Perdic | موافبت رسیدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	assistance U	موافبت رسیدگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to verify the accounts	رسیدگی به محاسبات کردن حساب ها را رسیدگی یا ممیزی کردن
	attentiveness U	موافبت
	attention U	موافبت
	attentions U	موافبت
	watchfully U	با موافبت
	carefulness U	موافبت
	attendances U	موافبت
	vigilance U	موافبت
	attendance U	موافبت
	alertress U	زرنگی موافبت
	cared U	موافبت بیم
	cares U	نگهداری موافبت
	cared U	نگهداری موافبت
	care U	نگهداری موافبت
	care U	موافبت بیم
	tendance U	موافبت پرستاری
	cares U	موافبت بیم
	to watch over U	موافبت کردن
	to keep an eyes on U	موافبت کردن
	defferential assets U	هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
	assisting U	موافبت کردن ملحق شدن
	assists U	موافبت کردن ملحق شدن
	mind U	موافبت کردن ملتفت بودن
	assisted U	موافبت کردن ملحق شدن
	assist U	موافبت کردن ملحق شدن
	to keep watch U	کشیک کشیدن موافبت کردن
	minding U	موافبت کردن ملتفت بودن
	minds U	موافبت کردن ملتفت بودن
	aftercare U	توجه و موافبت درمرحلهء نقاهت
	nursling U	بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
	to be all eyes U	موافبت کامل کردن سرتاپاچشم شدن
	governess U	زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
	eyeservant U	نوکری که فقط هنگام موافبت اقایش خوب کارمیکند نوکرپیش رو
	governesses U	زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
	eye service U	خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
	examinations U	رسیدگی
	examination U	رسیدگی
	inquiries U	رسیدگی
	inquiry U	رسیدگی
	conizance U	حق رسیدگی
	probe U	رسیدگی
	probed U	رسیدگی
	probes U	رسیدگی
	puberty U	رسیدگی
	investigations U	رسیدگی
	ripeness U	رسیدگی
	cassation U	رسیدگی
	controlment U	رسیدگی
	matureness U	رسیدگی
	investigation U	رسیدگی
	handling U	رسیدگی
	consideration U	رسیدگی
	considerations U	رسیدگی
	oyer U	رسیدگی
	audit U	رسیدگی
	auditing U	رسیدگی
	audits U	رسیدگی
	service	رسیدگی به
	attentions U	رسیدگی
	verification U	رسیدگی
	serviced U	رسیدگی به
	attention U	رسیدگی
	audited U	رسیدگی
	adjustment U	رسیدگی
	adjustments U	رسیدگی
	attends U	موافبت کردن گوش کردن
	well-groomed U	موافبت شده مهتری شده
	attending U	موافبت کردن گوش کردن
	watch U	مراقبت کردن موافبت کردن
	watched U	مراقبت کردن موافبت کردن
	watches U	مراقبت کردن موافبت کردن
	watching U	مراقبت کردن موافبت کردن
	well groomed U	موافبت شده مهتری شده
	attend U	موافبت کردن گوش کردن
	investigative U	مبنی بر رسیدگی
	examination U	رسیدگی معاینه
	scrutiny U	رسیدگی مداقه
	investigator U	رسیدگی کننده
	investigators U	رسیدگی کننده
	verifying U	رسیدگی کردن
	audit U	بازرسی رسیدگی
	inspects U	رسیدگی کردن
	verifies U	رسیدگی کردن
	verify U	رسیدگی کردن
	attendance U	رسیدگی تیمار
	attendances U	رسیدگی تیمار
	investigatory U	وابسته به رسیدگی
	inspected U	رسیدگی کردن
	verifiable U	قابل رسیدگی
	quest U	تحقیق و رسیدگی
	quests U	تحقیق و رسیدگی
	inspect U	رسیدگی کردن
	inspecting U	رسیدگی کردن
	examine U	با into رسیدگی کردن
	tendentious U	رسیدگی کننده
	investigation in the supreme court U	رسیدگی فرجامی
	look into U	رسیدگی کردن
	to look in to U	رسیدگی کردن
	to see about U	رسیدگی کردن
	mellowness U	نرمی رسیدگی
	to see to U	رسیدگی کردن
	to go into U	رسیدگی کردن
	to llok U	رسیدگی کردن
	stock taking U	رسیدگی به موجودی
	storekeeping U	رسیدگی به انبار
	audited U	بازرسی رسیدگی
	the investigation of accounts U	رسیدگی بحساب
	audited U	رسیدگی کردن
	investigable U	قابل رسیدگی
	trial on merits U	رسیدگی ماهوی
	audits U	بازرسی رسیدگی
	attention key U	کلید رسیدگی
	audit trail U	اثر رسیدگی
	audits U	رسیدگی کردن
	cassation U	رسیدگی فرجامی
	claims handling U	رسیدگی به شکایات
	court of iquiry U	دادگاه رسیدگی
	deal with U	رسیدگی کردن
	trial on technicalities U	رسیدگی شکلی
	auditing U	بازرسی رسیدگی
	auditing U	رسیدگی کردن
	go into U	رسیدگی کردن
	trial on procedural matters U	رسیدگی شکلی
	to do for U	رسیدگی کردن به
	attends U	رسیدگی کردن
	investigate U	رسیدگی کردن
	investigated U	رسیدگی کردن
	investigates U	رسیدگی کردن
	investigating U	رسیدگی کردن
	examine U	رسیدگی کردن
	try U	رسیدگی کردن
	tries U	رسیدگی کردن
	considers U	رسیدگی کردن
	revision U	رسیدگی ثانوی
	revisions U	رسیدگی ثانوی
	auditor U	مامور رسیدگی
	auditors U	مامور رسیدگی
	inquisitorial U	وابسته به رسیدگی
	audit U	رسیدگی کردن
	inquest U	بازجویی رسیدگی
	inquests U	بازجویی رسیدگی
	attend U	رسیدگی کردن
	attending U	رسیدگی کردن
	consider U	رسیدگی کردن
	examined U	رسیدگی کردن
	examined U	با into رسیدگی کردن
	examines U	با into رسیدگی کردن
	verified U	رسیدگی کردن
	examining U	با into رسیدگی کردن
	examining U	رسیدگی کردن
	scope U	دامنه رسیدگی
	examinations U	رسیدگی معاینه
	examines U	رسیدگی کردن
	continuous stock taking U	رسیدگی مستمر موجودی
	attendances U	ملازمت مراقبت رسیدگی
	attends U	توجه یا رسیدگی کردن
	audits U	ممیزی رسیدگی کردن
	attending U	توجه یا رسیدگی کردن
	attendance U	ملازمت مراقبت رسیدگی
	to take into consideration U	مورد رسیدگی قراردادن
	auditing U	ممیزی رسیدگی کردن
	hearings U	رسیدگی بمحاکمه گزارش
	inquiries U	پرسش بازجویی رسیدگی
	trial court U	دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
	i will see sbout it U	من به ان رسیدگی خواهم کرد
	master in lunacy U	مامور رسیدگی به دیوانگی ها
	attend U	توجه یا رسیدگی کردن
	hearing U	رسیدگی بمحاکمه گزارش
	look into <idiom> U	رسیدگی یا وارسی کردن
	venue U	محل رسیدگی به جرم
	venues U	محل رسیدگی به جرم
	handler U	رسیدگی کننده مربی
	to go through U	رسیدگی کردن گذشتن از
	audited U	ممیزی رسیدگی کردن
	handlers U	رسیدگی کننده مربی
	investigatory U	تحقیقی مبنی بر رسیدگی
	tick off U	نشان رسیدگی و مقابله
	audit U	ممیزی رسیدگی کردن
	think over <idiom> U	با دقت رسیدگی کردن
	inquiry U	پرسش بازجویی رسیدگی
	to go to U	رسیدگی کردن انجام دادن
	to go into the matter U	به این مطلب رسیدگی کردن
	to w up a company U	امورشرکتی را رسیدگی وانرامنحل کردن
	practice court U	دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
	prejudication U	صدور رای پیش از رسیدگی
	to check up U	درست رسیدگی یاحساب کردن
	prejudicate U	بی رسیدگی رای دادن در باره
	prejudged U	بدون رسیدگی قضاوت کردن
	will not hear of <idiom> U	رسیدگی ویا اجازه ندادن
	prejudging U	بدون رسیدگی قضاوت کردن
	prejudges U	بدون رسیدگی قضاوت کردن
	prejudge U	بدون رسیدگی قضاوت کردن
	cut both ways <idiom> U	به هردوطرف دعوا رسیدگی کردن
	expertism U	تفتیش و رسیدگی خبره کارشناسی
	account executive U	متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
	adjournments U	احاله رسیدگی به جلسه بعد
	adjournment U	احاله رسیدگی به جلسه بعد
	inquisitional U	وابسته به تحقیق یا رسیدگی تحقیقی
	think better of <idiom> U	رسیدگی دوباره به چیزی وتصمیمگیری بهتر
	traffic court U	دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی