English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indiental music U موزیک همراه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attributing U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
music U موزیک
dead march U موزیک عزا
background sound U موزیک متن
background music U موزیک متن
ambient music U موزیک متن
play music U موزیک ساختن
make music U موزیک ساختن
bands U قسمت موزیک
band U قسمت موزیک
larghetto U موزیک ملایم
waltz U موزیک و رقص
waltzes U موزیک و رقص
waltzing U موزیک و رقص
waltzed U موزیک و رقص
an airy music U ساز یا موزیک با روح
to keep step to a band U مطابق موزیک پازدن
A military band. U دسته موزیک نظامی
bandmaster U رئیس دستهء موزیک
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
bandwagon U عرابهء دستهء موزیک سیار
drum majorette U زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
music mistress U بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
peer to peer network U شبکه همراه به همراه
the piping time U زمان صلح که بجای موزیک جنگی نی وسازهای دیگرمی نوازند
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
secondary planet U همراه
participant U همراه
to fight with the enemy U همراه = با
companies U همراه
company U همراه
non concurrent U نا همراه
concomitant U همراه
along U همراه
attendant U همراه
in company with U همراه
attendants U همراه
participants U همراه
bundled U همراه
on U همراه
accompanying U همراه
comrade U همراه
accompanied by U همراه
comrades U همراه
mid- U همراه با
mid U همراه با
acologte U همراه
spasmodically U همراه با انقباضات
come along with me U همراه من بیائید
associated sound U صدای همراه
bon voyage U خدا به همراه
spasmodic U همراه با انقباضات
companion U همراه همدم
accommpanying element U عنصر همراه
accompanies U همراه بودن
accompanied U همراه بودن
attends U همراه بودن
accompany U همراه بودن
attending U همراه بودن
escort U همراه بدرقه
escorted U همراه بدرقه
escorting U همراه بدرقه
attend U همراه بودن
escorts U همراه بدرقه
fraught U دارا همراه
accompanying supplies U تدارکات همراه
accompanying sound U صدای همراه
accompanying fire U اتش همراه
accompanier U همراه مصاحب
convoy U همراه رفتن
sick headache U سردرد همراه با
to come along U همراه امدن
to keep company with U همراه بودن با
unbundled U غیر همراه
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
convoys U همراه رفتن
to go along U همراه شدن
door bundle U بار همراه
go along U همراه رفتن
good luck to you U خدا به همراه
accompanying cargo U بار همراه
unaccompanied U بدون همراه
to accompany U همراه شدن
compeer U قرین همراه
marching U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
Bring your friend along. U دوستت را همراه بیاور
attendant U همراه نگهبان کشیک
to accompany U همراه کسی رفتن
typhoons U توفان همراه با باران
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
bundled software U نرم افزار همراه
bitumen macadam U سنگریزی همراه با قیر
savate U بوکس همراه با لگد
typhoon U توفان همراه با باران
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
kick boxing U بوکس همراه با لگد
participative U انبازی کننده همراه
wave off U فرود همراه با سایش
to carry a watch U ساعت همراه داشتن
to go along U همراه کسی رفتن
amaurotic idiocy U کانایی همراه با نابینایی
attendants U همراه نگهبان کشیک
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
herewith U همراه این نامه
dysuria U ادرار همراه با سوزش واشکال
door bundle U بار پرتابی همراه با چترباز
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
to bid a persong U به کسی خدابه همراه گفتن
to call on the cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
company U گروهان همراه کسی رفتن
companies U گروهان همراه کسی رفتن
to go along U همراه رفتن همراهی کردن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
RIFF U ماده بزرگ همراه ID RIFF.
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
oxidative phosphorylation U فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
sobbing U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
cell phone users while driving U کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
sobs U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
sob U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbed U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
callithump U رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
rear takedown with outside singleleg byl U زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
desk U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
milk leg U ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
conditivum U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
desks U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditorium U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
bundled software U نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
slapstick U نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
best rate of climb speed U سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
female U استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
to play gooseberry U همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com