring
U
موسسه سیم سازی
actual carrier
U
موسسه حمل و نقل واقعی
social audit
U
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
firm
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principal
U
رئیس موسسه اثاثه ارثی
principals
U
رئیس موسسه اثاثه ارثی
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی
american national standards institute
U
موسسه ملی استانداردهای امریکا
contracting carrier
U
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
firms
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
international organisation for standard
U
موسسه بین المللی استاندارد
clearinghouse
U
موسسه تهاتری لندن انبار
firmest
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmer
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
cards
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
business combination
U
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
corporation
U
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
outsiders
U
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsider
U
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporations
U
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
haute couturer
U
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
icot
U
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice
U
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
institute for
U
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneurs
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth
U
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
discount house
U
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
entrepreneur
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
admin
U
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ
U
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house
U
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
combination
U
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
reputed owner
U
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding
U
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery
U
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau
U
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet
U
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com