English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I'll do that. U من این کار را انجام خواهم داد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
Other Matches
fail U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
qui facit per alium facit perse U کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
like a duck takes the water [Idiom] U کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
to beg your pardon U پوزش می خواهم
i shall go U خواهم رفت
i will go U خواهم رفت
i shall be U خواهم بود
excuse me U پوزش می خواهم
to beg your pardon U معذرت می خواهم
failures U انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failure U انجام ندادن کاری که باید انجام شود
I want to take a couple of days off . U یک ردوروز مرخصی می خواهم
Please excuse me . U عذرمی خواهم ( ببخشید )
wills U فعل کمکی "خواهم "
willed U فعل کمکی "خواهم "
will U فعل کمکی "خواهم "
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
I am thinking of your own good. U من خو بی شما رامی خواهم
he said he shoued go U اوگفت خواهم رفت
he said U گفت که خواهم امد
he said U گفت خواهم امد
he said i will come U اوگفت خواهم امد
I'd like to see Mr. ... U من می خواهم آقای ... را ببینم.
i will see sbout it U من به ان رسیدگی خواهم کرد
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
I would like to have something to drink . U می خواهم گلویی تازه کنم
I'd like to see Mr. ... U من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
I dont know and I dont want to know . U نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I want my steak well done. U می خواهم استیکم خوب پخته با شد
I ll pay him back in his own coin . U حقش را کف دستش خواهم گذارد
i wish you happiness U خوشی یا سعادت شما را می خواهم
No harm meant! U نمی خواهم توهین کنم!
He owes me some money. U از او پول می خواهم (طلب دارم )
I wI'll sign for him . U من بجای اوامضاء خواهم کرد
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
i beg your pardon U پوزش میخواهم معذرت می خواهم
i will return his kindness U مهربانی او را تلافی خواهم کرد
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را تائید کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را لغو کنم.
I'll look into the matter. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I'll be at home today . U امروز منزل خواهم بود
No offence! U نمی خواهم توهین کنم!
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
I would like to [ undress] take off my clothes. U من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly. U بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
Don't let me keep you. U نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I will be instigating [initiating] legal proceedings. U من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
I'll think it over. U در این خصوص فکر خواهم کرد.
i wish you a happy new year U سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
i will speak to him about it U در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
i will send him my book U کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
with you U بی پرده با شما سخن خواهم گفت
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
I want to look at old coins. U من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
Talking of Europe ,please allow me … U حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
This is just what I want . This is the very thing I want . U این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I don't want to say anything about that. U من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
I would like tovisit ( see, meet ) you more often . U می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. U از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. U من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
You have to listen to me. U شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
It makes me sick just thinking about it! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
tomorow morning . I wI'll leavew for london. U فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I'll get you all fixed up. U همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
I wI'll go flat out to do it. U بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
upward compatible U اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
querying U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
query U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
continues U ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continue U ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
I wI'll gradually get used to it . U یواش یواش عادت خواهم کرد
mission , oriented U لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
implementation U انجام
effectuation U انجام
sequels U انجام
performance U انجام
execution U انجام
sequel U انجام
end all U انجام
fulfilment U انجام
implements U انجام
achievements U انجام
achievement U انجام
commissions U انجام
at last U سر انجام
consummation U انجام
compietion U انجام
completion U انجام
implement U انجام
implemented U انجام
accomplishment U انجام
implementing U انجام
fulfillment U انجام
terminuse ad quem U انجام
transaction U انجام
implementation U انجام
commission U انجام
enforcement U انجام
commissioning U انجام
performances U انجام
fulfilling U انجام دادن
accomplishes U انجام دادن
accomplishing U انجام دادن
pays U انجام دادن
out-and-out U انجام شده
honoured U انجام تعهد
accomplish U انجام دادن
out and out U انجام شده
effecting U انجام دادن
performable U انجام دادنی
effected U انجام دادن
fulfilled U انجام دادن
effect U انجام دادن
fulfil U انجام دادن
paying U انجام دادن
fulfills U انجام دادن
honouring U انجام تعهد
honour U انجام تعهد
honors U انجام تعهد
make out <idiom> U انجام دادن
pay U انجام دادن
put on U انجام دادن
honoring U انجام تعهد
honored U انجام تعهد
successful U نیک انجام
sonsy U نیک انجام
honours U انجام تعهد
repeat U باز انجام
repeats U باز انجام
manipulation U انجام با مهارت
unaccomplished U انجام نشده
do-it-yourself U خود انجام
effectual U انجام شدنی
repetitions U باز انجام
stand to U انجام دادن
performs U انجام دادن
feasibility U توانایی انجام
to bring to an issve U انجام دادن
unsporting U انجام حرکاتغیرورزشیدربرابرحریفدریکبازی
actions U انجام کاری
to do a thing the right way U انجام دادن
action U انجام کاری
to carry into execution U انجام دادن
unaided U انجام چیزیبدونکمکدیگران
confrontational U انجام اعتصاب
to bring to effect U انجام دادن
time-honoured U انجام کاریدردرازمدت
secondary action U انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
performed U انجام دادن
parform U انجام دادن
non performance U عدم انجام
to put through U انجام دادن
non-starter U کار نا انجام
repetition U باز انجام
to make good U انجام دادن
accomplished U انجام شده
fulfils U انجام دادن
non-starters U کار نا انجام
to go through U انجام دادن
to follow out U انجام دادن
the d. of duty U انجام وفیفه
processing of the order U انجام سفارش
thrust line U خط حمله خط انجام تک
to be fulfilled U انجام گرفتن
perform U انجام دادن
shock tactics U انجام کاریباسرعتوباخشونت
from beginning to end U ازابتداتا انجام
bring into being U انجام دادن
accomplish U به انجام رساندن
bring inbeing U به انجام رساندن
executable <adj.> U انجام پذیر
carry out U به انجام رساندن
execute U به انجام رساندن
workable <adj.> U انجام شدنی
fulfill [American] U به انجام رساندن
executable <adj.> U انجام شدنی
practicable <adj.> U انجام پذیر
feasance U انجام کار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com