English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
benthos U موجودات دریایی ابزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
aquatic organism U زیوسته ابزی موجود زنده ابزی
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
lentic U ابزی
aquatic U ابزی
waterfowl U مرغ ابزی
waterweed U گیاه ابزی
hydrophyte U گیاه ابزی
underwater U زیر ابزی
aquiculture U ابزی پروری
aquaculture U ابزی پروری
subaquatic U نسبتا ابزی ا
semiaquatic U نیمه ابزی
aquatic organism U زیسمند ابزی
aquatic U جانور یا گیاه ابزی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
hydr U پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
subaquatic U نیمه ابزی واقع در زیر اب
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
hydro U پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
gallinule U نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
snapping turtle U لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
jabiru U لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
beings U موجودات
elodea U جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
aerobic organisms U موجودات هوازی
symbiotic U موجودات همزی
ontology U علم موجودات
living organisms U موجودات زنده
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
life U موجودات حبس ابد
lives U موجودات حبس ابد
pneumatology U مبحث موجودات روحانی
The prehistoric creatures . U موجودات ماقبل تاریخ
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
organology U مبحث ساختمان موجودات الی
karyotype U مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
biogenic U محصول فعالیت موجودات زنده
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
biogenetic U مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
cultivar U موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی
deme U دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
pharmacodynamics U مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
autecology U مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
plankter U موجودات ریز و شناور ازادبر سطح دریا
spermatium U نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
biologism U اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
ecology U علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
limnology U بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
biosystematic U مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
oecology U علم عادات طرز زندگی موجودات الی و نسبت انهابامحیط
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
anthropocentric U معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
biocenology U رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
genetics U واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
antibiotic U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
ontogeny U رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
controlled environment U محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sea pier U سد دریایی
shark U سگ دریایی
sharks U سگ دریایی
thalaesic U دریایی
pelagian U دریایی
benthic U ته دریایی
sea U دریایی
sea born U دریایی
dogfish U سگ دریایی
saltier U دریایی
marines U دریایی
nautical U دریایی
thalassic U دریایی
marine U دریایی
maritime U دریایی
naval U دریایی
salty U دریایی
saltiest U دریایی
seas U دریایی
navy U نیروی دریایی
navies U ناوگان دریایی
navy U ناوگان دریایی
sea bass U گرگ دریایی
algerine U دزد دریایی
alga U خزهء دریایی
sea anemone U شقایق دریایی
on shore winds U باد دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
gunnery U توپخانه دریایی
rover U دزد دریایی
rock sucker U مارماهی دریایی
navies U نیروی دریایی
naval U نیروی دریایی
osprey U عقاب دریایی
ossifrage U عقاب دریایی
pigboat U زیر دریایی
pelagic U دریایی دریانشین
paravane U اژدرمخرب دریایی
pelagian U جانور دریایی
sill U برامدگی دریایی
marines U تکاور دریایی
rip U گرداب دریایی
acaleph U گزنه دریایی
marine U تکاور دریایی
jellyfish عروس دریایی
marine U تفنگدار دریایی
pharos U فانوس دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
marines U تفنگدار دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
sills U برامدگی دریایی
algoid U مانندعلف دریایی
scray U پرستوک دریایی
nautical chart U نقشه دریایی
nautical almanac U زیج دریایی
floating trade U تجارت دریایی
floatplane U هواپیمای دریایی
fucus U کتانجک خس دریایی
geographical mile U میل دریایی
medusa U ستاره دریایی
gribble U موریانه دریایی
marooner U دزد دریایی
flag officer U افسر دریایی
fish hawk U دال دریایی
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
scray U چلچله دریایی
sea swallow U پرستوک دریایی
sea swallow U چلچله دریایی
fanal U فانوس دریایی
naval activity U یکان دریایی
finger fish U ستاره دریایی
sea pad U ستاره دریایی
nautical twilight U شفق دریایی
nautical terms U اصطلاحات دریایی
mark sensing U نشان دریایی
maritime trade U تجارت دریایی
maritime lien U امتیاز دریایی
marine regatta U ریل دریایی
marine railway U ریل دریایی
marine insurance U بیمه دریایی
kelp U اشنه دریایی
marine forces U تفنگداران دریایی
marine climate U اب و هوای دریایی
light house U فار دریایی
marine sand U ماسه دریایی
mariner's compass U قطبنمای دریایی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
hogfish U گراز دریایی
holothurian U راب دریایی
holothurian U حلزون دریایی
maritime lien U برتری دریایی
hydro aeroplane U هواپیمای دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com