Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
totemist
U
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite
U
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caste
U
قبیله
tribes
U
قبیله
tribe
U
قبیله
gens
U
قبیله
phyle
U
قبیله
phylon
U
قبیله
phylum
U
قبیله
castes
U
قبیله
patrons
U
حافظ
keeper
U
حافظ
keepers
U
حافظ
hip pad
U
حافظ
preserver
U
حافظ
patron
U
حافظ
shields
U
حافظ
retentive
U
حافظ
shield
U
حافظ
sheiks
U
رئیس قبیله
sheikhs
U
رئیس قبیله
sheikh
U
رئیس قبیله
chieftains
U
رئیس قبیله
chieftain
U
رئیس قبیله
clan
U
طایفه قبیله
clans
U
طایفه قبیله
chieftaincy
U
ریاست قبیله
detribalization
U
جدایی از قبیله
detribalize
U
بی قبیله کردن
tribalism
U
قبیله گرایی
shaman
U
جادوگر قبیله
sheik
U
رئیس قبیله
gallican
U
اهل قبیله گل
medicine man
U
پزشک قبیله
phylarch
U
رئیس قبیله
tribesmen
U
ایلیاتی هم قبیله
tribesman
U
ایلیاتی هم قبیله
chieftainship
U
ریاست قبیله
so long
U
خدا حافظ
bon voyage
U
خدا حافظ
aloha
U
خدا حافظ
auxiliary memory
U
حافظ کمکی
good bye
U
خدا حافظ
bye bye
U
خدا حافظ
cheerio
U
خدا حافظ
adieus
U
خدا حافظ
adieux
U
خدا حافظ
adieu
U
خدا حافظ
fare you well
U
خدا حافظ
tribesmen
U
عضو قبیله یا طایفه
exogamy
U
ازدواج با افرادخارج از قبیله
tribesman
U
عضو قبیله یا طایفه
detribalize
U
از قبیله خودجدا شدن
intertribal
U
واقع در میان قبیله ها
neuroglia
U
بافت حافظ عصب
random access memory
[RAM]
module
گذاره حافظ انتخابی
good by
U
خدا حافظ بدرود
tension adjuster
حافظ کشش طناب
massachusett
U
نام یک قبیله سرخ پوست
massachusetts
U
نام یک قبیله سرخ پوست
A single bereavement is enough to affect a whole family.
<proverb>
U
یک داغ دل بس است براى قبیله اى .
bolster
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
maecenas
U
حامی و حافظ علم وادب
God bless
[you]
!
U
خدا حافظ
[واژه کهنه]
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
bolstered
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
fare thee well
U
خوش باش خدا حافظ
bolsters
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
mainsheet
U
طناب حافظ بادبان اصلی
seminole
U
قبیله سرخ پوست ساکن فلوریدا
believer
U
معتقد
believers
U
معتقد
mnemonics
U
دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
polyzoarium
U
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
lar
U
نام یکی از ارواح حافظ خانه
international peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
utilidor
U
لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
resurrectionist
U
معتقد برستاخیز
fatalist
U
معتقد به سرنوشت
theist
U
معتقد بخدا
predestinarian
U
معتقد به تقدیر
trinitarian
U
معتقد به تثلیث
casualist
U
معتقد به اتفاق
polygamist
U
معتقد به تعددزوجات
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
kafir
U
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
kaffir
U
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
eponymy
U
اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
red tapist
U
معتقد به red-tapism
rationalistic
U
معتقد به اصالت عقل
materialists
U
معتقد به اصالت ماده
naturalists
U
معتقد به فلسفه طبیعی
moralist
U
معتقد به اصول اخلاق
moralists
U
معتقد به اصول اخلاق
spiritualists
U
معتقد بارتباط باارواح
trinitarian
U
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
materialist
U
معتقد به اصالت ماده
nihilist
U
معتقد به مکتب nihilism
idealist
U
معتقد به ایده الیسم
rationalist
U
معتقد به فلسفه عقلانی
spiritualist
U
معتقد بارتباط باارواح
henotheist
U
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
naturalist
U
معتقد به فلسفه طبیعی
phratry
U
درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
self righteous
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteous
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
principle
U
معتقد باصول ومبادی کردن
rabbinist
U
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
biracialism
U
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
self-righteousness
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
epicurus
U
نام فیلسوف یونانی که معتقد
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
adoptionist
U
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
socialist
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
socialists
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
bureaucrats
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrat
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
millenarian
U
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
representationalist
U
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
infallibilist
U
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
geocentric
U
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
sabbatarian
U
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
trade unionism
U
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
anthropocentric
U
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
eyestrings
U
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
limitarian
U
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
solipsism
U
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monetary school
U
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian
U
کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme
U
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism
U
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
solifidian
U
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
mercantilists
U
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism
U
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
individualism
U
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
pluralists
U
معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist
U
معتقد به تعدد تعدد حزبی
rug names
U
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com