Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
expedite rule
U
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
table tennis
U
بازی پینگ پنگ
ping pong court
U
محوطه بازی پینگ پنگ
expediting
U
سرعت بخشیدن
expedited
U
سرعت بخشیدن
expedites
U
سرعت بخشیدن
expedite
U
سرعت بخشیدن
slalom
U
مسابقه سرعت اسکی بازی
slaloms
U
مسابقه سرعت اسکی بازی
embedded code
U
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
die
U
ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
vitalize
U
زندگی بخشیدن حیات بخشیدن
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
table tennis
U
پینگ پنگ
ping pong
U
پینگ پنگ
ping-pong
U
پینگ پنگ
ping pong buffering
U
میانگیر پینگ پنگی
ping pong table
U
میز پینگ پنگ
paddle
U
راکت پینگ پنگ
paddled
U
راکت پینگ پنگ
paddling
U
راکت پینگ پنگ
paddles
U
راکت پینگ پنگ
ping pong set
U
مسابقه پینگ پنگ با 3 یا 5گیم
centerline
U
خط زیر تور پینگ پنگ
pings
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
backspin
U
چرخش توپ پینگ پنگ به عقب
pinged
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
mixed doubles
U
پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
ping
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
sponge
U
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponged
U
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
pinging
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
sponging
U
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
provisions
U
مقررات
arrangement
U
مقررات
measure
U
مقررات
precepts
U
مقررات
arrangements
U
مقررات
regulations
U
مقررات
disposition
U
مقررات
requirement
U
مقررات
regulation
U
مقررات
precept
U
مقررات
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
by rule
U
طبق مقررات
trancscendent
U
ماورای مقررات
instruction for assembly
U
مقررات نصب
infraction
U
نقض مقررات
operating instruction
U
مقررات کار
control measures
U
مقررات کنترلی
ordinances
U
مقررات محلی
ordinance
U
مقررات محلی
military doctorine
U
مقررات نظامی
laws of the game
U
مقررات مسابقه
army regulation
U
مقررات ارتشی
disciplinary regulation
U
مقررات انضباطی
by law
U
طبق مقررات
mounting instruction
U
مقررات نصب
government regulation
U
مقررات دولتی
standard specification
U
مقررات استاندارد
holding
U
نقض مقررات
The regulations in force .
U
مقررات جاری
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
institute
U
اصل قانونی مقررات
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
lodge-books
U
کتاب مقررات معماری
officialism
U
رسمیت مقررات اداری
tariff regulations
U
مقررات تعرفه بندی
illegally
U
برخلاف قانون و مقررات
manual
U
مقررات کتاب راهنما
conditions
U
مقررات و شرایط اسبدوانی
ruled based deduction
U
استنباط بر مبنای مقررات
assembly instrudactions
U
مقررات یا دستورات نصب
illicit
U
نا مشروع مخالف مقررات
To be observant of the regulations .
U
ملاحظه مقررات را کردن
instituted
U
اصل قانونی مقررات
institutes
U
اصل قانونی مقررات
instituting
U
اصل قانونی مقررات
red tape
U
مقررات دست و پاگیر
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
european community competition rules
U
مقررات رقابت در جامعه اروپا
discipline and adjustment board
U
هیئت تدوین مقررات انضباطی
formally
U
مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
inland rules
U
مقررات حرکت در ابهای داخلی
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
in duly substantiated cases
U
در موارد طبق مقررات اثبات شده
where justified
U
در موارد طبق مقررات اثبات شده
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
road discipline
U
مقررات عبور و مرور روی جاده
meter rule
U
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
where there is a valid reason
U
در موارد طبق مقررات اثبات شده
poach
U
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
U
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches
U
برخلاف مقررات شکار صید کردن
regulation
U
نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
regulatory signs
U
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
deviations
U
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviation
U
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
U
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
inspector
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspectors
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
There is an outcry against these regulations.
U
همه از این مقررات فریادشان بلند است
curfew
U
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
last chance rule
U
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
prodify
U
تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
curfews
U
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
unmilitary
U
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
table of precedence
U
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
systems
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
bestow
U
بخشیدن
bestows
U
بخشیدن
bestowed
U
بخشیدن
indue
U
بخشیدن
endue
U
بخشیدن به
absolved
U
بخشیدن
absolve
U
بخشیدن
condone
U
بخشیدن
giveaway
U
بخشیدن
dispend
U
بخشیدن
condoned
U
بخشیدن
give away
U
بخشیدن
give-away
U
بخشیدن
give-aways
U
بخشیدن
bestowing
U
بخشیدن
condoning
U
بخشیدن
giving
U
بخشیدن
absolving
U
بخشیدن
exemption
U
بخشیدن
condones
U
بخشیدن
absolves
U
بخشیدن
privilege
U
بخشیدن
remitting
U
بخشیدن
assoil
U
بخشیدن
let off
U
بخشیدن
indulgence
U
بخشیدن
vouchsafe
U
بخشیدن
betake
U
بخشیدن
vouchsafes
U
بخشیدن
vouchsafing
U
بخشیدن
forgive
U
بخشیدن
forgiven
U
بخشیدن
gifts
U
بخشیدن به
gifts
U
بخشیدن
gift
U
بخشیدن به
gift
U
بخشیدن
indulgences
U
بخشیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com