English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
suitability U مناسبت شایستگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
meetness U شایستگی مناسبت
Other Matches
appositeness U مناسبت
timeliness U مناسبت
appropiateness U مناسبت
propitiousness U مناسبت
inopportuneness U بی مناسبت
pertinence U مناسبت
pertinency U مناسبت
felicity U اقتضاء مناسبت
adaptableness U سازش مناسبت
rapport U مناسبت سازگاری
accomodate U مناسبت کردن
pertinence or nency U اقتضا مناسبت
adequacy U تکافو مناسبت
decorum U مناسبت رفتاربجا
inopportunity U عدم مناسبت
felicities U اقتضاء مناسبت
foolishness U عدم مناسبت ناشایستگی
attune U وفق دادن مناسبت
without rime or reason U بی مناسبت بی جهت بی دلیل
events to mark the Day of German Unity U مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
It was inappropriate to make such a remark . U مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Please supply the facts relevant to the case. U لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
acceptability U شایستگی
decorousness U شایستگی
competency U شایستگی
eligibility U شایستگی
competence U شایستگی
praiseworthiness U شایستگی
sufficienty U شایستگی
abilities U شایستگی
ability U شایستگی
pertinence or nency U شایستگی
worthiness U شایستگی
qualification U شایستگی
meritoriousness U شایستگی
sufficiency U شایستگی
deservingness U شایستگی
adequacy U شایستگی
expertise U شایستگی
merits U شایستگی
proficiency U شایستگی
adaptability U شایستگی
qualification U شایستگی
deserts U شایستگی
deserting U شایستگی
desert U شایستگی
credential U شایستگی
skill U شایستگی
meriting U شایستگی
befitting U شایستگی
aptness U شایستگی
merit U شایستگی
merited U شایستگی
seemliness U شایستگی
competence U شایستگی
able U شایستگی داشتن
blameworthiness U شایستگی سرزنش
adorability U شایستگی ستایش
handsomeness U زیبائی شایستگی
fitness U صلاحیت شایستگی
aptitude tests U ازمون شایستگی
combat proficiency U شایستگی رزمی
aptitude test U ازمون شایستگی
certificate of capacity U مدرک شایستگی
meritoriously U از روی شایستگی
aptitudes U شایستگی لیاقت
aptitude U شایستگی لیاقت
pertinence U موقعیت شایستگی
pertinency U موقعیت شایستگی
decency U شایستگی محجوبیت
adorableness U شایستگی ستایش
abler U : توانابودن شایستگی داشتن
ablest U : توانابودن شایستگی داشتن
qualifies U شایستگی پیدا کردن
printability U شایستگی برای چاپ
certificate of achievement U مدرک تصدیق شایستگی
habilitate U ملبس شایستگی داشتن
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
merit rating U درجه بندی شایستگی
merit system U نظام شایستگی نگر
eligibility U شایستگی برای انتخاب
qualify U شایستگی پیدا کردن
deserves U سزاوار بودن شایستگی داشتن
deserve U سزاوار بودن شایستگی داشتن
efficiency U کارایی وسیله یا نفر شایستگی
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
indign U فاقد شایستگی خشمگین کردن
I can see an innate ability in that follow . دراو مایه و شایستگی می بینم
he is i. to do that U شایستگی یا کفایت کردن ان کار راندارد
picturesqueness U شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
the propriety of a term U درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. U معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
honourable mentions U امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
honourable mention U امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com