English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
Other Matches
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
echoes U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echoing U برگشت امواج رادار
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
beam width U عرض ستون امواج رادار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
asdic U دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
vectors U حامل
vehicle U حامل
vehicles U حامل
vector U حامل
porter U حامل
porters U حامل
bearer U حامل
bearers U حامل
stave U حامل
conveyer U حامل
carriers U حامل
bearer cheque U چک حامل
carrier U حامل
gerent U حامل
conveyor U حامل
ground swell U امواج
bearer bond U سند حامل
osborne shackle U قلاب حامل
messenger wire U سیم حامل
bearing angle U زاویه حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier detect U تشخیص حامل
breech block carrier U حامل کولاس
carrier detect U کشف حامل
linkboy U حامل مشعل
gestatorial U حامل پاپ
bearer cheque U چک در وجه حامل
color carrier U حامل رنگ
payable to the bearer U در وجه حامل
vectors U حامل بردار
carrier wave U موج حامل
radius vector U شعاع حامل
carrier system U سیستم حامل
carrier gas U گاز حامل
data carrier U حامل داده ها
vector U حامل بردار
data carrier U حامل داده
image carrier U حامل تصویر
transports U ترابری حامل
tape transport U حامل نوار
bearer U در وجه حامل
vehicles U حامل رسانه
vehicle U حامل رسانه
messengers U طناب حامل
messenger U طناب حامل
linkmen U حامل مشعل
linkman U حامل مشعل
vectorial U حامل بردار
sound carrier U حامل صوت
video carrier U حامل ویدئو
thurifer U حامل بخوردان
thurifer U حامل مجمر
bearers U در وجه حامل
transport U ترابری حامل
transported U ترابری حامل
transporting U ترابری حامل
bearing U زاویه حامل
gravity waves U امواج ثقلی
wander wave U امواج سیار
incoherent waves U امواج همدوس
transient wave U امواج سیار
tosser U دستخوش امواج
hertzian waves U امواج هرتز
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
emissions U انتشار امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
the waves of the sea U امواج دریا
thermal waves U امواج گرمایی
gravitational waves U امواج گرانشی
ground waves U امواج زمینی
gravitational waves U امواج جاذبه
tidal waves U امواج جزرومدی
pulsed U امواج ضربانی
pulse U امواج ضربانی
pulsing U ضربان امواج
spoondrift U ترشح امواج
radio waves U امواج رادیویی
interference U تداخل امواج
crashing waves U امواج خروشان
reverberations U برگشت امواج
reverberation U برگشت امواج
brain waves U امواج مغزی
oscilloscope U اشکارسازی امواج
sky wave U امواج اسمانی
emission U انتشار امواج
carrier frequency U فرکانس موج حامل
weapon carrier U حامل جنگ افزار
carrier U برنامه حامل میکرب
bearer bond U سند در وجه حامل
carrier U حامل غلطک حمال
carriers U برنامه حامل میکرب
carrier color signal U پیام رنگی حامل
caddy U حامل وسایل بازیگر
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
victualler U کشتی حامل خواربار
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
carriers U حامل غلطک حمال
current carrying conductor U رسانای حامل بار
bearer stock U اسناد در وجه حامل
slaver U کشتی حامل بردگان
stretcher bearer U حامل تخت روان
stretcher-bearers U حامل تخت روان
caddie U حامل وسایل بازیگر
perseus U حامل راس الغول
caddied U حامل وسایل بازیگر
caddying U حامل وسایل بازیگر
persi U حامل راس الغول
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
stave U روی خط حامل نوشتن
platform U رسانگر حامل گیرنده
stretcher-bearer U حامل تخت روان
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
comport U دربرداشتن حامل بودن
comported U دربرداشتن حامل بودن
comporting U دربرداشتن حامل بودن
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
comports U دربرداشتن حامل بودن
caddies U حامل وسایل بازیگر
platforms U رسانگر حامل گیرنده
radar U رادار
wave band U دسته امواج رادیو
wave front U جبهه امواج رادیویی
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
hertzian wave U امواج هرتز hertz
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
bleeding U باند تداخل امواج
attenuation U افت قدرت امواج
pulsing U پرتاب امواج انرژی
tidal wave U امواج جذر و مدی
reverberations U برگشت دادن امواج
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
reverberation U برگشت دادن امواج
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com