Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
herbicide
U
مواد ضد رویش گیاه
herbicides
U
مواد ضد رویش گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
shoots
U
رویش انشعابی رویش شاخه
shoot
U
رویش انشعابی رویش شاخه
isomorph
U
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte
U
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear
U
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
rhubarb
U
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
wildling
U
گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte
U
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
germination
U
رویش
ovular growth
U
رویش تخمک
growing point
U
نقطه رویش
excrescency
U
رویش ناهنجارنسوج
vegetive
U
رویش کننده
extroversion
U
رویش برونی
mushroom growth
U
رویش تند
gigas
U
رویش بلند تر
excrescence
U
رویش ناهنجار
intergrowth
U
رویش توام
ingrowth
U
رویش درونی
orthotropism
U
رویش عمودی
excrescences
U
رویش ناهنجار
germinative
U
وابسته به رویش تخم
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
vegetative
U
روینده رویش کننده
She is on familiar (intimate) terms with me.
U
با من رویش باز است
cockles
U
رویش زگیل مانند
cockle
U
رویش زگیل مانند
pubescence
U
رویش مو درپشت زهار
extroverts
U
دارای رویش برونی
extrovert
U
دارای رویش برونی
his face is p with small pox
U
رویش ازابله پرازچاله است
endomorphism
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
hyperostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان
endomorphy
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
You can bank on it!
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can take it to the bank.
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
monomorphic or phous
U
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
micronucleus
U
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest
U
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
ontogeny
U
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
sarcoid
U
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
in plant
U
درحال رویش درحال رشد
herbage
U
گیاه
plant
U
گیاه
herb
U
گیاه
vegetable
U
گیاه
herbs
U
گیاه
lungwort
U
شش گیاه
plants
U
گیاه
greenstuff
U
گیاه
provisions
U
مواد
materials
U
مواد
material
U
مواد
supplies
U
مواد
bidental
U
گیاه دوساله
decumbent
U
گیاه خزنده
herby
U
گیاه دار
herborist
U
گیاه شناس
herborist
U
گیاه فروش
plantlike
U
گیاه مانند
herblike
U
گیاه مانند
herbivora
U
گیاه خواران
club moss
U
گیاه کبریت
herbiferous
U
گیاه اور
castor oil plant
U
گیاه کرچک
botany
U
گیاه شناسی
herbiferous
U
گیاه دار
honey dew
U
شهد گیاه
yearling
U
گیاه یک ساله
cranesbill
U
گیاه شمعدانی
crucifer
U
گیاه چلیپایی
crytogam
U
گیاه گمزاد
cullion
U
گیاه ثعلب
hydrophyte
U
گیاه ابزی
sheaf
U
دسته گل یا گیاه
azalea
U
گیاه ازالیه
xerophyte
U
گیاه خشک زی
houseplant
U
گیاه خانگی
herbescent
U
گیاه مانند
herbary
U
باغ گیاه
fuzz ball
U
گیاه قارچی
green meat
U
گیاه خوراکی
forb
U
گیاه بوته
fig marigold
U
گیاه نیمروز
herbal
U
گیاه نامه
Aborigine
گیاه بومی
facets
U
سطح گیاه
facet
U
سطح گیاه
flowerer
U
گیاه گل دهنده
herbaceous
U
گیاه مانند
ornamental
U
گیاه ارایشی
groundling
U
گیاه زمینی
herbary
U
گیاه زار
agaric
U
گیاه قارچی
houseplants
U
گیاه خانگی
epiphyte
U
گیاه هوازی
botanist
U
گیاه شناس
hedysarum
U
گیاه ترنجبین
botanists
U
گیاه شناس
aerophyte
U
گیاه هوازی
gymnosperm
U
گیاه بازدانه
acotyledon
U
گیاه بی لپه
vegetative
U
گیاه پرور
exogen
U
گیاه برون رو
geophyte
U
گیاه خاکی
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
mucilage
U
لزوجت گیاه
to water something
U
آب دادن
[گیاه]
musk root
U
گیاه مشکین
phytophagous
U
گیاه خوار
phytology
U
گیاه شناسی
nicotiana
U
گیاه توتون
herbivore
U
گیاه خوار
monocotyledon
U
گیاه تک لپه
aromatic
U
گیاه خوشبو
undergrowth
U
زیر گیاه
microphyte
U
گیاه خرد
milk weed
U
شیر گیاه
milk weed
U
گیاه پادزهر
mimosa
U
گیاه حساس
fungus
U
گیاه قارچی
herbalist
U
گیاه شناس
herbivorous
U
گیاه خواری
sensitive plant
U
گیاه حساس
graft
U
گیاه پیوندی
grafted
U
پیوند گیاه
cutting
U
قلمه گیاه
herbalists
U
گیاه شناس
grafted
U
گیاه پیوندی
grafts
U
پیوند گیاه
grafts
U
گیاه پیوندی
overgrown with plants
U
گیاه پوش
graft
U
پیوند گیاه
herbicides
U
موادسمی ضد گیاه
oceanophyte
U
گیاه دریایی
hybrid
U
گیاه پیوندی
phytogenic
U
گیاه زاد
orchis
U
گیاه ثعلب
saxifrage
U
گیاه سنگروی
podophyllum
U
مهر گیاه
phanerogam
U
گیاه گلدار
phanerogam
U
گیاه تخمدار
phytosphere
U
گیاه- سپهر
phytosphere
U
گیاه- کره
polycotylledon
U
گیاه چندلپه
plants
U
گیاه نهال
husbands
U
گیاه پرطاقت
turnsole
U
گیاه تورنسل
vegetive
U
گیاه پرور
seed plant
U
بذر گیاه
sweet rush
U
گور گیاه
lithophyte
U
گیاه سنگ زی
husband
U
گیاه پرطاقت
the stem of a plant
U
ساقه گیاه
waterweed
U
گیاه ابزی
lemon grass
U
گور گیاه
ramie
U
الیاف گیاه
mandragora
U
مهر گیاه
air plant
U
گیاه هواخوریاهواروی
plant food
U
غذای گیاه
herbist
U
گیاه فروش
ratoon
U
جوانه گیاه
manragora
U
مردم گیاه
plant
U
گیاه نهال
herbicide
U
موادسمی ضد گیاه
manragora
U
مهر گیاه
mandrake
U
مهر گیاه
mandrake
U
مردم گیاه
legumen
U
گیاه خوردنی
washing agent
U
مواد شوینده
qualifying clauses
U
مواد اصلاحی
printed matter
U
مواد چاپی
producer's goods
U
مواد تولیدی
sealing compound
U
مواد ضد نشت
defense articles
U
مواد پدافندی
coherent materials
U
مواد چسبنده
cohesive material
U
مواد چسبا
cohesive materials
U
مواد چسبنده
direct material
U
مواد مستقیم
colorant
U
مواد رنگی
radioactive material
U
مواد رادیواکتیو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com