English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fatalist U معتقد به سرنوشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
destinies U سرنوشت
kismet U سرنوشت
destination U سرنوشت
destinations U سرنوشت
die U سرنوشت
doom U سرنوشت بد
the weird sisters U سرنوشت
predestination U سرنوشت
fates U سرنوشت
destiny U سرنوشت
lot U سرنوشت
fate U سرنوشت
common fate U سرنوشت مشترک
allotments U سرنوشت تقدیر
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
manifest destiny U سرنوشت ملی
portion U سرنوشت قسمت
allotment U سرنوشت تقدیر
fatalism U سرنوشت باوری
parcae U سه خدای سرنوشت
portions U سرنوشت قسمت
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
law of common fate U قانون سرنوشت مشترک
depths U بازیگر سرنوشت ساز
depth U بازیگر سرنوشت ساز
run-off U مسابقه سرنوشت ساز
run off U مسابقه سرنوشت ساز
a fateful mistake U اشتباهی سرنوشت ساز
run-offs U مسابقه سرنوشت ساز
to turn the scales U سرنوشت ساختن [موقعیتی]
to be the clincher U سرنوشت ساختن [موقعیتی]
ice U امتیاز سرنوشت ساز
karma U سرنوشت مراسم دینی
believers U معتقد
believer U معتقد
take in stride <idiom> U خودرا به باد سرنوشت دادن
heart of stone <idiom> U شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
casualist U معتقد به اتفاق
introspectionist U کسیکه معتقد به
theist U معتقد بخدا
polygamist U معتقد به تعددزوجات
predestinarian U معتقد به تقدیر
resurrectionist U معتقد برستاخیز
trinitarian U معتقد به تثلیث
seal one's fate U سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
moralists U معتقد به اصول اخلاق
trinitarian U معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
idealist U معتقد به ایده الیسم
spiritualists U معتقد بارتباط باارواح
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
materialists U معتقد به اصالت ماده
rationalist U معتقد به فلسفه عقلانی
henotheist U معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
moralist U معتقد به اصول اخلاق
red tapist U معتقد به red-tapism
naturalist U معتقد به فلسفه طبیعی
rationalistic U معتقد به اصالت عقل
naturalists U معتقد به فلسفه طبیعی
spiritualist U معتقد بارتباط باارواح
materialist U معتقد به اصالت ماده
dole U سرنوشت تقسیم پول یا غذا در فواصل معین
rabbinist U معتقد به احادیث بنی اسرائیل
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
self righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteous U معتقد بعدالت وتقوی خود
biracialism U معتقد به یا دارای دونژاد بودن
socialists U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
adoptionist U معتقد به فرزند خواندگی عیسی
socialist U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
self-righteousness U معتقد بعدالت وتقوی خود
principle U معتقد باصول ومبادی کردن
totemist U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
totemite U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
representationalist U معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
predestinate U قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
infallibilist U کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
geocentric U معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
sabbatarian U مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
trade unionism U سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
anthropocentric U معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
limitarian U کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
solipsism U فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian U کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme U نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
solifidian U کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
destine U مقدر کردن سرنوشت معین کردن
mercantilists U مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism U نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
pluralist U معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralists U معتقد به تعدد تعدد حزبی
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com