Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
Other Matches
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
lay by
U
منطقه توقف
lay-by
U
منطقه توقف
lay-bys
U
منطقه توقف
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
ramp
U
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
ramps
U
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
outruns
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrun
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
stand fast
U
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
pontoon
U
پل موقت
temporary
U
موقت
makeshift
U
موقت
pontoon bridge
U
پل موقت
provisional
U
موقت
pro tempore
U
موقت
pontoons
U
پل موقت
intrim
U
موقت
interim
U
موقت
adhoc
U
موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
temporary road
U
راه موقت
short time duty
U
کار موقت
buffer
U
حافظه موقت
temporal life
U
زندگی موقت
x site
U
انبار موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
temporalty
U
بطور موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
provisional
U
به طور موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
stopgap
U
چاره موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
timbering
U
چوبست موقت
stopgaps
U
چاره موقت
temporary duty
U
شغل موقت
term insurance
U
بیمه موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
temporary works
U
کارهای موقت
tentative
U
ازمایشی موقت
armistices
U
صلح موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
armistice
U
صلح موقت
cofferdam
U
بند موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
kluged
U
ترسیم موقت
dazzling
U
کوری موقت
dazzles
U
کوری موقت
dazzle
U
کوری موقت
bretisee
U
سنگر موقت
bretise
U
سنگر موقت
bretesse
U
سنگر موقت
bretex
U
سنگر موقت
bretess
U
سنگر موقت
dazzled
U
کوری موقت
temporary storage
U
انباره موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
bridging leon
U
وام موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
drop tank
U
تانک موقت
false work
U
حائل موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
suspensions
U
اخراج موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
suspension
U
اخراج موقت
temporarily
U
بطور موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
protem
U
موقتا موقت
brettys
U
سنگر موقت
pauses
U
توقف
flag stop
U
توقف
paused
U
توقف
suspensions
U
توقف
commorant
U
توقف
suspension
U
توقف
pausing
U
توقف
stand
U
توقف
stop code
U
کد توقف
interrupt
U
توقف
interrupting
U
توقف
interruptions
U
توقف
interruption
U
توقف
parks
U
توقف
parked
U
توقف
tarriance
U
توقف
suspension of payment
U
توقف
interrupts
U
توقف
park
U
توقف
stoppages
U
توقف
insolvency
U
توقف
stoppage
U
توقف
stopple
U
توقف
cessation
U
توقف
pause
U
توقف
stop
U
توقف
stopping
U
توقف
halt
U
توقف
stopped
U
توقف
stops
U
توقف
syncope
U
توقف
halts
U
توقف
halted
U
توقف
provisional order
U
دستور موقت اداری
hardest
U
خطای موقت در سیستم
harder
U
خطای موقت در سیستم
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
hard
U
خطای موقت در سیستم
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
kludge
U
سخت افزار موقت
juryrig
U
برپا کردن موقت
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com