Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bachelor quarters
U
منازل افراد مجرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dwelling house
U
در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
characterization
U
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
quarters in kind
U
منازل سازمانی
burglars
U
سارق منازل
burglar
U
سارق منازل
forcible entry
U
هتک حرمت منازل
forceble entry and detainer
U
هتک حرمت منازل
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private nuisance
U
هتک حرمت منازل و املاک
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
gas fitter
U
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
solitary
U
مجرد
unmarried
U
مجرد
immaterial
U
مجرد
lone
U
مجرد
discrete
U
مجرد
noumenon
U
مجرد
metaphisical
U
مجرد
bachelors
U
مجرد
bachelor
U
مجرد
absolutes
U
مجرد
absolute
U
مجرد
single
U
مجرد
soles
U
مجرد
sole
U
مجرد
abstracting
U
مجرد
abstracts
U
مجرد
abstract
U
مجرد
celibate
U
مجرد
wifeless
U
مجرد
incorporeal
U
مجرد معنوی
formal logic
U
منطق مجرد
bachelors
U
مرد مجرد
an abstroct number
U
عدد مجرد
sweatbox
U
زندان مجرد
incommunicado
U
در حبس مجرد
bachelor
U
مرد مجرد
sequestered life
U
زندگی مجرد
solitary confinement
U
زندان مجرد
incorporal
U
مجرد غیر محسوس
abstract algebra
U
جبر مجرد
[ریاضی]
on demand
U
به در خواست به مجرد تقاضا
lonely hearts
U
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
bach
U
مجرد و عزب زندگی کردن
is he still single?
U
ایا هنوزعزب یا مجرد است
pluriliteral
U
رباعی مجردیا خماسی مجرد
abstractly
U
بطور مجرد بخودی خود
individual
U
مجرا یا مربوط به شخص مجرد
individuals
U
مجرا یا مربوط به شخص مجرد
cod
U
پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
personnel
U
افراد
troop
U
افراد
trooped
U
افراد
men
U
افراد
enlistedman
U
افراد
trooping
U
افراد
enlisted personnel
U
افراد
roll call
U
نامیدن افراد
packed out
پر و مملو از افراد
withindoors
U
افراد داخل
personnel status
U
وضع افراد
liberty men
U
افراد مرخصی
head count
U
جمع افراد
equal status persons
U
افراد همپایه
enlistee
U
افراد داوطلب
head counts
U
جمع افراد
enlisted personnel
U
طبقه افراد
filler personnel
U
افراد جایگزینی
top-level
U
افراد عالیرتبه
cognoscenti
U
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
service club
U
باشگاه افراد
platoon
U
جوخهء افراد
category
U
طبقه افراد
platoons
U
جوخهء افراد
cimmerian
U
افراد کشور فلمات
receptee
U
افراد مورد پذیرش
dependents
U
افراد تحت تکفل
billet slip
U
لوحه اسکان افراد
billet slip
U
کارت محلهای افراد
morale
U
روحیه افراد مردم
condemning
U
محکوم کردن افراد
swallow one's pride
<idiom>
U
متواضع کردن افراد
play the field
<idiom>
U
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
favouritism
U
افراد مورد توجه
condemn
U
محکوم کردن افراد
characterization
U
نوشتن بیوگرافی افراد
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
rouse out
U
بیدار کردن افراد
target audience
U
افراد مورد نظر
the common wealth of learning
U
افراد اهل علم
family size
U
تعداد افراد خانواده
close station
U
افراد بدو مرخص
avast
U
افراد به جای خود
posse comitatus
U
دسته افراد پلیس
noncombatant
U
افراد غیر نظامی
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
condemns
U
محکوم کردن افراد
commando
U
افراد نیروی مخصوص
troops
U
افراد قسمتها سربازان
transfer station
U
محل انتقال افراد
aptitude area
U
حیطه قابلیت افراد
part owners
U
افراد شریک المال
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
transfer station
U
محل اعزام افراد
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
Certain notorious ( dubious ) characters .
U
عده افراد معلوم الحال
posse
U
دسته افراد پلیس جماعت
intransit strenth
U
افراد در حال حرکت یا انتقال
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
life line
U
طناب اتصال افراد به یکدیگر
lockstep
U
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
IMA
U
قالب ها و خصوصیات افراد است
leatherneck
U
جزو افراد تفنگداران دریایی
roll call
U
حاضر و غایب کردن افراد
posses
U
دسته افراد پلیس جماعت
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
charters
U
بین افراد دلالت کند
biographical information blank form
U
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
whom it may concern
U
برای اطلاع افراد ذیربط
huddle
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
chartering
U
بین افراد دلالت کند
huddling
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
chartered
U
بین افراد دلالت کند
aptitude area
U
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
huddles
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
charter
U
بین افراد دلالت کند
huddled
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
Applicants flooded in.
U
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
CSE
U
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
lunatic fringe
U
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
oral trade test
U
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
army standard score
U
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
atomistic evalution
U
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
preference blank
U
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
split ticket
<idiom>
U
انتخاب افراد سیاسی برای رای
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
an infinite verb
U
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
zouave
U
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
queued
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queues
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
pit crew
U
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
queueing
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarried
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queue
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarrying
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conferences
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
intermarries
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conference
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
longtour area
U
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
oligopoly
U
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
oligrachy
U
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
arrow head
U
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
frankpledge
U
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
internee
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
muster roll
U
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
internees
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
cyberspace
U
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
automation
U
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
incross
U
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
close corporation
U
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
appearance money
U
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
panel
U
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
panels
U
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
finance company
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
speeches
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
finance house
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
speech
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
animism
U
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing
U
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection
U
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker
U
بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
salvage group
U
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
shares
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
rule of law
U
قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com