Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
battery resistance
U
مقدار مقاومت باتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resistance
U
مقدار مقاومت
dielectric resistance
U
مقدار مقاومت دی الکتریکی
resistance of an earthed conductor
U
مقدار مقاومت زمین
true resistance
U
مقدار مقاومت اهمی
ohmic valve
U
مقدار مقاومت اهمی
electrode resistance
U
مقدار مقاومت الکترد
insulation resistance
U
مقدار مقاومت نارسانا
contact resistance
U
مقدار مقاومت کنتاکت
critical resistance
U
مقدار مقاومت بحرانی
alternating current resistance
U
مقدار مقاومت موثر
air resistance
U
مقدار مقاومت هوا
resistance to alternating current
U
مقدار مقاومت موثر
leakage resistance
U
مقدار مقاومت نشت
earth resistance
U
مقدار مقاومت زمین
joint resistance
U
مقدار مقاومت مفصل
spurious resistance
U
مقدار مقاومت انگلی
effective resistance
U
مقدار مقاومت موثر
armature resistance
U
مقدار مقاومت ارمیچر
internal resistance
U
مقدار مقاومت داخلی
bonding resistance of rail
U
مقدار مقاومت اتصال به ریل
mechanical percentage
U
حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
NiCad
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
U
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
U
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
NiMH
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
h.b. battery
U
باتری ا
batteries
U
باتری
c battey
U
باتری سی
battery charging rectifier
U
باتری پر کن
h.t. battery
U
باتری ب
filament battery
U
باتری ا
chargers
U
باتری پر کن
storage cell
U
باتری
charger
U
باتری پر کن
battery charger
U
باتری پر کن
b battery
U
باتری ب
battery water
U
اب باتری
battery copper
U
مس باتری
battery
U
باتری
heater battery
U
باتری ا
burning rack
U
قاب باتری
discharger for battery
U
باتری خالی کن
hold down for batteryseparator
U
میانگیردار باتری
battery hold down
U
میانگیردار باتری
battery electrode
U
الکترود باتری
battery electrolyte
U
الکترولیت باتری
solution of battery
U
الکترولیت باتری
secondary battery
U
پیل باتری
battery voltage
U
ولتاژ باتری
battery filler
U
سرنگ باتری
battery syringe
U
سرنگ باتری
secondary battery
U
باتری بارشدنی
battery insulator
U
عایق باتری
pillar post of battery
U
ستون باتری
battery terminal
U
قطب باتری
battery vise
U
گیره باتری
nickel iron battery
U
باتری ادیسن
battery solution
U
محلول باتری
battery receiver
U
رادیو باتری
battery polarization
U
قطبش باتری
battery plate
U
صفحه باتری
battery paint
U
رنگ باتری
battery mounting
U
پایه باتری
battery liquid
U
الکترولیت باتری
polarization
U
پلاریزاسیون باتری
battery oven
U
کوره باتری
plante cell
U
باتری پلانته
battery jar
U
فرف باتری
isolator for battery plate
U
لایی باتری
battery isolator
U
لایی باتری
battery insulator
U
میانگیر باتری
battery turntable
U
میز باتری
gelatine battery
U
باتری ژلاتینی
air cell a battery
U
باتری رادیو
voltaic battery
U
باتری ولتایی
dry storage battery
U
باتری ژلاتینی
dry battery
U
باتری خشک
impurities in battery
U
ناخالصیهای باتری
rechargeable battery
U
باتری بارشدنی
acummulator battery
U
باتری بارشدنی
b. eliminator
U
جانشین باتری ب
battery liquid
U
مایع باتری
battery acid
U
اسید باتری
battery ammeter
U
امپرسنج باتری
automobile battery
U
باتری اتومبیل
alkaline battery
U
باتری قلیایی
edison
U
باتری ادیسن
gelatine battery
U
باتری خشک
gravity battery
U
باتری وزنی
grid of a battery
U
شبکه باتری
sediment
U
درد باتری
sediments
U
درد باتری
floating battery
U
باتری ذخیره
ignition battery
U
باتری استارت
storage battery
U
باتری بارشدنی
battery box
U
جعبه باتری
battery capacity
U
فرفیت باتری
stand by battery
U
باتری یدکی
battery charging cable
U
کابل باتری پر کن
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
battery charging rheostat
U
رئوستای باتری پر کن
battery cradle
U
کلاف باتری
lighting battery
U
باتری روشنایی
cell cover
U
درپوش باتری
batterty cover
U
سرپوش باتری
standby battery
U
باتری اضطراری
battery current
U
برق باتری
starting battery
U
باتری استارت
battery carrier
U
شاسی باتری
battery cell
U
پیل باتری
battery carbon
U
زغال باتری
battery discharger
U
باتری خالی کن
storage cell
U
پیل باتری
storage battery
U
باتری انبارهای
secondary cell
U
پیل باتری
battery case
U
جعبه باتری
group of battery plates
U
دسته صفحات باتری
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
faure plate
U
صفحه باتری خمیری
overdischarge of battery
U
تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery
U
سرشار کردن باتری
pasted plate
U
صفحه باتری خمیری
local action
U
تخلیه موضعی باتری
carbon battery plate
U
صفحه باتری کربنی
hardened battery plate
U
صفحه باتری سخت
cutout relay
U
رله باتری پرکن
dry storage battery
U
باتری انبارهای خشک
closed circuit battery
U
باتری با مدار بسته
heater battery
U
باتری گرم کننده
cementation
U
سیمانی شدن باتری
cell tester
U
ولت سنج باتری
lead acid battery
U
باتری سرب- اسید
nickel iron battery
U
باتری نیکل-اهن
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
idle voltage of battery
U
ولتاژ هرز باتری
thin plate battery
U
باتری صفحه نازک
battery steamer
U
کوره باتری بخاری
discharge
U
خالی کردن باتری
battery jar spacer
U
لایی فرف باتری
universal receiver
U
رادیو برق و باتری
battery hydrometer
U
چگالی سنج باتری
reversed battery plate
U
صفحه باتری معکوس
separator
U
میان گیر باتری
shedding of battery plate
U
ریزش صفحه باتری
twenty four hour charge rate
U
امپر مجاز باتری
cell connector
U
رابط پیل باتری
train lighting battery
U
باتری روشنایی ترن
battery connector
U
رابط پیل باتری
ampere hour efficiency of storage batter
U
بازده باتری انبارهای
porosity of battery plate
U
تخلخل صفحه باتری
plunge battery
U
باتری با الکترد شناور
area of battery plate
U
سطح صفحه باتری
battery still
U
دیگ تقطیر باتری
plate puller
U
انبر صفحه باتری
plate press
U
پرس صفحه باتری
plante battery plate
U
صفحه باتری پلانته
to charge the battery
U
باتری را بار کردن
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
power pack
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
accumulator
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
replenish
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
The battery is dead.
باتری خالی شده است.
The battery is dead.
باتری تمام شده است.
cranking capacity of battery
U
فرفیت راه اندازی باتری
replenishing
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
glass separator
U
میان گیر شیشهای باتری
The battery is discharged (emptied).
U
باتری خالی شده است.
forming of battery plates
U
اماده سازی صفحات باتری
total discharge
U
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
low tension battery
U
باتری فشار ضعیف رادیو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com