Perdic | منظره دریایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	seascape U	منظره دریایی
	seascapes U	منظره دریایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	seabee U	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
	midshipman U	افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	kite U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	kites U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	oceanography U	تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
	petty officer U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	petty officers U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	running lights U	فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
	pilot chart U	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
	chine U	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
	sea mark U	راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
	sea cucumber U	حلزون دریایی از جنس راب دریایی
	stadimeter U	مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
	sea power U	قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
	convoy joiner U	ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
	marine U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	tern U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	marines U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	naval activity U	تاسیسات دریایی قسمت دریایی
	terns U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	task unit U	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
	attack director U	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
	summary areas U	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
	light lists U	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
	knot U	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	knot U	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	views U	منظره
	pictures U	منظره
	perspectives U	منظره
	viewing U	منظره
	prospect U	منظره
	prospected U	منظره
	pictured U	منظره
	picture U	منظره
	prospects U	منظره
	viewless U	بی منظره
	vision U	منظره
	visions U	منظره
	picturing U	منظره
	prospecting U	منظره
	perspective U	منظره
	viewed U	منظره
	spectacles U	منظره
	field of view U	منظره
	gig lamps U	منظره
	scenes U	منظره
	scene U	منظره
	panoramas U	منظره
	scenery U	منظره
	panorama U	منظره
	view U	منظره
	spectacle U	منظره
	view U	منظره
	maritime U	ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
	bird's eye U	منظره هوایی
	nocturne U	نقاشی از منظره شب
	waterscape U	منظره اب دریا
	landscape painting U	منظره سازی
	sight U	نظر منظره
	sightliness U	منظره دار
	sights U	نظر منظره
	outside view U	منظره خارجی
	exploded view U	منظره بریده
	to sight land U	دیدن منظره
	landscapes U	منظره طبیعی
	landscapes U	دورنما منظره
	landscaped U	منظره طبیعی
	landscaped U	دورنما منظره
	landscape U	منظره طبیعی
	objected U	موضوع منظره
	landscape paiting U	منظره سازی
	objecting U	موضوع منظره
	landscape U	دورنما منظره
	objects U	موضوع منظره
	indirect objects U	موضوع منظره
	landscaping U	دورنما منظره
	landscaping U	منظره طبیعی
	nocturnes U	نقاشی از منظره شب
	direct objects U	موضوع منظره
	object U	موضوع منظره
	bureau of naval personnel U	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
	naval aviation U	قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
	rear commodore U	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
	sea piece U	نقاشی منظره دریا
	sights U	منظره دستگاه سایت
	shots U	منظره فیلمبرداری شده
	sight U	منظره دستگاه سایت
	shot U	منظره فیلمبرداری شده
	picturesque U	بدیع خوش منظره
	scenograph U	منظره نقاشی شده
	moonscape U	منظره سطح ماه
	blur U	منظره مه الود لک کردن
	outlook U	منظره چشم داشت
	seascapes U	منظره هوایی دریا
	blurred U	منظره مه الود لک کردن
	blurring U	منظره مه الود لک کردن
	blurs U	منظره مه الود لک کردن
	foreground U	منظره جلو عکس
	seascape U	منظره هوایی دریا
	panoramic view U	منظره پهنه نما
	panoramas U	منظره باز ووسیع
	panorama U	منظره باز ووسیع
	he wondered at the sight U	ازدیدن ان منظره تعجب کرد
	grainer U	نقاش منظره ها و پردههای نمایش
	The sight sent cold shiners down my back . U	آن منظره تمام بدنم رالرزاند
	She was fascinated by the view. U	غرق تماشای منظره بود
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	prose idyl U	شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
	spectaculars U	منظره دیدنی نمایش غیر عادی
	phantasmagoria U	منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
	exploded view U	منظره شکافته شده مدل بریده
	phantasmagorias U	منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
	spectacular U	منظره دیدنی نمایش غیر عادی
	program music U	موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
	vistas U	منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
	vista U	منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
	panoramic U	دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
	crash position indicator U	برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
	convoy commodore U	فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
	Marine Corps U	نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
	naval gunfire U	تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
	convoy schedule U	برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
	crash locator beacon U	برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	light ship U	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
	convoy route U	مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
	commandant of marine corps U	فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
	sofar U	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
	lobster U	خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
	lobsters U	خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
	picture window U	پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
	spotting board U	طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
	sea U	دریایی
	marine U	دریایی
	sharks U	سگ دریایی
	nautical U	دریایی
	shark U	سگ دریایی
	dogfish U	سگ دریایی
	maritime U	دریایی
	salty U	دریایی
	saltier U	دریایی
	sea pier U	سد دریایی
	marines U	دریایی
	thalassic U	دریایی
	thalaesic U	دریایی
	saltiest U	دریایی
	naval U	دریایی
	seas U	دریایی
	benthic U	ته دریایی
	sea born U	دریایی
	pelagian U	دریایی
	kelp U	اشنه دریایی
	hydrographic chart U	نقشه دریایی
	algerine U	دزد دریایی
	algoid U	مانندعلف دریایی
	hydro aeroplane U	هواپیمای دریایی
	floating trade U	تجارت دریایی
	marines U	تکاور دریایی
	hogfish U	گراز دریایی
	holothurian U	راب دریایی
	light house U	فار دریایی
	alga U	خزهء دریایی
	marine regatta U	ریل دریایی
	marine railway U	ریل دریایی
	marine insurance U	بیمه دریایی
	marine forces U	تفنگداران دریایی
	marine climate U	اب و هوای دریایی
	sill U	برامدگی دریایی
	sills U	برامدگی دریایی
	actinia U	کیسه تن دریایی
	holothurian U	حلزون دریایی
	light house U	چراغ دریایی
	acaleph U	گزنه دریایی
	admiralty law U	قوانین دریایی
	gribble U	موریانه دریایی
	marine sand U	ماسه دریایی
	asteroidea U	ستارههای دریایی
	sea swallow U	چلچله دریایی
	evening naval twilight U	غروب دریایی
	sea swallow U	پرستوک دریایی
	scray U	چلچله دریایی
	scray U	پرستوک دریایی
	eagle fisher U	عقاب دریایی
	salangane U	چلچله دریایی
	echinus U	خارپوست دریایی
	salangane U	پرستوک دریایی
	echinus U	بلوط دریایی
	erne U	دال دریایی
	erne U	عقال دریایی
	evening naval twilight U	شفق دریایی
	fairy bird U	چلچله دریایی
	data mile U	میل دریایی
	fanal U	فانوس دریایی
	marine U	تکاور دریایی
	chopline U	خط حد یکانهای دریایی
	commercial marine U	ناوگان دریایی
	continental shelf U	کفه دریایی
	marines U	تفنگدار دریایی
	sub [Colloquial] U	زیر دریایی