English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
enarthrosis U مفصل کام و زبانهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glenoid fossa or cavity U گودی مفصل کاسه مفصل
modern languages U زبانهای امروزی
tone language U زبانهای اهنگی
Bantu U زبانهای بانتو
xenoglossophobia U هراس از زبانهای بیگانه
low level languages U زبانهای سطح پایین
modern languages U زبانهای این عصر
robot control languages U زبانهای کنترل روبوت
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
The living languages of the world. U زبانهای زند ؟ دنیا
xenoglossophilia U عشق به زبانهای بیگانه
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
indo aryan U به زبانهای اریایی و هندوستان
turki U زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turkic U زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
database U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
To have a flair for languages. U ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
lingua francas U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
databases U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
vdl U زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
There are many difference between Persian and English . U بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
codasyl U مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
ansi U سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
pivoted U مفصل
baom joomok U یک مفصل
anarthrous U بی مفصل
commissure U مفصل
inventorial U مفصل
voluminous U مفصل
fine drawn U مفصل
Hinduism U مفصل
copious U مفصل
linkage point U مفصل
jointless U بی مفصل
hinges U مفصل
coupling U مفصل
inarticulate U بی مفصل
pivots U مفصل
pivot U مفصل
fulsome U مفصل
joint U مفصل
copula U مفصل
spacious U مفصل
juncture U مفصل
hinge U مفصل
socket مفصل
sockets U مفصل
articulation U مفصل
copulas U مفصل
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
choke joint U مفصل چوکی
disjoint U از مفصل دراوردن
diarthrosis U مفصل متحرک
detail part U قسمت مفصل
hinge joint U مفصل لولایی
in great detail U با جزئیات مفصل
gimmal U مفصل لولا
ginglymus U مفصل لولایی
trunnion U مفصل افقی
toggle joint U مفصل زانویی
synosteology U مفصل شناسی
synarthrosis U مفصل بی حرکت
steering swivel U مفصل فرمان
scape U مفصل اصلی
multiple cable joint U مفصل انشعاب
largo U اهسته و مفصل
knee joint U مفصل زانو
swivel joint U مفصل گردان
hip joint U مفصل ران
swivel U مفصل گردان
glene U کاسه مفصل
universal joint U مفصل چرخنده
high tea U عصرانه مفصل
clips U مفصل کابل
palaver U گفتگوی مفصل
swivel U مفصل گردنده
swivelled U مفصل گردنده
swivelled U مفصل گردان
swivels U مفصل گردنده
splicing U مفصل بافته
splices U مفصل بافته
pigtail U مفصل دم خوکی
articulation U مفصل بندی
clippings U مفصل کابل
luncheons U غذای مفصل
luncheon U غذای مفصل
arthritis U التهاب مفصل
juncture U پیوستگی مفصل
arthritis U اماس مفصل
clip U مفصل کابل
articulation U مفصل لولا
clipped U مفصل کابل
pigtails U مفصل دم خوکی
facet U بند مفصل
spliced U مفصل بافته
articulates U مفصل دارکردن
articulate U مفصل دارکردن
joint U مفصل پیوندگاه
ankylosis U جمود مفصل
sleeves U موف مفصل
arthrology U مفصل شناسی
sleeve U موف مفصل
swivels U مفصل گردان
articulating U مفصل دارکردن
facets U بند مفصل
splice U مفصل بافته
ample U فراوان مفصل
abarticulation U مفصل متحرک
hips U مفصل ران
hip U مفصل ران
Borland U شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
kettledrums U دمامه عصرانه مفصل
naker U دمامه عصرانه مفصل
kettledrum U دمامه عصرانه مفصل
thurl U مفصل خاصره گوسفند
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
In ditail . Diffusively . U بطور مفصل ( مفصلا")
double-jointed U دارای مفصل کاذب
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
joint U مفصل اتصال ضربهای
double jointed U دارای مفصل کاذب
luxation U در رفتگی مفصل استخوان
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
amplify U مفصل گفتن یانوشتن
amplifying U مفصل گفتن یانوشتن
joint resistance U مقدار مقاومت مفصل
disjoint U در رفتن از مفصل درامدن
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
cable joint U مفصل اتصال کابل
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
acondylous U بدون بند یا مفصل
acondylose U بدون بند یا مفصل
cable jointing sleeve U مفصل انشعاب کابل
amplifies U مفصل گفتن یانوشتن
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
arthropod U جانور مفصل دار
arthropoda U جانوران مفصل دار
dimerous U دارای مفصل دوبخشی
amplified U مفصل گفتن یانوشتن
choke flange joint U مفصل چوکی ال شکل
hip joint U مفصل استخوان خاصره وران
internode U قسمت میان دو بندیا مفصل
rabbet joint U بست یا مفصل کنش کاوی
arthritic U مربوط به ورم و اماس مفصل
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dactylus U بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
garnets U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold U کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
garnet U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to detail something U چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
To explain something in detail . U چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to talk something over with somebody U با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
sallenders U جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
gomphosis U اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
recital [of something] U شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplify U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies U بزرگ کردن مفصل کردن
amplified U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying U بزرگ کردن مفصل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com