Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن
utilize
U
مورد استفاده قرار دادن
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
Other Matches
applique
U
مورد استفاده قرار گرفته
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
bridged
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
letter de chancellerie
U
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
store
U
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
storing
U
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
marginalising
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
inveighs
U
مورد حمله قرار دادن
inveighing
U
مورد حمله قرار دادن
inveighed
U
مورد حمله قرار دادن
marginalized
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalizing
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
take to task
U
مورد مواخذه قرار دادن
invading
U
مورد تجاوز قرار دادن
go for
U
مورد حمله قرار دادن
marginalises
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
invaded
U
مورد تجاوز قرار دادن
invade
U
مورد تجاوز قرار دادن
marginalised
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
invades
U
مورد تجاوز قرار دادن
inveigh
U
مورد حمله قرار دادن
marginalize
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
to assent
U
مورد موافقت قرار دادن
to bring odium on
U
مورد نفرت قرار دادن
marginalizes
U
مورد کمتوجهی قرار دادن
rethinks
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethought
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiation
U
مورد لطف وتوجه قرار دادن
questioned
U
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
pick to pieces
U
سخت مورد انتقاد قرار دادن
questions
U
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethinking
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiate
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraised
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiating
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraises
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraise
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraising
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiates
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
ingratiated
U
مورد لطف و عنایت قرار دادن
question
U
مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethink
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
thermate
U
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
condemn
U
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemning
U
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemns
U
مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench
U
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
tanner
U
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
skimmed
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
chain stitch
U
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
electroplat
U
قرار دادن یک فلز بر روی سطح مواد با استفاده ازالکترولیز
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
classifying
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
to receive attantion
U
مورد توجه قرار گرفتن
unquestioned
U
مورد بازپرسی قرار نگرفته
viewless
U
مورد نظر قرار نگرفته
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
nursling
U
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
usages
U
مورد استفاده
utilized
U
مورد استفاده
usage
U
مورد استفاده
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
usage
U
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages
U
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
shares
U
باس مورد استفاده
to put to use
U
مورد استفاده قراردادن
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
man power
U
تعداداشخاص مورد استفاده
share
U
باس مورد استفاده
capital employed
U
سرمایه مورد استفاده
shared
U
باس مورد استفاده
I had no opportunity to discuss the matter .
U
فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
lionize
U
مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
tantalus
U
تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
day beacon
U
برج ناوبری مورد استفاده درروز
tartan
U
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
common user supplies
U
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
use up
U
تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
wraparound
U
ی مورد استفاده واقع شده باشد
active stock
U
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
procedure
U
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
common user items
U
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
link route segments
U
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
Italian Villa style
U
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
high frequency
U
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
monofuel
U
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
battery
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
line
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
square away
U
سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
carpet beetle
U
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
missile monitor
U
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
Judge not , that ye be not judged.
<proverb>
U
قضاوت نکن ,تا مورد قضاوت قرار نگیرى.
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
give evidence of
U
گواهی دادن در مورد
subschema
U
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
to weigh in
[on something]
U
تذکر دادن
[در مورد چیزی]
objurgate
U
سخت مورد انتقادقرار دادن
chcp
U
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
freeware
U
نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
expanded memory system
U
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
handing
U
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand
U
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
bounces
U
مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounced
U
مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounce
U
مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
puts
U
قرار دادن
set
U
قرار دادن
locates
U
قرار دادن
individuate
U
تک قرار دادن
locating
U
قرار دادن
sets
U
قرار دادن
placement
U
قرار دادن
posit
U
قرار دادن
located
U
قرار دادن
setting up
U
قرار دادن
lay
U
قرار دادن
settles
U
قرار دادن
locate
U
قرار دادن
relative location
U
قرار دادن
lays
U
قرار دادن
settle
U
قرار دادن
underexpose
U
قرار دادن
placements
U
قرار دادن
superpose
U
قرار دادن
rowed
U
قرار دادن
row
U
قرار دادن
lodges
U
قرار دادن
rows
U
قرار دادن
lodge
U
قرار دادن
make
U
قرار دادن
put
U
قرار دادن
lodged
U
قرار دادن
parks
U
قرار دادن
park
U
قرار دادن
parked
U
قرار دادن
putting
U
قرار دادن
packs
U
قرار دادن
makes
U
قرار دادن
pack
U
قرار دادن
place at disposal
U
در دسترس قرار دادن
utilizes
U
مورداستفاده قرار دادن
immurement
U
در دیوار قرار دادن
doubted
U
موردتردید قرار دادن
pronate
U
دمر قرار دادن
utilize
U
در دسترس قرار دادن
doubting
U
موردتردید قرار دادن
inprocess
U
درجریان قرار دادن
doubts
U
موردتردید قرار دادن
put to
U
در تنگنا قرار دادن
incase
U
در صندوق قرار دادن
doubt
U
موردتردید قرار دادن
put in
U
قرار دادن چیزی در
oppress
U
درمضیقه قرار دادن
oppresses
U
درمضیقه قرار دادن
compacting
U
تنگ هم قرار دادن
impacts
U
زیرفشار قرار دادن
subjecting
U
در معرض قرار دادن
subjected
U
در معرض قرار دادن
compacted
U
تنگ هم قرار دادن
oppressing
U
درمضیقه قرار دادن
prefer
U
جلو قرار دادن
subject
U
در معرض قرار دادن
enfilade
U
روبروی هم قرار دادن
set of the sails
U
قرار دادن بادبانها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com