English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
Other Matches
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
psychanalyze U بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
exothermal U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
medical treatment U معالجه
treatment U معالجه
healing U معالجه
medical U معالجه
he received a fire treatment U معالجه شد
therapy U معالجه
treatments U معالجه
psychopathy U معالجه روانی
iatraliptics U معالجه بامالش
rest cure U معالجه با استراحت
radium therapy U معالجه بارادیوم
malpractice U معالجه غلط
pretreatment U معالجه قبلی
malpractices U معالجه غلط
climatotherapy U معالجه با اب وهوا
emergency treatment U معالجه اورژانس
electropathy U معالجه برقی
edermical meducation U معالجه جلدی
mechanotherapy U معالجه مکانیکی
medicable U قابل معالجه
emergency treatment U معالجه اضطراری
trichopathy U معالجه ناخوشیهای مو
balneotherapy U معالجه باشستشو
heliotherapy U معالجه با افتاب
treament U سلوک معالجه
faradism U معالجه باجریان برق
faradization U معالجه باجریان برق
self treatment U معالجه پیش خود
psychiatry U معالجه ناخوشیهای دماغی
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
pretreat U قبلا معالجه کردن
orthopathy U معالجه بدون دارو
pedicure U معالجه امراض دست وپا
pedicures U معالجه امراض دست وپا
physicotherapy U معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
psychotherapy ortherapeutics U معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
chronic dose U دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
correctional treatment U روش معالجه از راه اصلاح رفتار
oxygen tents U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tent U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
warm U با حرارت
fires U حرارت
fired U حرارت
fire U حرارت
hotness U حرارت
enthrusiasm U حرارت
fervidity U حرارت
warmed U با حرارت
warmest U با حرارت
fervidness U حرارت
mettlesome U با حرارت
ardour U حرارت
pyogenic U حرارت زا
ardor U حرارت
adust U با حرارت
verve U حرارت
warms U با حرارت
vehemence U حرارت
clammy U بی حرارت
heats U حرارت
warmth U حرارت
temperature U حرارت
heat U حرارت
temperatures U حرارت
enthalpy U حرارت فعال
expansion heat U حرارت انبساط
interchange of heat U تبادل حرارت
temperatures U درجه حرارت
actinometre U حرارت سنج
ginger U تندی حرارت
gradients U افت حرارت
actinometer U حرارت سنج
zeal U ذوق حرارت
transformation of heat U تبادل حرارت
heat U حرارت دادن
low heat cement U سیمان کم حرارت
heats U گرما حرارت
heats U حرارت دادن
central heating U حرارت مرکزی
thermophysics U فیزیک حرارت
thermoregulation U تنظیم حرارت
thermometer U حرارت سنج
thermometers U حرارت سنج
thermotherapy U حرارت درمانی
heat U گرما حرارت
strenuousness U حرارت و اصرار
heat drop U افت حرارت
ardency U شور و حرارت
heat unit U واحد حرارت
fervently U از روی حرارت
heat absorption U جذب حرارت
heat of hydration U حرارت ئیدراسیون
heat expansion U انبساط حرارت
heat exchange U تبادل حرارت
heat conductor U هادی حرارت
energetically U از روی حرارت
heat economy U اقتصاد حرارت
steamy U پر حرارت پر بخار
steamiest U پر حرارت پر بخار
steamier U پر حرارت پر بخار
heat transfer U انتقال حرارت
initiatives U شوق و حرارت
initiative U شوق و حرارت
impressment U جدیت حرارت
gradient U افت حرارت
calefactory U حرارت بخش
calorification U تولید حرارت
impetuosity U تندی حرارت
calorimeter U حرارت سنج
temperature U درجه حرارت
isothermal U نقاط هم حرارت اب دریا
tempering temperature U درجه حرارت بازپخت
thermoregulatory U وابسته تنظیم حرارت
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
thermal exposure U میزان جذب حرارت
isothermal layer U سطوح هم حرارت اب دریا
low temperature U درجه حرارت پایین
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
maximum temperature U درجه حرارت حداکثر
thermostats U نافم درجه حرارت
enthusiasm U هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermolysis U تحلیل حرارت بدن
thermostat U تنظیم کننده حرارت
thermostats U تنظیم کننده حرارت
thermostat U نافم درجه حرارت
filament temperature U درجه حرارت فیلامان
steam heating U ایجاد حرارت با بخار
thermoregulator U دستگاه تنظیم حرارت
enthusiasms U هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
thermostable U باثبات در اثر حرارت
burner U تولیدکننده حرارت در بالن
live wire U آدم پر حرارت و با پشتکار
ambient temperature U درجه حرارت محیطی
temperatures U درجه حرارت دما
Fahrenheit U درجه حرارت فارنهایت
preheats U قبلا حرارت دادن
preheated U قبلا حرارت دادن
preheat U قبلا حرارت دادن
temperature U درجه حرارت دما
forced convection U تبادل حرارت اجباری
ignition temperature U درجه حرارت احتراق
fervidly U از روی حرارت و غیرت
to steam ahead or away U با حرارت کار کردن
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
hyperpyrexia U درجه حرارت بالاتر از صد
sunbaked U حرارت افتاب دیده
heatedly U از روی هیجان یا حرارت
internal temperature U درجه حرارت داخلی
live wires U آدم پر حرارت و با پشتکار
intermediate temperature U درجه حرارت میانی
burners U تولیدکننده حرارت در بالن
heat conductivity U قابلیت هدایت حرارت
reducer U کم کننده شعله یا حرارت
operating temperature U درجه حرارت کار
intermediate temperature U درجه حرارت متوسط
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
final temperature U درجه حرارت نهایی
radiant exposure U پخش حرارت یا انرژی حرارتی
magnetic transition temperature U درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
stenothermy U کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
maximum safe temperature U درجه حرارت مجاز حداکثر
maximum surface temperature U درجه حرارت سطحی حداکثر
psychrophilic U رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
muffle furnace U کوره با حرارت غیر مستقیم
pyrometallurgy U استخراج فلزات در اثر حرارت
thermal exposure U در معرض حرارت قرار گرفتن
geothermic U وابسته به حرارت مرکزی زمین
internal temperature rise U افزایش درجه حرارت داخلی
thermolabile U بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
telethermoscope U حرارت سنج از مسافات دور
radiant U دستگاه پخش کننده حرارت
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
hypothermal U وابسته به تقلیل درجه حرارت
geothermal U وابسته به حرارت مرکزی زمین
high temperature alloy U الیاژ درجه حرارت بالا
vulcanization U تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com