Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trace
U
مقدار ناچیز ترسیم
traced
U
مقدار ناچیز ترسیم
traces
U
مقدار ناچیز ترسیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slightest
U
مقدار ناچیز
slighter
U
مقدار ناچیز
slighting
U
مقدار ناچیز
slights
U
مقدار ناچیز
slighted
U
مقدار ناچیز
slight
U
مقدار ناچیز
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
depictions
U
ترسیم
drawings
U
ترسیم
drawing
U
ترسیم
lineation
U
ترسیم خط
plotted
U
ترسیم
plots
U
ترسیم
depiction
U
ترسیم
plot
U
ترسیم
tracing
U
ترسیم
tracings
U
ترسیم
maps
U
ترسیم کردن
map
U
ترسیم کردن
mirror tracing
U
ترسیم از ایینه
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
kluged
U
ترسیم موقت
scatter plot
U
ترسیم پراکنده
stipple
U
ترسیم بانقطه
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
chartography
U
ترسیم نقشه
line drawings
U
ترسیم خطی
line drawing
U
ترسیم خطی
scatter plot
U
ترسیم توزیعی
draw program
U
برنامه ترسیم
planography
U
فن ترسیم نقشه
charts
U
ترسیم اماری
charting
U
ترسیم اماری
charted
U
ترسیم اماری
chart
U
ترسیم اماری
freehand method
U
روش ترسیم ازاد
art of drawing
U
هنر ترسیم رسم
plotters
U
وسیله ترسیم مسیر
plotter
U
وسیله ترسیم مسیر
rescale
U
بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
macpaint
U
یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
delineating
U
ترسیم نمودن معین کردن
automated flowchart
U
ترسیم نمودار به صورت خودکار
aircraft plotter
U
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
delineates
U
ترسیم نمودن معین کردن
delineated
U
ترسیم نمودن معین کردن
delineate
U
ترسیم نمودن معین کردن
trammel
U
الت ترسیم بیضی تعدیل
irretraceable
U
که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
To draw something in out line .
U
شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
t square
U
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
whatman
U
کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
reprographics
U
ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
seismogram
U
منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
trifle
U
ناچیز
picayubnish
U
ناچیز
picayune
U
ناچیز
peppercorns
U
ناچیز
trifles
U
ناچیز
pelting
U
ناچیز
scrimp
U
ناچیز
negligible
U
ناچیز
sparing
U
ناچیز
runty
U
ناچیز
piffle
U
ناچیز
inconsequential
U
ناچیز
trivia
U
ناچیز
fiddling
U
ناچیز
poor
U
ناچیز
poorer
U
ناچیز
poorest
U
ناچیز
peddling
U
ناچیز
potties
U
ناچیز
hairsplitting
U
ناچیز
potty
U
ناچیز
meager
U
ناچیز
straws
U
ناچیز
inconsiderable
U
ناچیز
insignificant
U
ناچیز
trifling
U
ناچیز
peppercorn
U
ناچیز
inappreciable
U
ناچیز
nugatory
U
ناچیز
straw
U
ناچیز
trivial
U
ناچیز
vain
U
ناچیز
meagre
U
ناچیز
small-time
U
ناچیز
meanest
U
ناچیز
piddling
U
ناچیز
of no account
U
ناچیز
mean
U
ناچیز
small change
U
ناچیز
small time
U
ناچیز
meaner
U
ناچیز
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
absorption representation
U
[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
make nothing of
U
ناچیز شمردن
mean
U
جزیی ناچیز
think nothing of
U
ناچیز شمردن
opusculum
U
اثرادبی ناچیز
chicken feed
U
مبلغ ناچیز
slights
U
ناچیز شماری
pin money
U
مبلغ ناچیز
pint sized
U
ناچیز کوچک
trivialization
U
ناچیز شماری
misprize
U
ناچیز شمردن
to make a push at
U
ناچیز شمردن
to set at nought
U
ناچیز شمردن
cheapen
U
ناچیز شمردن
to snap one;s fingers at
U
ناچیز شمردن
to think little of
U
ناچیز شمردن
slighter
U
ناچیز شماری
cheapened
U
ناچیز شمردن
cheapening
U
ناچیز شمردن
cheapens
U
ناچیز شمردن
teeny
U
کوچک ناچیز
teeniest
U
کوچک ناچیز
teenier
U
کوچک ناچیز
slighted
U
ناچیز شماری
stramineous
U
سبک ناچیز
slighting
U
ناچیز شماری
worthless
U
ناچیز و بی قیمت
little
U
ناچیز جزئی
inappreciable
U
ناچیز بی بها
tiniest
U
کوچک ناچیز
tiny
U
کوچک ناچیز
underestimating
U
ناچیز پنداشتن
invalued
U
بی بها ناچیز
underestimates
U
ناچیز پنداشتن
underestimated
U
ناچیز پنداشتن
slightest
U
ناچیز شماری
pint size
U
خرد ناچیز
underestimate
U
ناچیز پنداشتن
meaner
U
جزیی ناچیز
tinier
U
کوچک ناچیز
pint-size
U
خرد ناچیز
quiddity
U
جوهر ناچیز
slight
U
ناچیز شماری
meanest
U
جزیی ناچیز
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
geodetic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
inconseqential
U
غیر مهم ناچیز
self effacement
U
ناچیز شماری خود
vilipend
U
ناچیز شمردن تحقیرکردن
to thinks scorn of
U
ناچیز یا حقیر شمردن
sour grapes mechanism
U
مکانیسم ناچیز انگاری
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
underrate
U
ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrated
U
ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrates
U
ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrating
U
ناچیز شمردن دست کم گرفتن
it is immaterial
U
ناچیز است اهمیت ندارد
to make noyhing of
U
ناچیز شمردن اهمیت ندادن
godroon
U
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
insignificantly
U
بطور ناچیز بدون داشتن معنی
sag
U
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged
U
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags
U
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
point set curve
U
منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
kinematics
U
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
simulations
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
refresh rate
U
تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
demodulation
U
ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
drop
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
epicycloid
U
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
drops
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
carbon tracking
U
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
trace
U
رسم کردن ترسیم کردن
traced
U
رسم کردن ترسیم کردن
traces
U
رسم کردن ترسیم کردن
underestimation
U
سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
quick format
U
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
batches
U
مقدار
sprinkling
U
مقدار کم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com