English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resources U منابع اماد ذخایر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
bulk stock U ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
renewable resources U منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
stores U ذخایر
ordnance U ذخایر
financial inventory U ذخایر مالی
financial inventory U ذخایر پولی
claimant stock U ذخایر امانی
field stockade U ذخایر صحرایی
legal reserves U ذخایر قانونی
keeping U ذخایر یکانها
beach reserves U ذخایر ساحلی
war reserves U ذخایر جنگی
bank reserves U ذخایر بانکی
supply reserves U ذخایر امادی
initial reserves U ذخایر اولیه
unit reserves U ذخایر یکانی
bulk stock U ذخایر قوال
build-up U جمع کردن ذخایر
build-ups U جمع کردن ذخایر
replenishes U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenish U تجدیدو ذخایر و انبارها
filler point U نقطه تکمیل ذخایر
build up U جمع کردن ذخایر
replenished U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenishing U تجدیدو ذخایر و انبارها
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
excess stock U ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
resources U منابع
sources U منابع
military resources U منابع نظامی
human resources U منابع انسانی
overhead U منابع حاشیهای
fixed resources U منابع ثابت
allotments U منابع اختصاصی
allotment U منابع اختصاصی
natural resources U منابع طبیعی
fixed inputs U منابع ثابت
natural sources U منابع طبیعی
unused resources U منابع بیکار
resource endowment U منابع طبیعی
sourcing U منابع یابی
resource sharing U اشتراک در منابع
revenue sources U منابع درامد
scarce resources U منابع کمیاب
control of resources U نظارت بر منابع
control of resources U کنترل منابع
complementary resources U منابع مکمل
sources law U منابع حقوق
meanest U منابع درامد
mean U منابع درامد
resource deallocation U بازستانی منابع
meaner U منابع درامد
allocation of resources U تخصیص منابع
resource allocation U تخصیص منابع
economic resources U منابع اقتصادی
hardware resources U منابع سخت افزاری
unused resources U منابع استفاده نشده
nonrenewable resources U منابع تمام شدنی
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
sourcing of suppliers U یافتن منابع فروش
conservationist U طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservationists U طرفدارحفظ منابع طبیعی
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
exhaustable resources U منابع تمام شدنی
software resources U منابع نرم افزار
inputs U عوامل تولید منابع
depletion U کاهش منابع طبیعی
conservation U حفظ منابع طبیعی
gathered U دریافت داده از منابع مختلف
gather U دریافت داده از منابع مختلف
mobility U انتقال اسان منابع تولید
production resource planning U برنامه ریزی منابع تولید
nonrenewable resources U منابع غیر قابل تجدید
water utilization project U پروژه بهره برداری از منابع اب
economic mobilization U بسیج منابع اقتصادی باصرفه
complexities U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
complexity U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collection U عمل دریافت داده از منابع مختلف
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
collections U عمل دریافت داده از منابع مختلف
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
water supplies U اماد اب
bulk material U اماد یک جا
water supply U اماد اب
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
supply point U نقطه اماد
condition code U کدوضعیت اماد
supply control U کنترل اماد
unit supply U اماد یکانی
consigned inventory U اماد امانی
short supply U اماد کم یاب
shop supply U اماد تعمیرگاهی
resupply U اماد مجدد
reserve stock U اماد ذخیره
train U بنه اماد
critical item U اماد حساس
supply route U اماد راه
care of supplies U نگهداری اماد
commodity command U فرماندهی اماد
class i supplies U اماد طبقه 1
supply sergeant U گروهبان اماد
class ii supplies U اماد طبقه 2
bulk supply U اماد عمده
supply support U پشتیبانی اماد
bulk supply U اماد با کانتینر
care of supplies U مراقبت اماد
supply route U مسیر اماد
class iv supplies U اماد طبقه 4
class v supplies U اماد طبقه 5
bulk material U اماد حجیم
assault supplies U اماد هجومی
air material U اماد هوایی
air landed supply U اماد هوانشستی
stock U اماد ذخیره
category U اقلام اماد
stocked U اماد ذخیره
mission load U اماد عملیاتی
materiel management U مدیریت اماد
level of supply U سطح اماد
intransit stock U اماد سیال
follow up U اماد بعدی
follow up supply U اماد متعاقب
follow up supply U اماد بعدی
general supplies U اماد عمومی
one day's supply U یک روز اماد
gratuitous issue U اماد پیشکشی
depot supply U اماد امادگاهی
depot supply U اماد دپویی
development order U دستوربهبود اماد
trained U بنه اماد
trains U بنه اماد
stockage U ذخیره اماد
armed U جنگ اماد
essential supply U اماد ضروری
essential supply U اماد حیاتی
categories U انواع اماد
requisition line U خط درخواست اماد
procurement U تامین اماد
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
available U لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
distributions U جدول توزیع اماد
assemblages U جمع اوری اماد
assemblage U جمع اوری اماد
procuring U تهیه و تحویل اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
procured U تهیه و تحویل اماد
issue priority U تقدم توزیع اماد
expendable property U اماد مصرف شدنی
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
ammunition point U نقطه اماد مهمات
emergency leave U سطح اماد اضطراری
antimateriel agent U عامل فساد اماد
application study U بررسی پذیرش اماد
early resupply U تجدید اماد به موقع
distribution point U نقطه تقسیم اماد
distribution point U نقطه توزیع اماد
distribution area U منطقه توزیع اماد
procure U تهیه و تحویل اماد
inventory U ذخیره موجودی اماد
main supply route U اماد راه اصلی
logistical U مربوط به اماد یکانها
unit reserves U اماد ذخیره یکانی
table of distribution U جدول تقسیم اماد
supply route U خط تدارکات راه اماد
stock funds U اعتبار نقدی اماد
short supply U اماد کمبود دار
service stock U اماد و کالاهای جنگی
row stack U فاصله اماد از دیوار
rolling reserve U اماد ذخیره غلطان
deteriorating supplies U اماد فاسد شدنی
resupply U تجدید اماد کردن
requisition line U مسیر درخواست اماد
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
procurement U تهیه و تحویل اماد
distribution U جدول توزیع اماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com