Perdic | منظره سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	landscape painting U	منظره سازی
	landscape paiting U	منظره سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	scenery U	منظره
	perspective U	منظره
	gig lamps U	منظره
	vision U	منظره
	visions U	منظره
	viewless U	بی منظره
	scene U	منظره
	panoramas U	منظره
	scenes U	منظره
	panorama U	منظره
	perspectives U	منظره
	field of view U	منظره
	picturing U	منظره
	pictures U	منظره
	pictured U	منظره
	picture U	منظره
	prospects U	منظره
	view U	منظره
	prospecting U	منظره
	prospected U	منظره
	prospect U	منظره
	viewed U	منظره
	viewing U	منظره
	view U	منظره
	views U	منظره
	spectacles U	منظره
	spectacle U	منظره
	seascape U	منظره دریایی
	seascapes U	منظره دریایی
	exploded view U	منظره بریده
	objected U	موضوع منظره
	bird's eye U	منظره هوایی
	landscaping U	منظره طبیعی
	landscapes U	منظره طبیعی
	landscapes U	دورنما منظره
	landscape U	منظره طبیعی
	landscape U	دورنما منظره
	waterscape U	منظره اب دریا
	landscaped U	دورنما منظره
	outside view U	منظره خارجی
	landscaped U	منظره طبیعی
	indirect objects U	موضوع منظره
	sight U	نظر منظره
	direct objects U	موضوع منظره
	nocturnes U	نقاشی از منظره شب
	sights U	نظر منظره
	to sight land U	دیدن منظره
	object U	موضوع منظره
	objecting U	موضوع منظره
	objects U	موضوع منظره
	landscaping U	دورنما منظره
	nocturne U	نقاشی از منظره شب
	sightliness U	منظره دار
	picturesque U	بدیع خوش منظره
	shot U	منظره فیلمبرداری شده
	panoramas U	منظره باز ووسیع
	outlook U	منظره چشم داشت
	moonscape U	منظره سطح ماه
	shots U	منظره فیلمبرداری شده
	panorama U	منظره باز ووسیع
	panoramic view U	منظره پهنه نما
	foreground U	منظره جلو عکس
	sea piece U	نقاشی منظره دریا
	blurring U	منظره مه الود لک کردن
	seascape U	منظره هوایی دریا
	blurs U	منظره مه الود لک کردن
	seascapes U	منظره هوایی دریا
	blurred U	منظره مه الود لک کردن
	blur U	منظره مه الود لک کردن
	sight U	منظره دستگاه سایت
	sights U	منظره دستگاه سایت
	scenograph U	منظره نقاشی شده
	She was fascinated by the view. U	غرق تماشای منظره بود
	The sight sent cold shiners down my back . U	آن منظره تمام بدنم رالرزاند
	grainer U	نقاش منظره ها و پردههای نمایش
	he wondered at the sight U	ازدیدن ان منظره تعجب کرد
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	spectaculars U	منظره دیدنی نمایش غیر عادی
	exploded view U	منظره شکافته شده مدل بریده
	spectacular U	منظره دیدنی نمایش غیر عادی
	prose idyl U	شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
	phantasmagorias U	منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
	phantasmagoria U	منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
	vistas U	منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
	panoramic U	دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
	program music U	موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
	vista U	منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	picture window U	پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	local anasthesia U	سر سازی
	individualizing U	تک سازی
	retortion U	کج سازی
	repk lection U	پر سازی
	stylization U	مد سازی
	bridge building U	پل سازی
	pavements U	کف سازی
	padding U	له سازی
	individualises U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	individualising U	تک سازی
	flooring U	کف سازی
	pavement U	کف سازی
	truncation U	بی سر سازی
	individualize U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	retortion U	خم سازی
	bridgework U	پل سازی
	idolization U	بت سازی
	compaction U	تو پر سازی
	individualization U	تک سازی
	individuation U	تک سازی
	deflexion U	خم سازی
	flection U	خم سازی
	panification U	نان سازی
	formularization U	فرمول سازی
	paralysation U	فلج سازی
	paralyzation U	فلج سازی
	pattern making U	نمونه سازی
	pattern making U	مدل سازی
	refreshments U	تازه سازی
	paneling U	قاب سازی
	reclamation U	اباد سازی
	bedding U	ثابت سازی
	bedding U	محکم سازی
	bedding U	کف سازی بسترسازی
	panel work U	تنکه سازی
	beautification U	زیبا سازی
	bookbinding U	کتاب سازی
	formulation U	قاعده سازی
	forging signatures U	امضا سازی
	form work U	کاذب سازی
	refreshment U	تازه سازی
	inurement U	معتاد سازی
	precipitousness work U	خلاصه سازی
	neutralization U	بی اثر سازی
	neutralization U	خنثی سازی
	insulating U	عایق سازی
	insulates U	عایق سازی
	insulate U	عایق سازی
	pacification U	ارام سازی
	exclusion U	محروم سازی
	fading U	محو سازی
	enrichment U	غنی سازی
	peneplanation U	دشت سازی
	seduction U	گمراه سازی
	popularization U	محبوب سازی
	pedogenesis U	جلگه سازی
	foundation materials U	مصالح پی سازی
	fumigation U	ضد عفونی سازی
	strangling U	خفه سازی
	perpetuation U	جاودان سازی
	gaingiving U	مشتبه سازی
	gelatination U	دلمه سازی
	pilework foundation U	پی سازی با شمع
	gemination U	جفت سازی
	pimpling U	حباب سازی
	plasticization U	نرم سازی
	humanization U	مردمی سازی
	intrigues U	زمینه سازی
	intrigue U	زمینه سازی
	modeling U	نمونه سازی
	scenery U	صحنه سازی
	irksomeness U	کسل سازی
	histrionics U	صحنه سازی
	plaster of Paris U	گچ مجسمه سازی
	invalidation U	باطل سازی
	flatting U	تنکه سازی
	latticework U	شبکه سازی
	wearisomeness U	کسل سازی
	irreticence U	فاش سازی
	evisceration U	تهی سازی