English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
figured U منقوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tapestries U پرده منقوش
engraves U منقوش کردن
imprint U منقوش کردن
imprinted U منقوش کردن
imprints U منقوش کردن
decorated pottery U سفالکاری منقوش
painted pottery U سفالکاری منقوش
graved U منقوش ساختن
engraved U منقوش کردن
engrave U منقوش کردن
plaque U لوح منقوش
plaques U لوح منقوش
tapestry U پرده منقوش
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
intagliated U حکاکی شده منقوش
lapidarian U منقوش روی سنگ
graphically U بطور نوشته یا منقوش
tole U حلبی منقوش وجلادار
stained glass U شیشه بندی منقوش
lapidary U منقوش روی سنگ
tapestried U دارای پرده منقوش
stained glass U شیشه کاری منقوش
stamps U نقش بستن منقوش کردن
stamp U نقش بستن منقوش کردن
figurate U دارای شکل معین منقوش
tapis U پارچه منقوش پردهای یا رومیزی یا فرش
alicatado U [کاشی کاری منقوش در اسپانیا و آمریکای لاتین]
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
characterizes U مشخص کردن منقوش کردن
characterized U مشخص کردن منقوش کردن
characterize U مشخص کردن منقوش کردن
characterising U مشخص کردن منقوش کردن
characterises U مشخص کردن منقوش کردن
characterised U مشخص کردن منقوش کردن
characterizing U مشخص کردن منقوش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com