English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer U ماشین الکترونیکی
computers U ماشین الکترونیکی
electronic camputer U ماشین حساب الکترونیکی
industrial electronic computer U ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
calculators U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
calculator U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
simulation U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
atm U ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
MAPI U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
gates U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
telephony U مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
bionics U مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
perpetual motion machine U ماشین با حرکت دائم
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
operational U آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است
snowmobile U ماشین حرکت روی برف
running gear U قسمت حرکت کننده ماشین
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
LCD U کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
rocker arm U اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
hanger U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
man made U مصنوع انسان انسانی
man-made U مصنوع انسان انسانی
sportmanship U رفتار و اخلاق انسانی
hu man U دارای خوی انسانی انسان
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
scenario U طرح [نحوه رفتار] [سناریو]
scenarios U طرح ها [نحوه رفتار] [سناریو]
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
carriage U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
electronic U الکترونیکی
electronic counter measure U جنگهای الکترونیکی
electronic element U عنصر الکترونیکی
pos U قط ه فروش الکترونیکی
electronic deception U فریب الکترونیکی
electronic countermea sures U اقدامات ضد الکترونیکی
graphics U وسیله الکترونیکی
electronic filling U پر کردن الکترونیکی
electronic interfrence U تداخل الکترونیکی
electronic pen U قلم الکترونیکی
electronic printer U چاپگر الکترونیکی
electronic publishing U انتشارات الکترونیکی
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
electronic security U تامین الکترونیکی
adapter U وسیله الکترونیکی
electronic mail U پست الکترونیکی
electronic magazine U مجله الکترونیکی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic control U فرمان الکترونیکی
email [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
electronic control U تنظیم الکترونیکی
electronic components U اجزاء الکترونیکی
electronic brain U مغز الکترونیکی
electronic beam U اشعه ی الکترونیکی
electrical communications U ارتباطات الکترونیکی
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
electronic calculator U حسابگر الکترونیکی
electrical interception U رهگیری الکترونیکی
snail mail U و نه پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
elctron tube U لامپ الکترونیکی
strobe U ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic control U کنترل الکترونیکی
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
edp manager U مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic U الکترونیکی مربوط به الکترونیک
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
eft U انتقال الکترونیکی دارائی
electronic warfare U میدان جنگ الکترونیکی
electronic transfer of data U انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic spreadsheet U صفحه گسترده الکترونیکی
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
eft U انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic voltmeter U ولت سنج الکترونیکی
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
electronic modulation U مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
electronic countermea sures U پیش گیریهای ضد الکترونیکی
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
electrosensitive paper U کاغذ حساس الکترونیکی
EXOR U پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
videoed U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
trunk exchange U مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
electronic data processing system U سیستم پردازش الکترونیکی داده
video U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronically programmable U برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
OR function U پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
microsoft U برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
gates U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gates U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
sensed U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
facsimile transceiver U واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
EXNOR U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
NEQ U پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
non equivalence function U پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
gates U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
replied U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
senses U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
responsor U دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
sense U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
exclusive U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
replying U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replies U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
amplifiers U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
charge U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
proms U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
prom U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
shoran U نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
shouted U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
amplifier U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
shouting U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouts U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
proms U حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
NAND function U مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
charges U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
prom U حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
NOT function U مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
shout U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
peripheral U و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
electronic U داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
electrically erasable read only memory U حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com