Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
x engine
U
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
v engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
broad arrow engine
U
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
h engine
U
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
vee engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
anti propeller end
U
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
reciprocating engine
U
موتور پیستونی
piston engine
U
موتور پیستونی
piston blowing engine
U
موتور دمنده پیستونی
wet sump
U
تشتک موتور پیستونی
single cylinder engine
U
موتور یک سیلندر
six cylinder engine
U
موتور شش سیلندر
two cylinder engine
U
موتور دو سیلندر
opposed piston engine
U
موتور سیلندر روبرو
eight cylinder engine
U
موتور هشت سیلندر
cylinder block
U
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
naturally aspirated engine
U
موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
zero lash
U
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
air cooled engine
U
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
four stroke engine
U
موتور چهار زمانه
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
x ray
U
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
reposing upon
U
قرار گرفته بر
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
nidicolous
U
در اشیانه قرار گرفته
underlying
U
در زیر قرار گرفته
actuating cylinder
U
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
jugate
U
روی هم قرار گرفته جفت
capsulate
U
درمحفظه یاحفره قرار گرفته
oppressed
U
تحت ستم قرار گرفته
tried
U
در محک ازمایش قرار گرفته
applique
U
مورد استفاده قرار گرفته
crankle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
his leg rested on a stone
U
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
cathectic
U
تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته
ipsilateral
U
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
concentric shafts
U
شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند
the boxes were nested
U
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
if the knee is affected
U
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
bay
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
bays
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed
U
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
board computer
U
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
biplane interference
U
تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
compensating port
U
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
tabbing
U
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
matrixes
U
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix
U
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
post implementation review
U
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
decimals
U
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
shuttle
U
ماکو
[وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.]
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
decimal
U
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
oblique compartment
U
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
weeping willow design
U
طرح بید مجنون
[الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
overlaying
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlay
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
dominion
U
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
burned
U
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
delta clock
U
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
priest ridden
U
زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
window
U
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
BOF
U
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
boilerplate
U
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
cards
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
decimal
U
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimals
U
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
end
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
plan range
U
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
heddle rod
U
چوب کوجی
[به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.]
medallion
U
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
egoism
U
یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
cross-in-square
U
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster
U
تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium
U
چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
motoring
U
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
quatrefoil
U
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetrahedron
U
جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetragonal
U
دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumvir
U
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
quadrumana
U
چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetrapterous
U
دارای چهار بال چهار جناحی
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
piston pump
U
پمپ پیستونی
plunger pump
U
پمپ پیستونی
reciprocating compressor
U
کمپرسور پیستونی
hydraulic tracer control
U
کنترل پیستونی
close up view
U
نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
patinated
U
جرم گرفته کبره گرفته
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
brussels
U
دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند
[شبیه دار کرمانی]
و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
quadrangles
U
چهار گوش چهار دیواری
quatrefoil
U
چهار ترک چهار گوشه
qyaternary
U
چهار واحدی چهار عضوی
quadrangle
U
چهار گوش چهار دیواری
stellite
U
الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
U
نصب موتور قرارگاه موتور
compression pressure
U
فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
turbocharger
U
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
x band
U
باند- ایکس
X chromosome
U
فامتن ایکس
bx cable
U
لوله ب ایکس
X-raying
U
پرتو ایکس
x radiation
U
اشعه ایکس
x radiation
U
پرتو ایکس
b.x. conductor
U
کابل ب ایکس
X-ray
U
پرتو ایکس
x ray
U
اشعه ایکس
X chromosomes
U
فامتن ایکس
X-ray
U
اشعه ایکس
x rays
U
اشعه ایکس
x rays
U
پرتو ایکس
x potentiometer
U
پتانسیومتر ایکس
x cut
U
برش ایکس
X-raying
U
اشعه ایکس
roentgen ray
U
پرتو ایکس
X-rayed
U
پرتو ایکس
x axis
U
محور ایکس
x axis
U
محور ایکس ها
x axis defelection
U
انحراف- ایکس
blank flange
U
قطعه- ایکس
X-rayed
U
اشعه ایکس
xrays
U
اشعه ایکس
X-rays
U
اشعه ایکس
cylinders
U
سیلندر
cylinder
U
سیلندر
turbosupercharger
U
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
cam ground piston
U
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
roentgenography
U
پرتونگاری با اشعه ایکس
x ray apparatua
U
دستگاه پرتو ایکس
x ray diffraction
U
پراش پرتو ایکس
x ray microdiffraction
U
پراش پرتو ایکس
crookes tube
U
لامپ اشعه ایکس
x ray analysis
U
تحلیل پرتو ایکس
x ray tube
U
لامپ پرتو ایکس
x y presentation
U
نمایش ایکس- ایگرگ
x y selector
U
سلکتور ایکس- ایگرگ
x y switch
U
کلید ایکس- ایگرگ
roentgen diffractometry
U
بلورنگاری پرتو ایکس
x ray crystallography
U
بلورنگاری پرتو ایکس
hard x ray
U
پرتو ایکس سخت
soft x rays
U
پرتو ایکس کم نفوذ
nike x
U
موشک نایک ایکس
liner
U
بوش سیلندر
pump barrel
U
سیلندر تلمبه
pump cylinder
U
سیلندر پمپ
swept volume
U
حجم سیلندر
gas from cylinder
U
گاز سیلندر
oxygen cylinder
U
سیلندر اکسیژن
cylinder liner
U
بوش سیلندر
liners
U
بوش سیلندر
cylinder pad
U
پایه سیلندر
cylinder fins
U
تیغههای سیلندر
double acting cylinder
U
سیلندر دوطرفه
gas bubbler
U
سیلندر گاز
cylinder block
U
بلوک سیلندر
gas cylinder
U
سیلندر گاز
single acting cylinder
U
سیلندر یک طرفه
cylinder capacity
U
حجم سیلندر
bottled gas
U
گاز سیلندر
cylinder capacity
U
فضای سیلندر
best economy mixture
U
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
low supercharger gear
U
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
x y recorder
U
دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
the integral from a to b of f-of-x with respect to x
U
انتگرال اف ایکس بین آ و ب
[ریاضی]
x axis amplifier
U
تقویت کننده محور ایکس
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
bore
U
قطر داخلی سیلندر
gas cylinder valve
U
شیر سیلندر گاز
cylinder jacket
U
استری داخل سیلندر
cylinder gas
U
گاز داخل سیلندر
cylinder flange
U
فلانج یا لبه سیلندر
cylinder skirt
U
حاشیه یا دامنه سیلندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com