English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
raw material stock U موجودی مواد اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
Other Matches
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
raw stock U موجودی مواد خام
raw materials U مواد اولیه
feed stock U مواد اولیه
commodity market U بازار مواد اولیه
commodity U مواد اولیه متاع
commodities U مواد اولیه متاع
bulk material U مواد اولیه حجیم
buffer stock U مواد اولیه ذخیره
energy feedstock U مواد اولیه انرژی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
carpet materials U مواد اولیه فرش
bunker U مخزن مواد اولیه
bin U مخزن مواد اولیه
bunkers U مخزن مواد اولیه
bins U مخزن مواد اولیه
biomass feedstock U مواد اولیه زیست توده
drawing materials U مواد اولیه نقشه کشی
primary material U مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
feed stock U مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
form utility U کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockades U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockade U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
stocked U موجودی موجودی کالا
stock U موجودی موجودی کالا
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
stocked U موجودی
stock U موجودی
store U موجودی
assets U موجودی
holding U موجودی
storing U موجودی
repertoire U موجودی
balance in hand U موجودی
supplies U موجودی
minimum stock level U موجودی
stocked U به موجودی افزودن
stock U موجودی انبار
stock U موجودی ذخیره
cycle stock U موجودی فعال
buffer stock U موجودی ذخیره
stock check U کنترل موجودی
stock record U سابقه موجودی
stock taking U رسیدگی به موجودی
stock valuation U ارزیابی موجودی
stock U به موجودی افزودن
out of stock;ex stock U از موجودی یاذخیره
danger warning level U حداقل موجودی
stock control U کنترل موجودی
stocked U موجودی ذخیره
stocked U موجودی انبار
fund U موجودی دارائی
fund U موجودی سرمایه
funded U موجودی سرمایه
reserve stock U موجودی ذخیره
active stock U موجودی فعال
quick assets U موجودی نقدشو
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
capital stock U موجودی سرمایه
business inventories U موجودی تجاری
inventory management U مدیریت موجودی
buffer stock U موجودی احتیاطی
inventory discrepancy U اختلاف موجودی
safety stock U موجودی تضمینی
complete inventory U موجودی کامل
stock audit U حسابرسی موجودی
stock adjustment U تطبیق موجودی
stock adjustment U تعدیل موجودی
inventories U موجودی کالا
stock accounting U حسابداری موجودی
stock account U حساب موجودی
continuous inventory U موجودی مستمر
consumable stock U موجودی مصرفی
inventory U موجودی کالا
inventory U لیست موجودی
funded U موجودی دارائی
inventory U فهرست موجودی
inventory control U کنترل موجودی
valuation of stock U ارزیابی موجودی
supplying U موجودی لزوم
supply U موجودی جایگیرموقتی
excess stock U موجودی مازاد
supply U موجودی لزوم
warehouse stock U موجودی انبار
supplied U موجودی جایگیرموقتی
financial assets U موجودی مالی
supplying U موجودی جایگیرموقتی
surplus stock U موجودی اضافی
idle stock U موجودی بی مصرف
surplus stock U موجودی مازاد
exhaust bin level U فاقد موجودی
exhaust bin level U اتمام موجودی
supplied U موجودی لزوم
inventory U ذخیره موجودی اماد
spares stock U موجودی لوازم یدکی
assets U موجودی شخص ورشکسته
wardrobe U اشکاف موجودی لباس
stocked U موجودی کالا ذخیره
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
safety stock U موجودی ذخیره انبار
stock U موجودی کالا ذخیره
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
base stock control U کنترل موجودی مبنا
liability U تعهد موجودی بانکی
wardrobes U اشکاف موجودی لباس
inventory U صورت دارایی موجودی
liabilities U تعهد موجودی بانکی
cyclical stock check U کنترل موجودی دورهای
stock in trade U موجودی کالای مغازه
stock control U کنترل موجودی انبار
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
portfolio U موجودی اوراق بهادار
inventory reconciliation U تطبیق اسناد موجودی
portfolios U موجودی اوراق بهادار
stockage U وسایل موجودی در انبار
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
stock control U کنترل وسفارش موجودی انبار
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
supply U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying U تامین موجودی عرضه نمودن
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
perpetual stock record U سابقه دائمی موجودی انبار
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
supply U تامین موجودی عرضه نمودن
supplied U تامین موجودی عرضه نمودن
supplied U تکمیل کردن موجودی ذخیره
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
inventory reconciliation U تطابق موجودی با دارایی یکان
appreciations U افزایش ارزش دارایی و موجودی
appreciation U افزایش ارزش دارایی و موجودی
out of stock <adj.> U غیر موجودی کالا [در انبار]
dead stock U موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
supplying U تکمیل کردن موجودی ذخیره
amphibious vehicle availability table U جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
active stock U موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
To take an invevtory. U صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
warehouse refusal U اعلام عدم موجودی کالا درانبار
yielded U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yields U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yield U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
dead stock U موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
eurytherm U موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
overstock U زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
primitive U اولیه
initialled U اولیه
raw U اولیه
dispersion U اولیه
initialing U اولیه
first generation U اولیه
initialling U اولیه
early U اولیه
earliest U اولیه
primal U اولیه
initials U اولیه
preliminary U اولیه
basic U اولیه
initialed U اولیه
primeval U اولیه
basics U اولیه
preliminaries U اولیه
fundamental U اولیه
primary U اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com