Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
initial value
U
مقدار اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
auto
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
half life period
U
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
initialize
U
مقدار اولیه دادن
input admittance
U
مقدار هدایت طاهری اولیه
input admittance of the tube
U
مقدار هدایت اولیه لامپ
input conductance
U
مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
set up
U
مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم
uninitialized
U
ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
wake up
U
تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
Other Matches
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
fundamental
U
اولیه
preliminaries
U
اولیه
initial
U
اولیه
rudimentary
U
اولیه
preliminary
U
اولیه
first generation
U
اولیه
raw
U
اولیه
primeval
U
اولیه
dispersion
U
اولیه
initialed
U
اولیه
primal
U
اولیه
initialling
U
اولیه
initials
U
اولیه
earliest
U
اولیه
early
U
اولیه
elementary
U
اولیه
primitive
U
اولیه
basics
U
اولیه
basic
U
اولیه
initialing
U
اولیه
primary
U
اولیه
initialled
U
اولیه
initial condition
U
شرایط اولیه
input coordinate
U
مختصات اولیه
initial point
U
نقطه اولیه
blueprints
U
طرح اولیه
stock
U
ذخیره اولیه
input circuit
U
مدار اولیه
stock
U
ماده اولیه
initial reserves
U
ذخایر اولیه
input coupling
U
تزویج اولیه
initial mass
U
جرم اولیه
blueprint
U
طرح اولیه
input speed
U
سرعت اولیه
initial level
U
سطح اولیه
opening capital
U
سرمایه اولیه
initial cost
U
هزینه اولیه
initial condition
U
شرط اولیه
input data
U
دادههای اولیه
initial strength
U
استحکام اولیه
input capacitor
U
خازن اولیه
archetype
U
نمونه اولیه
proto galaxy
U
کهکشان اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
basic standard
U
استاندارد اولیه
input attenuation
U
میرائی اولیه
input attenuation
U
دمفونگ اولیه
input capacitance
U
فرفیت اولیه
archetypes
U
نمونه اولیه
velocities
U
سرعت اولیه
initialize
U
مقداردهی اولیه
prototype
U
نمونه اولیه
rudiment
U
اولیه ابتدایی
primary standard
U
استاندارد اولیه
initial velocity
U
سرعت اولیه
prototypes
U
نمونه اولیه
cogging train
U
مسیر اولیه
breaking down train
U
راه اولیه
proto planets
U
سیارههای اولیه
base rate
U
ارزش اولیه
base rates
U
ارزش اولیه
elementary cell
U
پیل اولیه
priority processing
U
پردازش اولیه
primogenitors
U
اجداد اولیه
stuff
U
ماده اولیه
primitive element
U
عنصر اولیه
primery terminal
U
ترمینال اولیه
drawing key
U
طرح اولیه
raw data
U
دادههای اولیه
raw products
U
محصولات اولیه
raw statistics
U
امارهای اولیه
inputted
U
سیگنال اولیه
inputted
U
توان اولیه
input
U
سیگنال اولیه
input
U
توان اولیه
primitive
U
انسان اولیه
radix
U
سرچشمه اولیه
first aid
U
کمکهای اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .
U
ما یه اولیه از من کار از تو
primery obligation
U
تعهدات اولیه
feed stock
U
مواد اولیه
prime cost
U
ارزش اولیه
i.c.
U
حالت اولیه
primary structure
U
ساختمان اولیه
roughed slab
U
برامن اولیه
raw materials
U
مواد اولیه
incunabula
U
مراحل اولیه
primary storage
U
حافظه اولیه
primary storage
U
انباره اولیه
initial acceleration
U
شتاب اولیه
initial capital
U
سرمایه اولیه
stocked
U
ماده اولیه
prime costs
U
هزینههای اولیه
historical costs
U
هزینه اولیه
first aids
U
کمکهای اولیه
first cause
U
علت اولیه
first cost
U
هزینه اولیه
primery current
U
جریان اولیه
primery coil
U
پیچک اولیه
first notions
U
تصورات اولیه
stuffed
U
ماده اولیه
primery citcuit
U
مدار اولیه
primery battery
U
باطری اولیه
stuffs
U
ماده اولیه
primeral borth
U
ابگوشت اولیه
stocked
U
ذخیره اولیه
self aid
U
کمکهای اولیه
basic size
U
اندازه اولیه
input terminal
U
ترمینال اولیه
input time
U
زمان اولیه
basic requisition number
U
درخواست اولیه
prereduction
U
کاهش اولیه
input current
U
جریان اولیه
velocity
U
سرعت اولیه
primary body
U
جسم اولیه
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
preliminiary work
U
کار اولیه
input tape
U
نوار اولیه
basic branch
U
رسته اولیه
basic speed
U
سرعت اولیه
parent
U
یکان اولیه
initial speed
U
سرعت اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
input signal
U
سیگنال اولیه
input stage
U
طبقه اولیه
input translator
U
مترجم اولیه
input unit
U
واحد اولیه
primary inputs
U
دادههای اولیه
primary products
U
محصولات اولیه
Aborigine
ساکن اولیه
primary track
U
شیار اولیه
prime
U
نخستین اولیه
embryonic
U
نارس اولیه
primed
U
نخستین اولیه
layouts
U
طرح اولیه
layout
U
طرح اولیه
primes
U
نخستین اولیه
primary industries
U
صنایع اولیه
primary emission
U
صدور اولیه
integral
U
تابع اولیه
input voltage
U
ولتاژ اولیه
base loading
U
بار اولیه
primery voltage
U
ولتاژ اولیه
primary center
U
مرکز اولیه
original
U
نسخه اولیه
originals
U
نسخه اولیه
primary cognizance
U
شناختهای اولیه
primary electron
U
الکترون اولیه
basic data
U
اطلاعات اولیه
primary inputs
U
نهادههای اولیه
input noise
U
پارازیت اولیه
input function
U
تابع اولیه
input electrode
U
الکترود اولیه
input frequency
U
فرکانس اولیه
basic agreement
U
توافق اولیه
outline agreement
U
توافق اولیه
pre assembly
U
نصب اولیه
scheme
U
طرح اولیه
pre load
U
بار اولیه
input gap
U
فاصله اولیه
pre loading
U
بارگیری اولیه
input diode
U
دیود اولیه
master agreement
U
توافق اولیه
frame agreement
U
توافق اولیه
skeleton agreement
U
توافق اولیه
input drift
U
رانش اولیه
input information
U
اطلاعات اولیه
magnetic initial permeability
U
پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
base rate earnings
U
کسب ارزش اولیه
magnetic initial permeability
U
قابلیت نفوذ اولیه
raw material stock
U
موجودی مواد اولیه
prototypes
U
مدل نمونه اولیه
subclass
U
بخش اولیه یک طبقه
input winding
U
سیم پیچی اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com