English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gentelmen's agreement U موافقتنامه دوستانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
executive agreement U موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
potsdom agreement U موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
european monetary agreement U موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
chat U دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chats U دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chatting U دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chatted U دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
agreement U موافقتنامه
letter of agreement U موافقتنامه
agreements U موافقتنامه
trade agreement U موافقتنامه تجارتی
commodity agreement U موافقتنامه کالا
labor agreement U موافقتنامه کار
administrative approval U موافقتنامه اداری
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
cartels U موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
cartel U موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
clearing agreement U موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
He closed the door against the peace agreement. U تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
fraternal U دوستانه
amicably U دوستانه
amicable U دوستانه
friendlily U دوستانه
coshed U دوستانه
cosh U دوستانه
coshes U دوستانه
friendliest U دوستانه
neighbourly U دوستانه
sociable U دوستانه
friendly U دوستانه
blithe U دوستانه
matey U دوستانه
coshing U دوستانه
friendlies U دوستانه
friendlier U دوستانه
swap agreement U موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
hobnobs U دوستانه خودمانی
kites U برات دوستانه
friendliest U مسابقه دوستانه
kite U برات دوستانه
friendly U مسابقه دوستانه
folksy U دوستانه خودمانی
accommodation acceptance U برات دوستانه
accommodation bill U برات دوستانه
accommodation bill U سفته دوستانه
take liberties <idiom> U دوستانه رفتارکردن
concordat U توافق دوستانه
unfriendly U غیر دوستانه
friendlies U مسابقه دوستانه
humanitarian U بشر دوستانه
chilly <adj.> U غیر دوستانه
hobnobbing U دوستانه خودمانی
natter U صحبت دوستانه
hobnobbed U دوستانه خودمانی
nattered U صحبت دوستانه
hobnob U دوستانه خودمانی
natters U صحبت دوستانه
nattering U صحبت دوستانه
friendlier U مسابقه دوستانه
humanitarian U نوع دوستانه
sporting U تفریح دوستانه
admonition U سرزنش دوستانه
admonitions U سرزنش دوستانه
out of one's shell <idiom> U گفتگو دوستانه
amicable settlement U تسویه دوستانه
warm up <idiom> U دوستانه برخورد کردن
unfriendly act U عمل غیر دوستانه
hobnob U صحبت دوستانه کردن
expostulating U سرزنش دوستانه کردن
expostulates U سرزنش دوستانه کردن
hobnobbing U صحبت دوستانه کردن
hobnobs U صحبت دوستانه کردن
expostulate U سرزنش دوستانه کردن
hobnobbed U صحبت دوستانه کردن
symposiums U مجلس مذاکره دوستانه
symposium U مجلس مذاکره دوستانه
symposia U مجلس مذاکره دوستانه
expostulated U سرزنش دوستانه کردن
to reach an amicable settlement U دستیافتن به حل و فصل دوستانه [حقوق]
dealing U مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
kaffeeklatsch U صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
green PC U رایانه زیست بوم دوستانه
philanthropic feelings U احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
to jump up at somebody U به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
bunting U پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
to e. with person on a thing U کسی را دوستانه برای چیزی سرزنش کردن
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
visit of courtesy U بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
befriending U دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriends U دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriended U دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriend U دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com