English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
overpowering U مقاومت ناپذیر
irresistable U مقاومت ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
irresistibly U بطور مقاومت ناپذیر
Other Matches
series resistance U مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
insulation resistance U مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience U درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor U مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance U مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
waterproof U نم ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
inappeasable U ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
waterproofs U نم ناپذیر
watertight U اب ناپذیر
imperviable U نم ناپذیر
infallible U لغزش ناپذیر
irremissible U اغماض ناپذیر
indescribable U وصف ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
invincible U شکست ناپذیر
incorrigible U اصلاح ناپذیر
irreparable U جبران ناپذیر
irrecoverably U بطوراصلاح ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
irrecoverable U جبران ناپذیر
irrecocilably U بطوروفق ناپذیر
unassailable U یورش ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
nondescript U وصف ناپذیر
atomic U تجزیه ناپذیر
irresolvable U تجزیه ناپذیر
irriversible U برگشت ناپذیر
joiner door U دربهای اب ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
raintight U باران ناپذیر
unexceptionable U استثناء ناپذیر
irrevocably U بطورفسخ ناپذیر
unavoidable U چاره ناپذیر
unavoidable U اجتناب ناپذیر
disconsolate U تسلی ناپذیر
irreconcilable U اشتی ناپذیر
irreconcilable U وفق ناپذیر
voracious U سیری ناپذیر
incomparable U مقایسه ناپذیر
uncompromisingly U مصالحه ناپذیر
immutable U تغییر ناپذیر
invariable U تغییر ناپذیر
unalterable U تغییر ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
insoluble U انحلال ناپذیر
inalienable U بیع ناپذیر
inseparable U تفکیک ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
spanless U پیمایش ناپذیر
stainless U زنگ ناپذیر
unappealabe U پژوهش ناپذیر
unappeasable U استمالت ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
uncomputable U محاسبه ناپذیر
uncompromising U مصالحه ناپذیر
ego alien U خود ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
incodensable U انقباض ناپذیر
incoercible U انقباض ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
inappealable U پژوهش ناپذیر
inalterable U تغییر ناپذیر
exhautless U خستگی ناپذیر
fatigueless U خستگی ناپذیر
unwearying U خستگی ناپذیر
drainless U خستگی ناپذیر
immiscible U امیزش ناپذیر
immiscible U امتزاج ناپذیر
engrained U چاره ناپذیر
deathless U فنا ناپذیر
immitigable U تخفیف ناپذیر
impartible U بخش ناپذیر
impenitent U توبه ناپذیر
imperviable U سرایت ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
infrangible U تجزیه ناپذیر
inirritable U تحریک ناپذیر
inscrvtable U تفحص ناپذیر
insol U انحلال ناپذیر
air proof U هوا ناپذیر
insusceptible U تایید ناپذیر
intangibly U بطورلمس ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
achromic U رنگ ناپذیر
achromatic U رنگ ناپذیر
indefatigable U خستگی ناپذیر
irredeemable U پایان ناپذیر
inextinguishably U بطورتسکین ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
beyond bearing U تحمل ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
inexcitable U هیجان ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
indestructible U فنا ناپذیر
unalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
uninflammable U اشتعال ناپذیر
inevitable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
unsearchable U کاوش ناپذیر
indispensable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
intolerable U تحمل ناپذیر
untouchability U لمس ناپذیر
inconsolable U دلداری ناپذیر
unalterable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inevitable U اجتناب ناپذیر
insupportable U تحمل ناپذیر
unbearably U تحمل ناپذیر
undecidable U تصمیم ناپذیر
unbearable U تحمل ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
ineluctable U چاره ناپذیر
inaccessible U دسترسی ناپذیر
inaccessible U ارتباط ناپذیر
intangible U لمس ناپذیر
interminable U پایان ناپذیر
inscrutable U نفوذ ناپذیر
irremediable U چاره ناپذیر
unaccountably U توضیح ناپذیر
unaccountable U توضیح ناپذیر
impassive U تالم ناپذیر
unfeasible <adj.> U انجام ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
inconsolably U دلداری ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
sure-fire U شکست ناپذیر
passive U اثر ناپذیر
immortal U فنا ناپذیر
passives U اثر ناپذیر
inexecutable <adj.> U انجام ناپذیر
unerring U خطا ناپذیر
indeterminable U تعیین ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
immobile U جنبش ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
inflexible U انحناء ناپذیر
irrefutable U تکذیب ناپذیر
irrefutable U انکار ناپذیر
uncontrollably U کنترل ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
adamantly U تزلزل ناپذیر
inestimable U تخمین ناپذیر
unconquerable U تسخیر ناپذیر
unceasing U پایان ناپذیر
unceasing U ایست ناپذیر
unbeatable U باخت ناپذیر
incurable U درمان ناپذیر
incurable U بهبودی ناپذیر
incurable U علاج ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
impermeable U تراوش ناپذیر
impermeable U نشت ناپذیر
insufferable U تحمل ناپذیر
uncontrollable U کنترل ناپذیر
unanswerable U تکذیب ناپذیر
unanswerable U جواب ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
imperturbable U تزلزل ناپذیر
impermeable U رطوبت ناپذیر
rigid U انعطاف ناپذیر
irreversible U بازگشت ناپذیر
irreversible U واگشت ناپذیر
integral U جدایی ناپذیر
irreversible U برگشت ناپذیر
immitigably U بطور تخفیف ناپذیر
inestimably U بطور تقدیر ناپذیر
inexcusably U بطور عذر ناپذیر
immiscible solvent U حلال امتزاج ناپذیر
immutably U بطور تغییر ناپذیر
inexhaustibly U بطور خستگی ناپذیر
impalpably U بطور لمس ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com