English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assembly instrudactions U مقررات یا دستورات نصب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycled U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opens U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
opened U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycles U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
AT command set U حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
macro U نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
dot U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
plotters U نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotter U نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
writable instruction set computer U طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
RISC U طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند
WISC U طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
pre U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre- U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
command.com U در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
provisions U مقررات
precepts U مقررات
precept U مقررات
arrangement U مقررات
requirement U مقررات
regulation U مقررات
disposition U مقررات
arrangements U مقررات
regulations U مقررات
measure U مقررات
by law U طبق مقررات
by rule U طبق مقررات
ordinance U مقررات محلی
ordinances U مقررات محلی
The regulations in force . U مقررات جاری
infraction U نقض مقررات
government regulation U مقررات دولتی
disciplinary regulation U مقررات انضباطی
control measures U مقررات کنترلی
army regulation U مقررات ارتشی
holding U نقض مقررات
instruction for assembly U مقررات نصب
standard specification U مقررات استاندارد
trancscendent U ماورای مقررات
operating instruction U مقررات کار
mounting instruction U مقررات نصب
military doctorine U مقررات نظامی
laws of the game U مقررات مسابقه
lodge-books U کتاب مقررات معماری
institute U اصل قانونی مقررات
instituted U اصل قانونی مقررات
red tape U مقررات دست و پاگیر
To be observant of the regulations . U ملاحظه مقررات را کردن
illicit U نا مشروع مخالف مقررات
conditions U مقررات و شرایط اسبدوانی
instituting U اصل قانونی مقررات
institutes U اصل قانونی مقررات
officialism U رسمیت مقررات اداری
illegally U برخلاف قانون و مقررات
ruled based deduction U استنباط بر مبنای مقررات
tariff regulations U مقررات تعرفه بندی
sanctioned laws U قوانین یا مقررات مصوبه
manual U مقررات کتاب راهنما
formally U مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
inland rules U مقررات حرکت در ابهای داخلی
discipline and adjustment board U هیئت تدوین مقررات انضباطی
in duly substantiated cases U در موارد طبق مقررات اثبات شده
where justified U در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason U در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulation U نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
poach U برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached U برخلاف مقررات شکار صید کردن
regulatory signs U علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
poaches U برخلاف مقررات شکار صید کردن
road discipline U مقررات عبور و مرور روی جاده
highway dispatch U مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
meter rule U مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
expedite rule U مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
last chance rule U مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
prodify U تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
curfew U مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
The regulations are stI'll in force ( effect ) . U این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
curfews U مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
There is an outcry against these regulations. U همه از این مقررات فریادشان بلند است
deviation U از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviations U از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
unmilitary U بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
marquis queensberry rules U مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
table of precedence U صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
customs of the services U مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
run U دستورات یک برنامه
runs U دستورات یک برنامه
offerings U راهنماییهاو دستورات
shipping instructions U دستورات حمل
morning orders U دستورات روزانه
night order U دستورات شبانه
forwarding instruction U دستورات حمل
standard specification U دستورات استاندارد
transfers U تغییر دستورات یا کنترل
communication standing instructions U دستورات ثابت مخابراتی
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
microprogram U مجموعه زیر دستورات
transfer U تغییر دستورات یا کنترل
operate U دستورات اجرای کامپیوتر
transferring U تغییر دستورات یا کنترل
microsequence U مجموعهای از ریز دستورات
operated U دستورات اجرای کامپیوتر
operates U دستورات اجرای کامپیوتر
policy file U پرونده خط مشیها و دستورات
standing signal instructions U دستورات ثابت مخابراتی
illiterate U که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
formats U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
control flag U پرچم نشان دهنده دستورات
reduced instruction set computer U طرح CPU که مجموعه دستورات
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
formats U قواعد دستورات زمان اسمبلی
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
format U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
format U قواعد دستورات زمان اسمبلی
code U تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
quasi- U که نشان دهنده تعداد دستورات است
backtell U ابلاغ دستورات رسیده از رده بالا
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
NetBIOS U استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
job U فایلی که حاوی دستورات در gcl است
skip U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
disassemble U ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
microcycle U برای دادن زمان اجرای دستورات
skips U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
automatically U که بدون دستورات مشخصی کار میکند
jobs U فایلی که حاوی دستورات در gcl است
skipped U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
backtell U رله کردن دستورات تکرار فرامین
loops U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
compiled U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiles U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
assembly U تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
Hayes Corporation U مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
loop U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
looped U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
Hewlett Packard U مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
inputted U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
macro U تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو
machine U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
compile U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
briefings U جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
internal U روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
references U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
register U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
registering U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
registers U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
languages U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
machined U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machines U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
language U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
briefing U جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
encapsulated U فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
programmable function key U یچی که کار مشخص یا دستورات مشخصی به آن منتسب میشود
runs U اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
decoder U نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
microprogram U مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
menus U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
job U صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
menu U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
jobs U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
macro U برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
macro U فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
jobs U صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
cpu U کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد
compacting U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacted U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
expansion U فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
template U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
templates U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
directs U دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed U دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
key وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com