Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
active stock
U
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monofuel
U
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
null hypothesis
U
فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
stocked
U
موجودی انبار
stock
U
موجودی انبار
warehouse stock
U
موجودی انبار
stock control
U
کنترل موجودی انبار
stockage
U
وسایل موجودی در انبار
maximum stock
U
حداکثر موجودی انبار
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
out of stock
<adj.>
U
غیر موجودی کالا
[در انبار]
stock control
U
کنترل وسفارش موجودی انبار
perpetual stock record
U
سابقه دائمی موجودی انبار
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
storewide
U
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
turnover
U
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
utilized
U
مورد استفاده
usage
U
مورد استفاده
usages
U
مورد استفاده
usage
U
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages
U
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
shares
U
باس مورد استفاده
man power
U
تعداداشخاص مورد استفاده
shared
U
باس مورد استفاده
capital employed
U
سرمایه مورد استفاده
to put to use
U
مورد استفاده قراردادن
share
U
باس مورد استفاده
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن
utilize
U
مورد استفاده قرار دادن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن
applique
U
مورد استفاده قرار گرفته
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن
common user items
U
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
wraparound
U
ی مورد استفاده واقع شده باشد
procedure
U
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
common user supplies
U
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
use up
U
تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
tartan
U
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
day beacon
U
برج ناوبری مورد استفاده درروز
link route segments
U
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
earmarked stock
U
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory
U
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
Italian Villa style
U
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
letter de chancellerie
U
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
store
U
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
high frequency
U
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
storing
U
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
bridged
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
lines
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
missile monitor
U
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
thermate
U
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
head piece
U
سر هر التی که روی سر قرارمیگیرد
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench
U
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
subschema
U
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
torsel
U
تیکه چوب در دیوارکه سرتیرروی ان قرارمیگیرد
chcp
U
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
headstock
U
قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
hand
U
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing
U
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
tanner
U
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
stock
U
موجودی موجودی کالا
stocked
U
موجودی موجودی کالا
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
chain stitch
U
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
parallelled
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
keel area
U
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
quarantining
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
refereeing
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
trover
U
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
store
U
موجودی
minimum stock level
U
موجودی
stocked
U
موجودی
supplies
U
موجودی
holding
U
موجودی
stock
U
موجودی
storing
U
موجودی
assets
U
موجودی
balance in hand
U
موجودی
repertoire
U
موجودی
custodial record
U
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
stock accounting
U
حسابداری موجودی
supplying
U
موجودی لزوم
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
stock record
U
سابقه موجودی
supplying
U
موجودی جایگیرموقتی
supply
U
موجودی جایگیرموقتی
fund
U
موجودی سرمایه
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
stock account
U
حساب موجودی
quick assets
U
موجودی نقدشو
surplus stock
U
موجودی اضافی
surplus stock
U
موجودی مازاد
supplied
U
موجودی لزوم
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
reserve stock
U
موجودی ذخیره
supplied
U
موجودی جایگیرموقتی
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
supply
U
موجودی لزوم
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock control
U
کنترل موجودی
stock audit
U
حسابرسی موجودی
stock check
U
کنترل موجودی
safety stock
U
موجودی تضمینی
active stock
U
موجودی فعال
danger warning level
U
حداقل موجودی
fund
U
موجودی دارائی
cycle stock
U
موجودی فعال
funded
U
موجودی دارائی
funded
U
موجودی سرمایه
continuous inventory
U
موجودی مستمر
stock
U
به موجودی افزودن
consumable stock
U
موجودی مصرفی
complete inventory
U
موجودی کامل
capital stock
U
موجودی سرمایه
business inventories
U
موجودی تجاری
buffer stock
U
موجودی احتیاطی
buffer stock
U
موجودی ذخیره
excess stock
U
موجودی مازاد
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
stock
U
موجودی ذخیره
stocked
U
به موجودی افزودن
stocked
U
موجودی ذخیره
inventories
U
موجودی کالا
inventory management
U
مدیریت موجودی
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
inventory control
U
کنترل موجودی
exhaust bin level
U
فاقد موجودی
exhaust bin level
U
اتمام موجودی
financial assets
U
موجودی مالی
inventory
U
فهرست موجودی
inventory
U
لیست موجودی
inventory
U
موجودی کالا
idle stock
U
موجودی بی مصرف
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com