English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
roaring forties U منطقه بادهای غربی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
vinaceous U بادهای
oenanthic U بادهای
offshore winds U بادهای غیرساحلی
trade winds U بادهای تجارتی
equinoctials U بادهای استوائی
low level winds U بادهای سطحی
roaring forties U بادهای چهلگان
polar winds U بادهای قطبی
monsoon U بادهای موسمی
monsoons U بادهای موسمی
fruity wine U بادهای که مزه انگوربدهد
to crush a cup of wine U جام بادهای رانوشیدن یاسرکشیدن
offshore winds U بادخشکی بادهای دور از ساحل
low level winds U بادهای نزدیک سطح زمین
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
invination U امیختگی خون عیسی در بادهای که در عشاربانی مینوشند
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
westerly U غربی
hesperian U غربی
occidental U غربی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
north western U شمال غربی
westerly U باد غربی
westernizes U غربی کردن
north-westerly U شمال غربی
north westerly U شمال غربی
westernize U غربی کردن
westernize U غربی شدن
westernized U غربی شدن
westernising U غربی شدن
east elevation U نمای غربی
westernising U غربی کردن
westernized U غربی کردن
westernmost U غربی ترین
westernised U غربی کردن
northwestwards U روبشمال غربی
westernised U غربی شدن
sou'westers U جنوب غربی
westernises U غربی کردن
south-western U جنوب غربی
to lie east and west U شرقی غربی
north-western U شمال غربی
westernizes U غربی شدن
wester U طوفان غربی
western hemisphere U نیمکره غربی
westernization U غربی شدن
westwork U بدنه غربی
southwest U بادجنوب غربی
ind U هند غربی
Wild West U ایالتهای غربی
Western Sahara U صحرای غربی
NW U شمال غربی
south western U جنوب غربی
wester U باد غربی
northwestern U شمال غربی
westernizing U غربی کردن
west country whipping U بست غربی
westernises U غربی شدن
westernizing U غربی شدن
first world U واقع دراروپای غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
westernized U تمدن غربی را پذیرفتن
westernizes U تمدن غربی را پذیرفتن
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
westernize U تمدن غربی را پذیرفتن
westernised U تمدن غربی را پذیرفتن
westernises U تمدن غربی را پذیرفتن
westernising U تمدن غربی را پذیرفتن
southwester U باد جنوب غربی
westernizing U تمدن غربی را پذیرفتن
southwestward U بسوی جنوب غربی
atlantic U دریای محیط غربی
Western Samoa U کشور ساموآی غربی
libecchio U باد جنوب غربی
libeccio U باد جنوب غربی
narthex U ایوان غربی کلیسا
turk'shead U کاکتوس هند غربی
turk's capcactus U کاکتوس هند غربی
northwester U باد شمال غربی
southwestwards U بسوی جنوب غربی
northwester U طوفان شمال غربی
northwestwards U بطرف شمال غربی
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
Benin U کشور بنین در افریقای غربی
piedmont U ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
jonah crab U خرچنگ بزرگ امریکای غربی
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
westerner U غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners U غربی وابسته به مغرب یا باختر
western U غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerns U غربی وابسته به مغرب یا باختر
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
Cornish U وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
denier U نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
GIs U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GI U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
harmattan U بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
finlander U اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
khowar U زبان رایج درشمال غربی پاکستان
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
st helena U جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
troy U شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
west lndies U جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
north west U شمال غرب شمال غربی
south west U جنوب باختر جنوب غربی
north-west U شمال غربی در شمال غرب
northwest U شمال غرب شمال غربی
locales U منطقه
regions U منطقه
region U منطقه
zones U منطقه
territories U منطقه
sectors U منطقه
districts U منطقه
block U منطقه
blocked U منطقه
sector U منطقه
blocks U منطقه
territory U منطقه
belt U منطقه
belted U منطقه
regional <adj.> U منطقه ای
district U منطقه
areas U منطقه
local <adj.> U منطقه ای
shingles U منطقه
locale U منطقه
belts U منطقه
area U منطقه
separation zone U منطقه حد
zone U منطقه
forward area U منطقه جلو
floral zone U منطقه گیاهی
exclusion area U منطقه ممنوعه
frigid zone U منطقه منجمده
kill area U منطقه کشندگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com