Perdic | مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	final protocol U	مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	porotocol of signature U	مقاوله نامه امضا
	protocols U	مقاوله نامه نوشتن
	protocol U	مقاوله نامه نوشتن
	additional protocol U	مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
	protocols U	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
	protocol U	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
	protocols U	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
	protocol U	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
	executive agreement U	موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
	potsdom agreement U	موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
	european monetary agreement U	موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
	telic U	نهایی دارای هدف نهایی
	letter of agreement U	موافقتنامه
	agreements U	موافقتنامه
	agreement U	موافقتنامه
	administrative approval U	موافقتنامه اداری
	labor agreement U	موافقتنامه کار
	trade agreement U	موافقتنامه تجارتی
	gentelmen's agreement U	موافقتنامه دوستانه
	commodity agreement U	موافقتنامه کالا
	international date line U	خط موافقتنامه بین المللی
	clearing agreement U	موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
	cartels U	موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
	cartel U	موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
	He closed the door against the peace agreement. U	تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
	post script U	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
	letter of intent U	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
	pourparler U	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
	pourparley U	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
	cryptoparts U	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
	libels U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libelled U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libelling U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libeled U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libel U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libeling U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	affidavits U	شهادت نامه قسم نامه
	certificate U	رضایت نامه شهادت نامه
	credential U	گواهی نامه اعتبار نامه
	written agreement U	موافقت نامه پیمان نامه
	certificates U	رضایت نامه شهادت نامه
	swap agreement U	موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	semifinal U	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
	testacy U	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
	dangerous goods by road agreement U	موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
	peremptory U	نهایی
	privy U	نهایی
	final U	نهایی
	definitive U	نهایی
	finals U	نهایی
	terminal U	نهایی
	definite <adj.> U	نهایی
	closing U	نهایی
	conclusive U	نهایی
	ultimate U	نهایی
	high limit U	حد نهایی
	ultimatums U	نهایی
	terminals U	نهایی
	ultimata U	نهایی
	ultimatum U	نهایی
	ultimate strength U	مقاومت نهایی
	semi-finals U	نیمه نهایی
	ultimate stress U	تنش نهایی
	ultimate stress limit U	حد تنش نهایی
	semi finals U	نیمه نهایی
	quarter-finals U	یک چهارم نهایی
	quarter-final U	یک چهارم نهایی
	quarter final U	یک چهارم نهایی
	last word <idiom> U	نظر نهایی
	final assembly U	مونتاژ نهایی
	try-outs U	تمرین نهایی
	try-out U	تمرین نهایی
	semi-final U	نیمه نهایی
	finals U	مسابقه نهایی
	ultimate load U	بار نهایی
	net result U	نتیجه نهایی
	semifinal U	نیمه نهایی
	second check U	بررسی نهایی
	terminuses U	ایستگاه نهایی
	terminus U	ایستگاه نهایی
	margin utility U	مطلوبیت نهایی
	limiting value U	ارزش نهایی
	ultimate analysis U	تجزیه نهایی
	home stretch U	مرحله نهایی
	top speed U	سرعت نهایی
	final U	مسابقه نهایی
	quarterfinal U	یک چهارم نهایی
	final drive U	گرداننده نهایی
	final judgement U	حکم نهایی
	final payment U	پرداخت نهایی
	final position U	وضعیت نهایی
	final report U	گزارش نهایی
	final result U	نتیجه نهایی
	final value U	ارزش نهایی
	final velocity U	سرعت نهایی
	ultimate speed U	سرعت نهایی
	final destination U	مقصد نهایی
	final term U	جمله نهایی
	grail U	هدف نهایی
	armageddon U	مبارزهء نهایی
	final diameter U	قطر نهایی
	final cut U	برش نهایی
	ultimatums U	هدف نهایی
	differential cost U	هزینه نهایی
	differential cost U	ارزش نهایی
	elevation stop U	حد نهایی درجه
	end strength U	استعداد نهایی
	end user U	کاربر نهایی
	extreme position U	وضعیت نهایی
	extreme range U	برد نهایی
	final act U	سند نهایی
	final assembly U	نصب نهایی
	ultimata U	هدف نهایی
	ultimatum U	هدف نهایی
	draft U	نیمه نهایی
	end product U	محصول نهایی
	drafts U	نیمه نهایی
	incremental cost U	هزینه نهایی
	incremental cost U	هزینه نهایی
	extra expenses U	هزینه نهایی
	additional costs [expenses] U	هزینه نهایی
	drafted U	نیمه نهایی
	end product U	فراورده نهایی
	finalises U	بمرحله نهایی رساندن
	finalised U	بمرحله نهایی رساندن
	ultimacy U	حالت نهایی غائیت
	ultimate strength U	مقاومت یا استحکام نهایی
	final decision U	رای قطعی و نهایی
	finishing strokes U	دست کاری نهایی
	endings U	بخش نهایی چیزی
	end user U	استفاده کننده نهایی
	finalize U	بمرحله نهایی رساندن
	draft report U	گزارش نیمه نهایی
	finale U	اهنگ نهایی اخر
	face formwork U	قالب بندی نهایی
	ultimate tensile stress U	تنش کشش نهایی
	diminishing marginal utility U	فایده نهایی نزولی
	World Series U	مسابقات نهایی بیسبال
	final approach U	مسیر نهایی فرود
	finales U	اهنگ نهایی اخر
	finalizing U	بمرحله نهایی رساندن
	finalizes U	بمرحله نهایی رساندن
	finalized U	بمرحله نهایی رساندن
	finalising U	بمرحله نهایی رساندن
	ending U	بخش نهایی چیزی
	final heading U	مسیر پرواز نهایی
	aircraft rigging U	تنظیم نهایی هواپیما
	no wind position U	محل نهایی هواپیما
	margin land U	حد نهایی بازده زمین
	margine efficiency of capital U	بازده نهایی سرمایه
	decreasing marginal cost U	هزینه نهایی نزولی
	marginal costing U	هزینه یابی نهایی
	final temperature U	درجه حرارت نهایی
	front end U	نرم افزار نهایی
	final invoice U	صورت حساب نهایی
	backdoor U	وسیله نهایی یا زیرجلی
	terminal repeater U	تقویت کننده نهایی
	terminal ballistics U	بالیستیک نهایی گلوله
	mechanicals U	نتیجه نهایی تجسمی
	tail end U	قسمت نهایی انتها
	final measurement U	اندازه گیری نهایی
	final drive U	چرخ گرداننده نهایی شنی
	printout U	نسخه چاپی نتیجه نهایی
	diminishing marginal utility U	نزولی بودن مطلوبیت نهایی
	scope U	نقطه توجه طرح نهایی
	diminishing marginal product U	منحنی نزولی محصول نهایی
	pay off U	جزای کیفر نتیجه نهایی
	returning U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	returned U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	margin efficiency of investment U	بازده نهایی سرمایه گذاری
	returns U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	return U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	printouts U	نسخه چاپی نتیجه نهایی
	reserve price U	قیمت نهایی بهای قطعی
	final acceptance	آزمایش قبولی نهایی ناو
	end product U	قطعات حاصله دستگاه نهایی
	final heading U	سمت پرواز یا حرکت نهایی
	cupholder U	برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
	semi-finalists U	شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
	surf off U	دور نهایی مسابقه موج سواری
	showdowns U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	showdown U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	quarterfinal U	دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
	semi-finalist U	شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
	integrated revision U	بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
	finallist U	کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
	final shaving U	پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
	imprisonment U	محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
	finality U	اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
	recredential U	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
	ultimate tensile strength U	حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
	semifinalist U	کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
	threshold U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	thresholds U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	all the way U	اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
	quarterfinalist U	کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
	great go U	امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
	threshholds U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	armageddon U	مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت