Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
capital gains
U
منافع سرمایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assemble capital stock
U
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
invisible hand
U
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
capital expenditure
U
هزینه سرمایهای
capital expenditure
U
هزینههای سرمایهای
capital assets
U
اموال سرمایهای
capital expenditure
U
مخارج سرمایهای
capital assistance
U
کمک سرمایهای
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
capital budget
U
بودجه سرمایهای
capital expenditures
U
هزینههای سرمایهای
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
capital asset
U
دارائی سرمایهای
capitalized value
U
ارزش سرمایهای
capitalized cost
U
هزینه سرمایهای
capital value
U
ارزش سرمایهای
capital share
U
سهم سرمایهای
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
capital net worth
U
دارائی خالص سرمایهای
liquid capital
U
سرمایهای که پول نقد باشد
pool
U
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pooled
U
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pools
U
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
perquisite
U
منافع
revenue
U
منافع
earnings
U
منافع
perquisites
U
منافع
public interest
U
منافع عمومی
public interest
U
منافع عامه
spillover benefits
U
منافع خارجی
pure interest
U
منافع خالص
tangible benefits
U
منافع مرئی
windfall gains
U
منافع اتفاقی
fictious dividened
U
منافع موهوم
public benefits
U
منافع عمومی
harmony of interests
U
هماهنگی منافع
fictitious dividens
U
منافع موهوم
harmony of interests
U
سازگاری منافع
mutual interests
U
منافع مشترک
net benefits
U
منافع خالص
private benefits
U
منافع خصوصی
economic interest
U
منافع اقتصادی
conflict of interest
U
برخورد منافع
conflict of interest
U
تضاد منافع
class interests
U
منافع طبقاتی
vested interests
U
منافع مقرره
benefit spillovers
U
نشر منافع
vested interest
U
منافع مقرره
union
U
اشتراک منافع
unions
U
اشتراک منافع
valuation of benefits
U
ارزش گذاری منافع
social security benefits
U
منافع تامین اجتماعی
undistributed earnings
U
منافع تقسیم نشده
undistributed earnings
U
منافع توزیع نشده
rent
U
مال الاجاره منافع
separable accretions and benefits
U
نمائات و منافع منفصله
vesture
U
منافع و نمائات زمین
windfall gains
U
منافع باد اورده
self regard
U
حفظ منافع شخصی
solidarity
U
اشتراک منافع ومسئولیتها
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
emblements
U
منافع حاصله از زمین
gains from trade
U
منافع حاصل از تجارت
emblements
U
منافع حاصله اززمین مزروعی
tangible benefits
U
منافع مشهود فواید عینی
explees
U
اجاره بها یا منافع زمین
the profits and accretions which are an
U
منافع و نمائات متصله مال
original and derivative estate
U
اصل مال یا نمائات یا منافع ان
measurement of benefits and costs
U
اندازه گیری منافع و هزینه ها
it is p to our interests
U
برای منافع مازیان اوراست
protection and indemnity club
U
باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pray in aid
U
دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
saving
U
خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
p&l club
U
club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
profits a prendre
U
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
apportionment
U
افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
intervener
U
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
leases
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
lease
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
consul
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
terming
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
totalitarianism
U
سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com