English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
value U مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
values U مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
valuing U مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
absolute address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address U مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
machine address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
Other Matches
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
chunk U مقدار قابل توجه
chunks U مقدار قابل توجه
sign magnitude U علامت و مقدار
sign and magnitude U علامت و مقدار
signed magnitude U مقدار علامت دار
notwithstanding U بدون توجه
Without regard for prices . U بدون توجه به قیمتها
without respect to the result U بدون توجه به نتیجه
uninterested U بی دخل وتصرف بدون توجه
assignment U بررسی اینکه آیا یک مقدار با توجه به نوعش درست است یا خیر
assignments U بررسی اینکه آیا یک مقدار با توجه به نوعش درست است یا خیر
asymptomatic U بدون علامت
goby U عبور از پهلوی کسی بدون توجه به او
persona designata U شخص بدون توجه به وضع طبقاتیش
blind transportation U ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
proportional tax U مالیات که هرفرد بدون توجه به مقداراموالش باید بپردازد
background U فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
backgrounds U فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
unsigned real number U عدد حقیقی بدون علامت
unsigned integer U عدد صحیح بدون علامت
perverse verdict U رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه
industrial union U اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
textile U زیر دست [احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
doctrinaire U کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
to be exposed to a constant stream of something U در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
exparte U قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
intensive cultivation U اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
IBM U اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
care U توجه
regards U توجه
regarded U توجه
tendance U توجه
regard U توجه
assiduity U توجه
cared U توجه
cares U توجه
listless U بی توجه
heed U توجه
heeded U توجه
heeding U توجه
heeds U توجه
noting U توجه
notes U توجه
attention U توجه
unconsidered U بی توجه
mindfully U با توجه
mindfulness U توجه
turn to U توجه
adverence U توجه
attentions U توجه
advertence U توجه
advertency U توجه
note U توجه
unresponsive U بی توجه
heedfully U با توجه
NB U توجه!
oblivious U بی توجه
inattentive U بی توجه
keeps U توجه
listlessly U بی توجه
remarks U توجه
re U با توجه به
re- U با توجه به
remarking U توجه
remarked U توجه
remark U توجه
attendances U توجه
attention to orders U توجه
attentiveness U توجه
heedfulness U توجه
attendance U توجه
keep U توجه
favours U توجه مرحمت
hereto <adv.> U با توجه به این
nota bene U قابل توجه
tents U توجه کردن
inattention U عدم توجه
nota bene U توجه شود
for this purpose <adv.> U با توجه به این
focal point U کانون توجه
noticeable U قابل توجه
strikingly U قابل توجه
hereunto <adv.> U با توجه به این
on this <adv.> U با توجه به این
Take care of the infant. U از نوزاد توجه کن
mark U توجه کردن
inattention U فقدان توجه
considerable U قابل توجه
unscrupulous U بی توجه به نیک و بد
get with it <idiom> U توجه کردن
pay attention <idiom> U توجه کردن
striking U قابل توجه
riding high <idiom> U جالب توجه
interests U توجه نظر
Your attention please. U توجه فرمایید !توجه فرمایید !
interest U توجه نظر
concerning this <adv.> U با توجه به این
unwitting U بی توجه بی هوش
regards U رعایت توجه
attention to orders U توجه کنید
cautions U اخطار توجه
cautioned U توجه کنید
attention deficit U کاستی توجه
cautions U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
auspices U حسن توجه
cautioned U اخطار توجه
attention getting U توجه طلب
favored U توجه مرحمت
attention seeking U توجه طلب
favoring U توجه مرحمت
attention span U فراخنای توجه
regarded U رعایت توجه
auspice U حسن توجه
wistfully U با دقت و توجه
as to that <adv.> U با توجه به این
caution U اخطار توجه
notable U جالب توجه
notables U جالب توجه
engaging U جالب توجه
tent U توجه کردن
interesting U جالب توجه
caution U توجه کنید
favouring U توجه مرحمت
look after U توجه داشتن به
favour U توجه مرحمت
favors U توجه مرحمت
at nurse U در توجه دایه
regard U رعایت توجه
span of attention U فراخنای توجه
remarkable U قابل توجه
warnings U توجه به خط ر ممکن
warning U توجه به خط ر ممکن
considerations U توجه تامل
tentless U بی توجه بی دقت
welfare U توجه کردن
take care of U توجه کردن از
eye catcher U چیزجالب توجه
favor U توجه مرحمت
tendency U توجه استعداد
tendencies U توجه استعداد
to drive at U توجه داشتن به
notations U ثبت توجه
notation U ثبت توجه
to be d. to U توجه نکردن به
considerations U توجه مراعات
polarity U توجه به قطب
polarities U توجه به قطب
remarkable U جالب توجه
field of attention U میدان توجه
figure on U توجه کردن
safe keeping U حفافت توجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com