Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dwelt
U
منزل داشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
minute book
U
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
article had two notes
U
داشت
conservation
U
داشت
apanage
U
اختصاص داشت
expectations
U
چشم داشت
he adored that woman
U
ان زن رابسیاردوست می داشت
talent
U
درون داشت
expectation
U
چشم داشت
when will women have the vote?
U
خواهند داشت
he loved her dear
U
اوبسیاردوست داشت
talented
U
درون داشت
without letted
U
باز داشت
note book
U
دفتریاد داشت
talents
U
درون داشت
durst
U
زهره داشت
factum
U
یاد داشت
expectantly
U
با چشم داشت
it had a europeanlook
U
نمود اروپایی داشت
ephebe
U
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
prospectiveness
U
چشم داشت به اینده
to take down
U
یاد داشت کردن
He was looking for you.
U
داشت دنبالت می گشت
marrige of convenience
U
پیوند با چشم داشت
i will note it down
U
یاد داشت میکنم
to set down
U
یاد داشت کردن
disposure
U
نمایش عرضه داشت
to take notes of
U
یاد داشت برداشتن از
He looked well groomed . He had a tidy appearance .
U
سرووضع مرتبی داشت
block note paper
U
دسته کاغذیاد داشت
annotator
U
یاد داشت کننده
he kept me waiting
U
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
to make a note of
U
یاد داشت کردن
he complained with reason
U
داشت که گله میکرد
the dog wasled
U
سگ بند در گردن داشت
outlook
U
منظره چشم داشت
writing pad
U
دسته یاد داشت
to make a minute of
U
یاد داشت کردن
to minute down
U
یاد داشت کردن
prospect of success
U
چشم داشت یا امید کامیابی
that point was of p interest
U
ان نکته جالبیست ویژهای داشت
All his belongings were stolen .
U
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
no song no supper
U
تانخوانی شام نخواهیم داشت
he would be sure to like it
U
یقینا انرادوست خواهد داشت
he was in purpose to do it
U
در نظر داشت که ان کار رابکند
fusilier
U
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
it weighed kilogrammes
U
بود سه کیلوگرم وزن داشت
durst
U
جرات داشت جسارت کرد
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
The girl was penciling her eyebrows .
U
دخترک داشت ابروهایش را می کشید
He was running like a madman.
U
عین دیوانه ها داشت می دوید
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?
U
تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
fusileer
U
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
She was talking to (with ) a friend .
U
داشت با دوستش صحبت می کرد
he sold the good ones
U
هرچه خوب داشت فروخت
life is not worth an hour's p
U
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
count palatine
U
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
he made me wait
U
مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
pistole
U
سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
marshalsea
U
دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
quinquereme
U
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
on old woman past sixty
U
پیرزنی بیش از شصت سال داشت
og
U
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
to preach from notes
U
از روی یاد داشت وضع کردن
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
U
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
His request was in the nature of a command.
U
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
He wanted to incite the people.
U
قصد داشت مردم راتحریک کند
He tried to conceal the facts.
U
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
notate
U
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
u.sings
[ and+]
U
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
dwellings
U
منزل
abode
U
منزل
habitation
U
منزل
dwelling
U
منزل
habitations
U
منزل
houses
U
منزل
house
U
منزل
housed
U
منزل
homes
U
منزل
commorancy
U
منزل
halting place
U
منزل
biding
U
منزل
abodes
U
منزل
home
U
منزل
stage
U
منزل
lodge
U
منزل
pied-a-terre
U
منزل
pieds-a-terre
U
منزل
inn
U
منزل
lodges
U
منزل
stages
U
منزل
houseful
U
یک منزل بر
hearth
U
منزل
inns
U
منزل
hospices
U
منزل
lodgings
U
منزل
lodging
U
منزل
hospice
U
منزل
domicile
U
منزل
withindoors
U
در منزل
domiciles
U
منزل
hearths
U
منزل
lodged
U
منزل
on shall from a quo rum
U
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
of livery
U
ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
to serve a notice on some one
U
اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
She married a man old eonugh to be her father.
U
با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
no paternosterŠno p
U
تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
She was crying over her misfortunes.
U
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
lostlabour
U
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
groschen
U
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
home economics
U
اقتصاد منزل
lodged
U
منزل دادن
lodge
U
منزل کردن
residance telephone
U
تلفن منزل
abide
U
منزل کردن
abided
U
منزل کردن
abides
U
منزل کردن
accommodate
U
منزل دادن
accommodated
U
منزل دادن
accommodates
U
منزل دادن
board
U
منزل کردن
boarded
U
منزل کردن
roost
U
منزل کرن
camps
U
منزل کردن
camped
U
منزل کردن
home economics
U
تدبیر منزل
digging
U
خانه منزل
house arrest
U
توقیف در منزل
homeward
U
بطرف منزل
housework
U
کار منزل
to take up one's quarters
U
منزل کزدن
household economy
U
تدبیر منزل
to shift one's lodging
U
تغییردادن منزل
housekeeping
U
اداره منزل
alfresco
U
خارج از منزل
lodges
U
منزل کردن
lodges
U
منزل دادن
camp
U
منزل کردن
lodged
U
منزل کردن
roosted
U
منزل کرن
encage
U
منزل دادن
dwelling
U
منزل کردن
dwellings
U
منزل کردن
accommodating
U
منزل مناسب
encamping
U
منزل دادن
home address
U
آدرس منزل
take up ones abode
U
منزل کردن
encamp
U
منزل دادن
encamped
U
منزل دادن
encamps
U
منزل دادن
housed
U
منزل گزیدن
house
U
منزل گزیدن
accomodate
U
منزل دادن
quarters
U
منزل بخش
houses
U
منزل گزیدن
outdoors
U
خارج از منزل
lodgment or lodge
U
منزل گیری
He came out of the house.
U
از منزل درآمد
roosts
U
منزل کرن
roosting
U
منزل کرن
to move out
U
[از منزل]
رفتن
dwelt
U
منزل کرد
lodge
U
منزل دادن
dwelling house
U
منزل مسکونی
complete transaction
U
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
He had the air of a frightened(scared)child.
U
حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
The judge will have the final say on the matter.
U
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
kreutzer
U
نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
record prices
U
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
parnassian
U
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
that book will immortalize him
U
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
nestorianism
U
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
search warrants
U
حکم تفتیش منزل
Is there anybody at home ? Anybody home ?
U
کسی منزل هست ؟
halfway houses
U
منزل نیمه راه
To put up at a place .
U
درجایی منزل کردن
search warrant
U
حکم تفتیش منزل
houseplant
U
گیاه توی منزل
WI'll you take me home?
U
مرا به منزل می رسانید ؟
halfway house
U
منزل نیمه راه
manors
U
ملک تیولی منزل
manor
U
ملک تیولی منزل
withindoors
U
اشخاص داخل منزل
lodgment
U
منزل گیری استقرار
lodgement
U
منزل گیری استقرار
to move out
U
[از منزل]
بارکشی کردن
houseplants
U
گیاه توی منزل
accommodation
U
منزل وسایل راحتی
house wiring switch
U
کلید برق منزل
house service meter
U
کنتور برق منزل
I am staying at the hotel.
U
در هتل منزل دارم.
well lodged
U
دارای منزل راحت
pet
U
حیوان اهلی منزل
pets
U
حیوان اهلی منزل
accommodations
U
منزل وسایل راحتی
to fix up
U
منزل دادن پوشانیدن
petted
U
حیوان اهلی منزل
critical engine
U
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
speciality of the house
U
غذای مخصوص طبخ منزل
eating out
U
صرف غذا بیرون از منزل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com