English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polynia U منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynya U منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
mare liberum U دریای ازاد
blue water U دریای ازاد
high sea U دریای ازاد
high seas U دریای ازاد
closed sea U دریای غیر ازاد
free zone U منطقه ازاد
free trade area U منطقه تجارت ازاد
key hole U منطقه پرتاب ازاد
free throw area U منطقه پرتاب ازاد
free zone U منطقه ازاد تجاری
outside U منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides U منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
flat calm U دریای روغنی
Oman U دریای عمان
smooth see U دریای ارام
the black sea U دریای سیاه
territorial sea U دریای داخلی
territorial sea U دریای ساحلی
dead sea U دریای لوط
seaway U دریای متلاطم
mare clausum U دریای بسته
mediterranean sea U دریای مدیترانه
moderate sea U دریای معتدل
sea fight U جنگ دریای
sea nettle U ستاره دریای
adriatic sea U دریای ادریانیک
aegean sea U دریای اژه
rough sea U دریای خراب
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
solan U قاز دریای شمالی
erythrean U وابسته به دریای قلزم
pontic U وابسته به دریای سیاه
gannet U غاز دریای شمالی
pontic U شبیه دریای سیاه
service squadron U قسمت خدمات دریای
calm sea U دریای خیلی ارام
bathyal U مربوط به دریای عمیق
Channel Islands U جزیرههای دریای مانش
heavy sea U دریای خیلی خراب
atlantic U دریای محیط غربی
pores U در دریای تفکرغوطه ور شدن
pore U در دریای تفکرغوطه ور شدن
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
ship fever U طوفان سخت در دریای چین
booby U نوعی قاز دریای شمالی
mediterranean sea U دریای روم بحر الروم
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
submarine boat U زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine U زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
overland route U راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
typhoon U توفان سخت دریای چین گردباد
typhoons U توفان سخت دریای چین گردباد
snug down U امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
Latvia U جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
derricks U دریک
in an instant U دریک ان
derrick U دریک
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
sedentary U مقیم دریک جا
in an instant U دریک لحظه
on one occasion U دریک موقع
on a par U دریک تراز
en bloc U دریک بلوک
swinging derrick U دریک گردان
standing derrick U دریک ثابت
pitcherful U انچه دریک سبوجابگیرد
aline U دریک رشته قراردادن
somewhere U یک جایی دریک محلی
somewheres U یک جایی دریک محلی
out of step <idiom> U دریک گام نبودن
rub elbows/shoulders <idiom> U دریک سطح بودن
run in the family/blood <idiom> U دریک سطح بودن
beside U دریک طرف بعلاوه
partly U نسبتا دریک جزء
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
textbooks U کتاب اصلی دریک موضوع
ledger bait U که دریک جا روی نگاه دارند
textbook U کتاب اصلی دریک موضوع
easy does it <idiom> U دریک چشم بهم زدن
capful U انچه دریک کلاه جابگیرد
have one's ass in a sling <idiom> U دریک وضع نا مساعد بودن
chorus girls U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
in a crack U دریک چشم بهم زدن
fascia plate U تابلوی مقابل دریک وسیله
coinciding U دریک زمان اتفاق افتادن
coincides U دریک زمان اتفاق افتادن
coincided U دریک زمان اتفاق افتادن
coincide U دریک زمان اتفاق افتادن
colocate U دریک مکان قرار دادن
batches U مقدار نان دریک پخت
batch U مقدار نان دریک پخت
align U دریک ردیف قرار گرفتن
chorus girl U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
pent up U دریک جا نگاه داشته شده
aligned U دریک ردیف قرار گرفتن
aligning U دریک ردیف قرار گرفتن
aligns U دریک ردیف قرار گرفتن
coincident U واقع شونده دریک وقت
collinear U دریک خط مستقیم واقع شونده
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
hinge joint U مفصلی که دریک سطح حرکت کند
gigahertz U فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه
docking U ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
pointsman U عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
palmful U انقدرکه دریک کف دست جای گیرد
concurrent U دریک وقت واقع شونده موافق
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
broadsides U توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
broadside U توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
bicipital U تقسیم شونده بدو قسمت دریک انتها
play footsie <idiom> U باهمکارخود لاس زدن مخصوصا دریک جو سیاسی
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
coextensive U باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
ice time U مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
coriolis acceleration U شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
farrowed U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
farrowing U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
run around U تنظیم متن در اطراف یک شکل دریک صفحه چاپ شده
side tone U انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
ledger blade U تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
farrows U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrow U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
diachrony U تغییراتی که در ادوار مختلف تاریخ دریک زبان یک ملت پدید می اید
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
fire support station U نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
China denies militarizing South China Sea. U چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
routing U لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
best angle of climb airspeed U سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
baltic U دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
bankers automated clearance system U سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
helo U پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
D SUB connector U ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com