English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i had twowins and onedefc U من دو برد داشتم و یک باخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defeated U باخت
defeats U باخت
defeating U باخت
defeat U باخت
loss U باخت
i had him sing U وا داشتم بخوانم
i had a lettr from him U نامهای از او داشتم
the game is up U بازی باخت
gambled U برد و باخت
tank U باخت عمدی
lemon U باخت عمدی
lemons U باخت عمدی
sudden death U ناگهان باخت
sudden-death U ناگهان باخت
gambles U برد و باخت
dump U باخت عمدی
gamble U برد و باخت
win:i had twowins and onedefc U من دو بردداشتم و یک باخت
unbeatable U باخت ناپذیر
loss on points U باخت با امتیاز
i had a great wish to see him U داشتم که اورا به بینم
I was saying to myself that. . . U داشتم تو دلم می گفتم که ...
I had a letter from my father . U از پدرم کاغذ داشتم
i was busy at the moment U در ان وقت کار داشتم
i was in an awkword p U وضع بدی داشتم
upset U باخت رقیب محبوب
upsets U باخت رقیب محبوب
upsetting U باخت رقیب محبوب
i kind of liked it U میشود گفت دوست داشتم
it is like that .i had before U مانند ان است که پیشتر داشتم
i kind of liked it U من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i had barely time to get out U همینقدروقت داشتم که بیرون بروم
default U غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulted U غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting U غیبت بازیگر یا تیم و باخت
what is the score U حساب برد و باخت چقدراست
defaults U غیبت بازیگر یا تیم و باخت
As for me , I was going crazy ( mad ) . U مرا می گویی داشتم دیوانه می شدم
I spoke my mind. U آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
i had many books he had none U من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
my latehusband U شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
I'd like to ask her out. U من دوست داشتم او [زن] را به بیرون دعوت کنم.
i lent him what money i had U هرچه پول داشتم به او وام دادم
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking. U من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
My jaw dropped to the floor! <idiom> U از تعجب داشتم شاخ در می آوردم! [اصطلاح روزمره]
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I'd U مخفف should I و Iwouldبمعنی من میبایستی و Ihadبمعنی من باید و من داشتم
Those who lose must step out. U هر که سوخت (باخت ) باید از بازی بیرون برود
I wonder what lies in store for me in the future. U من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
I foud myself in opposition to my friends on this question . U در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
sorehead U شخص کم فرفیت که در اثر باخت یا شکست عصبانی میشود
losing game U بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
throw U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throws U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com