English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
virtual U موجود بالقوه تقدیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
determinism U فلسفه تقدیری جبر گرایی
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio U نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
chos in action U حق بالقوه
potential <adj.> U بالقوه
potential U بالقوه
potentially U بالقوه
potentialities U عاملیت بالقوه
potential substitution U جانشینی بالقوه
virtualism U موجودیت بالقوه
potentiality U عاملیت بالقوه
potential output U تولید بالقوه
potential <adj.> U عامل بالقوه
potential U عامل بالقوه
potential hazard U خطر بالقوه
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
potential rate of growth U نرخ رشد بالقوه
potential gross national product U تولید ناخالص ملی بالقوه
equitable estate U در CL مرتهن بالقوه مالک عین مرهونه میشود و بعلاوه تاسیسی وجوددارد که به موجب ان می توان حق از گرو دراوردن ملک را از راهن سلب کرد
handy U موجود
inesse U موجود
in store U موجود
existing U موجود
life U موجود
lives U موجود
on hand U موجود
disposal U موجود
handiest U موجود
handier U موجود
stock U موجود
to the fore U موجود
stocked U موجود
going U موجود
available U موجود
entity U موجود
extant U موجود
bound U موجود
entities U موجود
existent U موجود
biotype U موجود همزیست
wight U موجود زنده
effective strength U استعدادرزمی موجود
fleet in being U ناوگان موجود
existing circumstances U شرایط موجود
thing U لباس موجود
gremlin U موجود وهمی
spot goods U کالاهای موجود
records available U اطلاعات موجود
ready money U پول موجود
to have in stock U موجود داشتن
availability U موجود بودن
gremlins U موجود وهمی
real U واقعی موجود
present U موجود اماده
presented U موجود اماده
available goods U کالاهای موجود
presenting U موجود اماده
inexistent U غیر موجود
presents U موجود اماده
to be there U موجود بودن
available balance U مانده موجود
status quo U وضع موجود
available supply rate U نواخت اماد موجود
dermatome U قسمت خارجی یک موجود
organisms U ترکیب موجود زنده
back order U اماد غیر موجود
microorganisms U موجود ذره بینی
preexistent U ازلیت موجود از قبل
hemophile U موجود خون دوست
organism U ترکیب موجود زنده
on hand U وسایل موجود درانبار
polyembryony U موجود چند جنینی
all available U تمام توپخانه موجود
built in U موجود در داخل چیزی
undertones U ته صدا موجود در زمینه
undertone U ته صدا موجود در زمینه
anaerobe U موجود غیر هوازی
clara U هدف موجود نیست
hygroscopic moisture U رطوبت موجود در هوا
biogenic U موجد موجود زنده
microorganism U موجود ذره بینی
nonentity U چیز غیر موجود
superman U موجود مافوق انسان
uric U موجود در ادرار پیشابی
supermen U موجود مافوق انسان
free U موجود در دیسک یا حافظه
being U موجود زنده شخصیت
The root of exisiting differences. U ریشه اختلافات موجود
extant U نسخهء موجود و باقی
stock accounting U حساب کالاهای موجود
water hardness U [میزان املاح موجود در آب]
nonentities U چیز غیر موجود
freed U موجود در دیسک یا حافظه
freeing U موجود در دیسک یا حافظه
frees U موجود در دیسک یا حافظه
ammunition in hands of troops U مهمات موجود در دست یگانها
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
humus U موار الی موجود در خاک
moisture content U درصد رطوبت موجود در خاک
avaiiability U موجود بودن بدرد خوردن
menu U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
menus U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
banshee U موجود وهمی بشکل روح
banshees U موجود وهمی بشکل روح
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
hydrotaxis U واکنش موجود زنده نسبت به اب
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
latent U اضافه ازفرفیت بار موجود
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
solute U جسم حل شده موجود در محلول
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
ubiquitous U همه جا حاضر موجود درهمه جا
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
taxis U واکنش موجود زنده در برابرگرایش
symbiont U موجود زنده اجتمای یا همزی
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
intravenously U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
halobiont U موجود زیست کننده دراب شور
sylph U روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
addressability U کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
cybercafe U نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
We dont have it in stock . U این جنس موجود نیست ( نداریم )
set up U انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
abiogenesis U ایجاد موجود زنده از موادبی جان
radicalism U اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
nucleon U پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
armament U جنگ افزار موجود روی وسیله
armaments U جنگ افزار موجود روی وسیله
line item U اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
keratin U ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
intravenous U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
availability edit U بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
preexist U ازلی بودن قبلا موجود شدن
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
To preserve the status quo . U وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
net storage U انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
gamodeme U نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
aprFs-ski U فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
backtab U برگرداندن نشانه گر به یک واحد عقب تر از موقعیت موجود
delivery forecast U پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
fixes U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
prtsc U کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
anticatalyst U مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
fix U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
subject to being unsold U فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
terpene U هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
short lot U کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
symbion U موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
parabiosis U برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
proprioceptive U تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
stenotherm U موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
insertion loss U توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
set up U برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
spellcheck U بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
sizes U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
analogues U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
analogue U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
fullest U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
drawbore U کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com