English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mouse U مقابل حساسیت Mouse
mouses U مقابل حساسیت Mouse
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
actinautographic U دارای حساسیت در مقابل نور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
wimp U POINTERS ,MOUSE ,ICON ,WINDOW
wimps U POINTERS ,MOUSE ,ICON ,WINDOW
right U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
righted U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
panels U نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
righting U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
panel U نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
mouses U فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse
mouse U فلش کوچک ری صفحه نمایش که با حرکت mouse
mouses U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
mouse U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
clicks U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicked U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
click U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
doubled U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
left handed mouse U تشخیص Mouse به طوری که کار دو دگمه از پیش مشخص شده است
doubled up U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
Xerox PARC U مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
absolute address U وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
righting U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
righted U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
right U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
mouses U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
allergies U حساسیت
allergy U حساسیت
impressibility U حساسیت
frictions U حساسیت
liking U حساسیت
elasticity U حساسیت
sensitiveness U حساسیت
friction U حساسیت
sensitometer U حساسیت
sinsitivity U حساسیت
susceptivity U حساسیت
sensibility U حساسیت
sensibilities U حساسیت
sensitivities U حساسیت
sensitivity U حساسیت
finder U واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
light sensitive U با حساسیت نوری
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
impassibility U عدم حساسیت
photosensitivity U حساسیت به نور
luminous sensitivity U حساسیت نوری
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
inelasticity U عدم حساسیت
keenness U ذکاوت حساسیت
price elasticity U حساسیت قیمت
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
hyposensitize U عدم حساسیت
hypersensitivity U حساسیت شدید
desensitization U حساسیت زدایی
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
allergy U حساسیت [پزشکی]
coefficient of elasticity U ضریب حساسیت
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
hyperaesthesia U ازدیاد حساسیت
hyperesthesia U ازدیاد حساسیت
hyperesthesia U فزونی حساسیت
coloring sensitive U حساسیت رنگ
responsively U با تاثر یا حساسیت
sensitivity training U حساسیت اموزی
sensitivity ratio U نسبت حساسیت
allergic U وابسته به حساسیت
sensitivity U میزان حساسیت
allergic U دارای حساسیت به
sensitivities U میزان حساسیت
stress testing U تست حساسیت
static sensitivity U حساسیت استاتیک
sentience U حساسیت جسمانی
sensitive U دارای حساسیت
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
mouses U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
back U تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
backs U تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
apple desktop bus U باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
allergies U حساسیت نسبت بچیزی
allergy U حساسیت نسبت بچیزی
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
t group U گروه حساسیت اموزی
gravimeter U حساسیت سنج وزن
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
allergic rhinitis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
pollenosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
neurasthenia U سر درد و حساسیت بی مورد
pollinosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
hay fever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
sensibility to praise U حساسیت نسبت به ستایش
k tungsten sensitivity U حساسیت تنگستن در 4582کلوین
hyperirritable U دارای حساسیت شدید
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
hayfever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
jumpiness U حالت بیقراری حساسیت
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
esthesia U فرفیت احساس و ادراک حساسیت
look U زمان حساسیت مدار مین
photosensitive U دارای حساسیت نسبت به نور
looked U زمان حساسیت مدار مین
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
looks U زمان حساسیت مدار مین
allergy U حساسیت نسبت به چیزی [پزشکی]
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
atmosphere related syndrome [ARS] U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
coarse mine U نوعی مین دریایی با حساسیت کم
photosensitize U نسبت بنور حساسیت پیداکردن
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
meteoropathy U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
color blind U فاقد حساسیت نسبت برنگ
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
photosensitize U بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
hyposensitize U کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
stenotopic U دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
class conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-consciousness U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
in the front <adv.> U در مقابل
versus prep U در مقابل
fore <adv.> U در مقابل
titles U مقابل
anti U در مقابل
at front <adv.> U در مقابل
vis a vis U مقابل
vis-a-vis U مقابل
title U مقابل
as compared to U در مقابل
as opposed to U در مقابل
in front <adv.> U در مقابل
in consideration of U در مقابل
opposed U مقابل
versus U در مقابل
opposite U مقابل
at the front <adv.> U در مقابل
at the fore <adv.> U در مقابل
opposites U مقابل
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
in comparison to [compared with] U در قبال [در مقابل]
dead against U درست مقابل
counter weight U وزنه مقابل
respondent U طرف مقابل
water resistance U مقاومت در مقابل اب
off U مقابل عازم
counterpoint U نقطه مقابل
from opposite directions U از دو طرف مقابل
counterweights U وزنه مقابل
opposite the house U مقابل خانه
opposed piston engine U موتورپیستون مقابل
counterweight U وزنه مقابل
contrary U مقابل خلاف
point blank U مقابل هدف
point-blank U مقابل هدف
orientated U هدف مقابل
on payment U در مقابل وجه
obverse U طرف مقابل
inverse U برعکس مقابل
anti thesis U وضع مقابل
respondents U طرف مقابل
contralateral muscles U عضلات مقابل
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
counterparts U نقطه مقابل
counterpart U نقطه مقابل
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
counter U مقابل دستگاه شمارنده
hardest U سخت در مقابل نرم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com