English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expectation U مقدار امید ریاضی
expectations U مقدار امید ریاضی
expected value U مقدار امید ریاضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mathematical expectation U امید ریاضی
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
polyamide U پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
to dash one's hopes U امید کسی را نا امید کردن
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
hoped U امید
trusts U امید
trusted U امید
trust U امید
hopes U امید
esperance U امید
hoping U امید
expectations U امید
expectation U امید
expectant of U به امید
In the hope of. Hopingg that . . . . U به امید …
hope U امید
desperate U بی امید
bereft of hope U نا امید
amide U امید
life expectancies U امید زندگی
wet blanket U نا امید کردن
expectance U امید توقع
life expectancies U امید به زندگی
ray of hope U روزنه امید
let someone down U نا امید کردن
wet blankets U نا امید کردن
lay one's hopes on U امید بستن به
disappoints U نا امید کردن
unpromising U بدون امید
life expectancy U امید به زندگی
promising U امید بخش
expectancy U امید توقع
gray U نا امید بد بخت
to indulge a hope U امید پروردن
silver lining U روزنهی امید
disappoint U نا امید کردن
to cherish the hope that ... U امید بپرورند که ...
See you again . So long. U به امید دیدار
life expectancy U امید زندگی
To give up hope [abandon hope] قطع امید کردن
to r. one's hops in a person U امید به کسی بستن
To give up in despaer . To lose hope . U قطع امید کردن
towardly U امید بخش مطلوب
turn over <idiom> U نا امید وافسرده شدن
a rosy future U آینده امید بخشی
prospect [of something] U امید موفقیت [در چیزی]
to build one's hope upon U امید خودراروی 0000قراردادن
hope [for something] U امید [برای چیزیی]
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
prospect of success U چشم داشت یا امید کامیابی
respires U امید تازه پیدا کردن
rosy <adj.> U امید بخش [نوید دهنده]
to inspire a personwith hopes U روح امید در کسی دمیدن
respired U امید تازه پیدا کردن
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
if things shape well U مایه امید واری بودن
respire U امید تازه پیدا کردن
hope against hope <idiom> در نومیدی بسی امید است
To set ones hopes on something. U امید خودرا به چیزی بستن
respiring U امید تازه پیدا کردن
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) . U امید وارم نظرتان را تأمین کند
to lay down ones hopes U از چیزی امید بریدن یا دست کشیدن
There is little hope U امید چندانی نمی رود (نیست )
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
Something wI'll turn up . U خدا بزرگ است ( نباید ما یوس ونا امید شد )
mathematical notation U نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
drastic times call for drastic measures <idiom> U [زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
groupies U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupie U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
mathematical logic U منطق ریاضی [ریاضی]
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
While there is life there is hope . <proverb> U تا زندگى هست امید هست.
sizes U مقدار
iso quant U مقدار
percentages U مقدار
modicum U مقدار کم
size U مقدار
spatter U مقدار کم
penny worth U مقدار کم
spatters U مقدار کم
royalty tonnage U مقدار
spattered U مقدار کم
scantling U مقدار
spattering U مقدار کم
dealt U مقدار
measurment U مقدار
sup U مقدار
deals U مقدار
percentage U مقدار
supped U مقدار
supping U مقدار
sups U مقدار
mouthful U مقدار
mouthfuls U مقدار
what U چه مقدار
deal U مقدار
batch U مقدار
batches U مقدار
outturn U مقدار
soupcon U مقدار کم
valuing U مقدار
smidgin U مقدار کم
quantities U مقدار
sum U مقدار
summa U مقدار
t value U مقدار تی
volume U مقدار
volumes U مقدار
sprinkling U مقدار کم
magnitude U مقدار
volume discount U مقدار
extent U حد مقدار
quantum U مقدار
truth table U دو مقدار
total U مقدار
amounting U مقدار
value U مقدار
values U مقدار
amounted U مقدار
amounts U مقدار
amount U مقدار
smidgen U مقدار کم
single valued U تک مقدار
quantity U مقدار
tremendous U مقدار زیاد
doses U مقدار مجاز
dosed U مقدار دارو
dose U مقدار دارو
dosed U مقدار مجاز
value U قدر مقدار
rotation U مقدار چرخش یک شی
hoists U مقدار کشش
resistance U مقدار مقاومت
guest element U عنصر کم مقدار
values U قدر مقدار
valuing U قدر مقدار
proper value U ویژه مقدار
instantaneous value U مقدار لحظهای
hoisted U مقدار کشش
initial value U مقدار اولیه
trace element U عنصر کم مقدار
dosing U مقدار دارو
medium U مقدار متوسط
content U مقدار مندرجات
mediums U مقدار متوسط
dosing U مقدار مجاز
doses U مقدار دارو
hoist U مقدار کشش
calorific power U مقدار حرارتی
certificate of measurement U گواهی مقدار
debit balance U مقدار بدهکاری
drib U مقدار کمی
eigenvalue U ویژه مقدار
slights U مقدار ناچیز
slighting U مقدار ناچیز
slightest U مقدار ناچیز
slighter U مقدار ناچیز
slighted U مقدار ناچیز
slight U مقدار ناچیز
contenting U مقدار مندرجات
data value U مقدار داده
critical valve U مقدار بحرانی
certificate of quantity U گواهی مقدار
characteristic number U ویژه مقدار
characteristic number U مشخصه مقدار
average value U مقدار میانگین
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic root U مشخصه مقدار
proper value U مشخصه مقدار
absorbance U مقدار جذب
constatnt U مقدار ثابت
average value U مقدار متوسط
auxiliary value U مقدار کومکی
absolute value U مقدار مطلق
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
parameter U مقدار ثابت
parameters U مقدار ثابت
sufficient U مقدار کافی
constants U مقدار ثابت
constant U مقدار ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com