English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
knowledge U معرفت
cognizance U معرفت
learning U معرفت
svelte U با معرفت
wisdom U معرفت
cognition U معرفت
lore U معرفت
sapience U معرفت دانایی
psychics U معرفت الروح
psychologt U معرفت النفس
psychologt U معرفت الروح
letter U معرفت دانش
kith U دانش و معرفت
indirect knowledge U معرفت غیرمستقیم
letters U معرفت دانش
psychics U معرفت النفس
autology U معرفت النفس
empirical knowledge U معرفت تجربی
epistemological U معرفت شناختی
sageness U معرفت دانایی
epistemology U معرفت شناسی
immediate knowledge U معرفت بیواسطه
organon U وسیله کسب معرفت
palladian U وابسته به معرفت ودانش
to a knowledge U کسب معرفت کردن
sciosophy U معرفت غیر علمی
biologic U زیست شناسی معرفت الحیات
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
chemic U شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemicals U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
flavone U ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
neutralising U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
neutralises U بطور شیمیایی خنثی کردن
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemotrophic treatment U تسویه خوراک ساخت شیمیایی
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
leaker U گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
fibroin U جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
pyrolyze U در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
pyrochemical U وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
AC U مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
chemical defense U پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
bleaches U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleached U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
photochemical oxidant U اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
bleach U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
matrass U شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
catalytic agent U عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
radiochemistry U یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
pyrolyze U تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
autocatalysis U اثر مجاورتی خود بخودجسمی در فعل و انفعال شیمیایی
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
doped U قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
smog U مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com