Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cultivar
U
موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antibiotics
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
rare earth elements
U
خاکهای نادر
rare earths
U
خاکهای کمیاب
dead soils
U
خاکهای مرده
sulfate bearing soils
U
خاکهای سولفاته
geoponic
U
زراعتی
agricultural
U
زراعتی
ageicultural
U
زراعتی
predial or prae
U
زراعتی
rural property
U
ملک زراعتی
vegetable soil
U
خاک زراعتی
sienna
U
انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
puddles
U
از بین بردن ساختمان دانهای در خاکهای سنگین
puddle
U
از بین بردن ساختمان دانهای در خاکهای سنگین
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
beings
U
موجودات
symbiotic
U
موجودات همزی
living organisms
U
موجودات زنده
aerobic organisms
U
موجودات هوازی
ontology
U
علم موجودات
The prehistoric creatures .
U
موجودات ماقبل تاریخ
benthos
U
موجودات دریایی ابزی
pneumatology
U
مبحث موجودات روحانی
lives
U
موجودات حبس ابد
life
U
موجودات حبس ابد
organology
U
مبحث ساختمان موجودات الی
allometry
U
اندازه گیری رشد موجودات
biogenic
U
محصول فعالیت موجودات زنده
karyotype
U
مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
predials
U
بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
predial slaves
U
بردگان وابسته بزمین بردگان زراعتی
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
biogenetic
U
مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
deme
U
دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
biosynthesis
U
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
spermatium
U
نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
autecology
U
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
pharmacodynamics
U
مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
plankter
U
موجودات ریز و شناور ازادبر سطح دریا
anthropopathism
U
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
biologism
U
اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
limnology
U
بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
ecology
U
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
biosystematic
U
مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
oecology
U
علم عادات طرز زندگی موجودات الی و نسبت انهابامحیط
biocenology
U
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
anthropocentric
U
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
genetics
U
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
ontogeny
U
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
snivelling
U
اب بینی
graphology
U
خط بینی
snivelled
U
اب بینی
night bilndness
U
شب بینی
the handle of the face
U
بینی
sniveling
U
اب بینی
snivel
U
اب بینی
noses
U
بینی
snivels
U
اب بینی
chiromancy
U
کف بینی
rheum
U
اب بینی
palmistry
U
کف بینی
rhinologist
U
بینی
cross eye
U
دو بینی
sniveled
U
اب بینی
snot
U
اب بینی
snoot
U
بینی
hand reading
U
کف بینی
nose
U
بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
nozzle
U
بینی
cross eye
U
کج بینی
nasally
U
از بینی
pecker
U
بینی
double vision
U
دو بینی
neb
U
بینی
nozzles
U
بینی
astronomy
U
طالع بینی
foresight
U
پیش بینی
haemoscopy
U
خون بینی
clairvoyance
U
روشن بینی
ozena
U
قرحه بینی
optimism
U
نیک بینی
otoscopy
U
گوش بینی
optimism
U
خوش بینی
pessimistically
U
ازروی بد بینی
outsight
U
برون بینی
ornithoscopy
U
مرغ بینی
outsight
U
فاهر بینی
expectations
U
پیش بینی
flat nosed
U
پهن بینی
genethlilogy
U
زایچه بینی
platyrrhine
U
پهن بینی
microscopic
U
ذره بینی
genethlilogy
U
طالع بینی
finesse
U
نکته بینی
polyopia
U
چند بینی
fortune telling
U
طالع بینی
introspection
U
باطن بینی
perspicuity
U
تیز بینی
perspicuity
U
روشن بینی
expectation
U
پیش بینی
perdict
U
پیش بینی
noses
U
بینی اسب
clear sightedness
U
روشن بینی
crystal gazing
U
بلور بینی
false pride
U
خود بینی
fastidiousness
U
باریک بینی
nose
U
بینی اسب
hook-nosed
U
دارای بینی کج
hook nosed
U
دارای بینی کج
forcasting
U
پیش بینی
auguries
U
پیش بینی
localism
U
کوته بینی
myopy
U
نزدیک بینی
abdominos'copy
U
شکم بینی
near sight
U
نزدیک بینی
biopsy
U
زنده بینی
near sightedness
U
نزدیک بینی
paranasal
U
نزدیک بینی
nares
U
مجراهای بینی
nasality
U
وابستگی به بینی
nasiform
U
بینی شکل
nasion
U
بیخ بینی
nasitis
U
اماس بینی
mucus of the nose
U
مخاط بینی
moon blindness
U
روز بینی
lenticular
U
ذره بینی
erythropsia
U
سرخ بینی
long siht
U
دور بینی
lookahead
U
پیش بینی
macropsia
U
درشت بینی
megalopsia
U
درشت بینی
megalopsis
U
درشت بینی
microscopy
U
ذره بینی
microscopy
U
ریز بینی
stricture
U
باریک بینی
strictures
U
باریک بینی
nasolabial
U
وابسته به لب و بینی
megalomania
U
خودبزرگ بینی
nasute
U
گنده بینی
predictions
U
پیش بینی
nearsightedness
U
نزدیک بینی
prediction
U
پیش بینی
forecasting
U
پیش بینی
myopia
U
نزدیک بینی
nasology
U
مبحث بینی
augury
U
پیش بینی
laryngoscopy
U
حنجره بینی
keenness of sight
U
تیز بینی
nasoscope
U
بینی بین
nassal
U
وابسته به بینی
nasal
U
مربوط به بینی
nasal
U
وابسته به بینی
isomorphism
U
هم ریخت بینی
hawk nose
U
بینی قوشی
conchoscope
U
بینی بین
night bilndness
U
روز بینی
snuffer
U
سوراخ بینی
second sight
U
دور بینی
second sight
U
روشن بینی
to read people's hands
U
کف بینی کردن
astrology
U
اختر بینی
astrology
U
طالع بینی
vibrissa
U
موی بینی
precautions
U
پیش بینی
precaution
U
پیش بینی
prognostications
U
پیش بینی
prognostication
U
پیش بینی
weltanschauung
U
جهان بینی
nostrils
U
سوراخ بینی
to blow nose
U
گرفتن بینی
the two nostrils
U
دو سوراخ بینی
the tip of the nose
U
نوک بینی
sniffs
U
بینی گرفتن
soothsayer
U
فال بینی
sniffing
U
بینی گرفتن
soothsaying
U
فال بینی
sniffed
U
بینی گرفتن
spectroscope
U
طیف بینی
sniff
U
بینی گرفتن
spectroscopy
U
طیف بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
strology
U
زایجه بینی
subtility
U
باریک بینی
telegnosis
U
غیب بینی
nostril
U
سوراخ بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com