Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
steric hindrance
U
ممانعت فضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
space ship
U
کشتی فضایی سفینه فضایی
arrests
U
جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrested
U
جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrest
U
جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
block age
U
ممانعت
prevention
U
ممانعت
interdiction
U
ممانعت
interdict
U
ممانعت
obstruction
U
ممانعت
molestation
U
ممانعت
debarment
U
ممانعت
restraints
U
ممانعت
restraint
U
ممانعت
forbiddance
U
ممانعت
exclusion
U
ممانعت
obstructions
U
ممانعت
withhold
U
ممانعت
withholds
U
ممانعت
withholding
U
ممانعت
withheld
U
ممانعت
impeded
U
ممانعت کردن
impede
U
ممانعت کردن
annoyance
U
ممانعت ازردگی
area interdiction
U
ممانعت در منطقه
blockages
U
ممانعت دریایی
denial measures
U
اصول ممانعت
blockage
U
ممانعت دریایی
prohibition
U
تحریم ممانعت
interference
U
ممانعت غیرمجاز
area interdiction
U
ممانعت منطقهای
preventer
U
ممانعت کننده
trade barrier
U
ممانعت تجاری
liberalizer
U
رافع ممانعت
impedes
U
ممانعت کردن
turn a deaf ear to
<idiom>
U
ممانعت از شنیدن
check
U
ممانعت کردن
checked
U
ممانعت کردن
checks
U
ممانعت کردن
hanging prevention
U
ممانعت از تعلیق
forfend
U
ممانعت کردن
stalling
U
ماندن ممانعت کردن
stall
U
ماندن ممانعت کردن
rein
U
ممانعت لجام زدن
liberalizing
U
رفع ممانعت کردن
liberalizes
U
رفع ممانعت کردن
liberalized
U
رفع ممانعت کردن
liberalises
U
رفع ممانعت کردن
liberalised
U
رفع ممانعت کردن
liberalising
U
رفع ممانعت کردن
liberalize
U
رفع ممانعت کردن
hindered rotation
U
چرخش ممانعت شده
write inhibit ring
U
حلقه ممانعت از نوشتن
forestall
U
پیش افتادن ممانعت کردن
forestalled
U
پیش افتادن ممانعت کردن
preventive
U
عامل ممانعت جلوگیری کننده
prevent
U
مانع شدن ممانعت کردن
denials
U
ممانعت ازدشمن عملیات ممانعتی
denial
U
ممانعت ازدشمن عملیات ممانعتی
forclosure
U
سلب حق اقامه دعوی ممانعت
competition clause
U
شرط ممانعت از دخول دیگران
stramline flow
U
جریان موازی یابی ممانعت
forestalls
U
پیش افتادن ممانعت کردن
mutual exclusion
U
ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
blankest
U
ممانعت از امتیاز گیری حریف
blocking and chocking
U
ممانعت و راه بندی کردن
prevents
U
مانع شدن ممانعت کردن
preventing
U
مانع شدن ممانعت کردن
prevented
U
مانع شدن ممانعت کردن
blank
U
ممانعت از امتیاز گیری حریف
denial measures
U
تدابیر ممانعت ازنفوذ دشمن
survive
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
interdiction
U
ممانعت کردن عملیات یا اتش ممانعتی
interdict
U
ممانعت کردن اجرای عملیات ممانعتی
survived
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
surviving
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
clearing block
U
قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
obstructions
U
حایل شدن جلوگیری کردن ممانعت
precluding
U
مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
precludes
U
مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
precluded
U
مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
preclude
U
مانع شدن ممانعت از وقوع چیزی
obstruction
U
حایل شدن جلوگیری کردن ممانعت
stickers
U
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
terrain avoidance
U
ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
sticker
U
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
spacial
U
فضایی
cubic
U
فضایی
isometric
U
فضایی
spatila
U
فضایی
spatial
U
فضایی
isometrics
U
فضایی
three-dimensional
U
فضایی
spacemen
U
مسافر فضایی
space flight
U
پرواز فضایی
space geametry
U
هندسه فضایی
space isomerism
U
همپاری فضایی
stereoisomerism
U
ایزومری فضایی
space lattice
U
شبکه فضایی
space medicine
U
پزشکی فضایی
space perception
U
ادراک فضایی
space platform
U
پایگاه فضایی
space platform
U
ایستگاه فضایی
space relations
U
روابط فضایی
space error
U
خطای فضایی
space defense
U
پدافند فضایی
solid geometry
U
هندسه ی فضایی
spaceman
U
مسافر فضایی
avionics
U
ارتباطات فضایی
stereoisomerism
U
همپاری فضایی
cubic measure
U
اندازه فضایی
ionospheric wave
U
موج فضایی
sky lab
U
ازمایشگاه فضایی
sky wave
U
موج فضایی
soild angle
U
زاویه فضایی
solid angle
U
زاویه فضایی
solid geometry
U
هندسه فضایی
space ship
U
سفینه فضایی
space time
U
شاتل فضایی
stereochemistry
U
شمیی فضایی
stereoisomer
U
همپار فضایی
steric effect
U
اثر فضایی
configurations
U
ارایش فضایی
configuration
U
ارایش فضایی
spacesuit
U
لباس فضایی
spacesuits
U
لباس فضایی
Star Wars
U
جنگ فضایی
steremer
U
ایزومر فضایی
spatiotemporal
U
فضایی وحال
spatiotemporal
U
فضایی و زمانی
space time
U
اتوبوس فضایی
spaceframe
U
قاب فضایی
spaceport
U
پایگاه فضایی
spatial ability
U
توانایی فضایی
spatial digitaizer
U
دیجیتایذر فضایی
spatial symbolism
U
نمادگری فضایی
spatial threshold
U
استانه فضایی
spatial visualization
U
تجسم فضایی
spatiality
U
حالت فضایی
spatiomotor
U
فضایی- حرکتی
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
space isomerism
U
ایزومری فضایی
space shuttles
U
شاتل فضایی
space shuttle
U
شاتل فضایی
space shuttles
U
سفینه فضایی
space station
U
پایگاه فضایی
space station
U
ایستگاه فضایی
space stations
U
ایستگاه فضایی
spacecraft
U
سفینه فضایی
space stations
U
پایگاه فضایی
space shuttle
U
سفینه فضایی
back pressure valve
U
سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
space vehicle
U
وسیله نقلیه فضایی
spatial information
U
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
stereo chemistry
U
مبحث شیمی فضایی
unit solid angle
U
زاویه واحد فضایی
three dimensional direction finding
U
جهت یابی فضایی
spacial information
U
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
illusion of space
U
القاء خاصیت فضایی
space orientation
U
موقعیت یابی فضایی
spatial orientation
U
موقعیت یابی فضایی
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
closo packed hexagonal space lattice
U
شبکه فضایی شش وجهی
censeur
U
ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
images
U
کپی دقیق از فضایی از حافظه
stereoirregular polymer
U
بسپار بدون نظم فضایی
image
U
کپی دقیق از فضایی از حافظه
light-well
U
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
out of
<prep.>
U
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
footprints
U
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprint
U
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
cm
U
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
cartesian coordinates
U
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
body centered
U
بطور فضایی متمورکز شده
interlock
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
arithmetic
U
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
blankest
U
فضایی در فرم که باید کامل شود
square radian
U
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
steradian
[sr]
U
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
blank
U
فضایی در فرم که باید کامل شود
configurations
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
spacecraft
U
سفینه فضایی ship space : syn
configuration
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
spadat
U
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
diffusing
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
minnesota spacial relations test
U
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
hypergeometric
U
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
diffuse
U
درچز چیزی روی فضایی ازماده
astrophotography
U
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
indent
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com