Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shoot up
<idiom>
U
مواد را از راه تزریق مصرف کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mainline
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlines
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
materials utilisation control
U
کنترل مصرف مواد
convertor reactor
U
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
form utility
U
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
spraying
U
تزریق کردن
sprayed
U
تزریق کردن
spray
U
تزریق کردن
perfuse
U
تزریق کردن
syringe
U
تزریق کردن
syringes
U
تزریق کردن
inject
U
تزریق کردن
sprays
U
تزریق کردن
immit
U
تزریق کردن
injected
U
تزریق کردن
injects
U
تزریق کردن
injecting
U
تزریق کردن
iodize
U
یود تزریق کردن
needling
U
با سوزن تزریق کردن
needled
U
با سوزن تزریق کردن
flame spray
U
تزریق کردن شعلهای
needles
U
با سوزن تزریق کردن
needle
U
با سوزن تزریق کردن
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility
U
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics
U
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
throwin
U
در دنده انداختن تزریق کردن
transfuse
U
رسوخ یافتن در تزریق کردن در
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
instil
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
power consumer
U
مصرف انرژی مصرف توان
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
margin propensity to consume
U
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
consumes
U
مصرف کردن
eat
U
مصرف کردن
eats
U
مصرف کردن
to use up
U
مصرف کردن
dismantling
U
بی مصرف کردن
dismantles
U
بی مصرف کردن
spend
U
مصرف کردن
consume
U
مصرف کردن
dismantled
U
بی مصرف کردن
consumed
U
مصرف کردن
dismantle
U
بی مصرف کردن
spends
U
مصرف کردن
use up
U
مصرف کردن
put away
U
مصرف کردن
overspend
U
زیاد خرج یا مصرف کردن افراط کردن
uses
U
بکاربردن مصرف کردن
use
U
بکاربردن مصرف کردن
use
U
مصرف استفاده کردن
uses
U
مصرف استفاده کردن
slather
U
بطورافراط مصرف کردن
to work off
U
مصرف کردن دست کشیدن از
use up
U
تمام شدن مصرف کردن
run through
<idiom>
U
اصراف کردن بیهوده مصرف کردن
expends
U
مصرف کردن هزینه کردن خرج کردن
expended
U
مصرف کردن هزینه کردن خرج کردن
expend
U
مصرف کردن هزینه کردن خرج کردن
expending
U
مصرف کردن هزینه کردن خرج کردن
To consume all ones energy .
U
تمام نیروی خودرا مصرف کردن
mineralize
U
مواد معدنی جمع کردن
premix
U
قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
cure meat
U
نمک سود کردن مواد غذایی
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
disposal
U
انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
keying material
U
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
expended
U
صرف کردن مصرف کردن
expends
U
صرف کردن مصرف کردن
expend
U
صرف کردن مصرف کردن
expending
U
صرف کردن مصرف کردن
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
lion heart
U
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
degreasing
U
پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
bacteriolysis
U
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
target materials
U
مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
spraying
U
تزریق
infusions
U
تزریق
spray
U
تزریق
transfusions
U
تزریق
sprays
U
تزریق
injective function
U
تزریق
jab
[colloquial]
U
تزریق
transfusion
U
تزریق
injection
U
تزریق
mud injection
U
تزریق گل
low level injection
U
تزریق کم
shots
U
تزریق
shot
U
تزریق
mud grouting
U
تزریق گل
jab
[British]
[colloquial]
U
تزریق
sprayed
U
تزریق
injections
U
تزریق ها
infusion
U
تزریق
intinction
U
تزریق
injection point
U
نقطه تزریق
grout curtain
U
پرده تزریق
injection level
U
سطح تزریق
injector
U
الت تزریق
injection of money
U
تزریق پول
injector valve
U
سوپاپ تزریق
injector
U
تزریق کننده
intake well
U
چاه تزریق
inspirator
U
تزریق کننده
blanket grouting
U
تزریق سطحی
grouting gallery
U
دالان تزریق
injection capacity
U
فرفیت تزریق
injection efficiency
U
بازده تزریق
injection grid
U
شبکه تزریق
grouting galleries
U
مجاری تزریق
gun
U
دستگاه تزریق
fule injection
U
تزریق سوخت
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
drilled grout hole
U
سوراخ تزریق
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
drilled grout hole
U
چاه تزریق
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
clay grouting
U
تزریق خاک رس
spary gun
U
تلمبه تزریق
spary gun
U
پیستوله تزریق
spartter loss
U
تلف تزریق
spartter
U
تزریق کننده
guns
U
دستگاه تزریق
grout hole
U
چاه تزریق
grout hole
U
سوراخ تزریق
vaccinophobia
U
تزریق هراسی
blast injection engine
U
موتور تزریق دم
metal spraying
تزریق فلزی
cement grouting
U
تزریق سیمان
perfusion
U
تزریق وریدی
gas injection
U
تزریق بنزین
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
transfusion
U
رسوخ تزریق خون
transfusions
U
رسوخ تزریق خون
concrete gun
U
دستگاه تزریق بتن
injector pump
U
پمپ تزریق سوخت
grouted alluvium
U
ابرفت تزریق شده
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
injection timing
U
تنظیم مقدار تزریق
injection
U
داروی تزریق کردنی
gas injection method
U
روش تزریق گاز
hypodermic
U
تزریق زیر جلدی
hypo
U
تزریق زیر جلدی
petrol injection motor
U
موتور تزریق بنزینی
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
fuel injection system
U
سیستم تزریق سوخت
hypodermics
U
تزریق زیر جلدی
grouting
U
تزریق دوغاب سیمان
grease injector
U
تزریق کننده گریس
jetting tube
U
لوله تزریق در حفاری
metal spray gun
U
تلمبه تزریق فلز
tamping
U
بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
sadden
U
[مواد افزودنی به پاتیل رنگ جهت تیره کردن رنگ مورد نظر]
transfusable
U
قابل تزریق در جسم دیگری
transfusible
U
قابل تزریق در جسم دیگری
blast furnace gun
U
وسیله تزریق کوره بلند
hypo
U
سوزن تزریق زیر جلدی
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
insulate
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
injector
U
وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hypodermic
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
hypodermics
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hyodermic needle
U
سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
wet take off
U
برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
emulsion injection
U
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
wet rating
U
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
grout curtain
U
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
alumetize
U
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
slow pill
U
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
aggregate consumption
U
مصرف کل
consumerism
U
مصرف
consumption
U
مصرف
waster
U
مصرف
usage
U
مصرف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com