Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
throw in
U
مطلبی بر صحبت کسی افزودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
increments
U
افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increment
U
افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
a horse of another colour
[different colour]
U
مطلبی دیگر
intimate
U
مطلبی را رساندن
intimated
U
مطلبی را رساندن
intimates
U
مطلبی را رساندن
intimating
U
مطلبی را رساندن
implies
U
مطلبی را رساندن
imply
U
مطلبی را رساندن
implying
U
مطلبی را رساندن
thematic
U
مطلبی مقالهای
To bring up a topic . To introduce a subject .
U
مطلبی راعنوان کردن
to inquire into a matter
U
مطلبی را باز جویی
to pierce a mystery
U
بکنه مطلبی پی بردن
To do justice to something.
U
حق مطلبی را ادا کردن
to e. into a matter
U
مطلبی را بازجویی یا تحقیق کردن
To drum something into someones head .
U
مطلبی را به گوش کسی خواندن
antiphrasis
U
بیان مطلبی به معنی مخالف ان
to smack of something
<idiom>
U
مطلبی را رساندن
[اصطلاح مجازی]
mental reservation
U
خود داری از ذکر مطلبی
To bring something to someones ears .
U
مطلبی را به گوش کسی رساندن
slurring
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
to grind a person in a subject
U
مطلبی راخوب حالی کسی کردن
To know it backwards.
U
مطلبی رافوت آب بودن (خوب دانستن )
To spell something out for some one .To drive it home to someone .
U
مطلبی را به کسی شیر فهم کردن
Vote (write) against a proposallll.
U
بر ضد پیشنهادی رأی دادن ( مطلبی نوشتن )
shrug
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugged
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
slurs
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
slurred
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
slur
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
To give it straight from the shoulder.
U
مطلبی راصاف وپوست کنده گفتن
shrugging
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
declamatory
U
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
It was inappropriate to make such a remark .
U
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
why i think i can
U
هنگام کشف مطلبی دلالت برتعجب میکند
merism
U
بیان مطلبی کلی با ذکر وقیاس مخالف
To speake in great detail.
U
مطلبی رابا طول وتفصیل بیان کردن
nuncupation
U
افهار مطلبی در پیش گواه بزبان گویی
non commital
U
از گرفتارکردن خویش بویسله تصدیق یا تکذیب مطلبی
To give it to someone straight from the shoulder . To tell someonestraight
U
صاف وپوست کنده مطلبی را به کسی گفتن
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
issue of fact
U
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
fallacy of composition
U
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
accelerated
U
افزودن
adding
U
افزودن
adds
U
افزودن
put on
U
افزودن
accelerates
U
افزودن
accelerating
U
افزودن
eke out
U
افزودن به
accelerate
U
افزودن
potentize
U
افزودن
add
U
افزودن
imburse
U
افزودن
to eke out
U
افزودن
appends
U
افزودن
appending
U
افزودن
augment
U
افزودن
appended
U
افزودن
augmented
U
افزودن
append
U
افزودن
subjoin
U
افزودن
to run rup
U
افزودن
augments
U
افزودن
augmenting
U
افزودن
add
U
افزودن
enhanced
U
افزودن
increase
U
افزودن
enhancing
U
افزودن
aggrandize
U
افزودن
aggrandise
U
افزودن
aggrade
U
افزودن
append
U
افزودن
increased
U
افزودن
adject
U
افزودن به
enhances
U
افزودن
increases
U
افزودن
eke
U
افزودن
Inc
U
افزودن
dynamize
U
افزودن
subjoin
U
افزودن
enhance
U
افزودن
amplified
U
افزودن بالابردن
stock
U
به موجودی افزودن
plus
U
افزودن به مثبت
stocked
U
به موجودی افزودن
amplifies
U
افزودن بالابردن
amplify
U
افزودن بالابردن
amplifying
U
افزودن بالابردن
preponderate
U
چربیدن بر افزودن
to pay back
U
برگرداندن افزودن
to fan the flame
U
برشدت چیزی افزودن
imp
U
غرس کردن افزودن
imps
U
غرس کردن افزودن
throwin
U
مشارکت کردن افزودن بر
resurfaced
U
لایهی جدید افزودن
adjoins
U
افزودن متصل شدن
bundling
U
افزودن نرم افزار
accrete
U
بهم افزودن یا چسبانیدن
apperceive
U
بمعلومات خود افزودن
redoubling
U
افزودن دوبرابر کردن
redoubles
U
افزودن دوبرابر کردن
redoubled
U
افزودن دوبرابر کردن
setting
U
افزودن به وقت بازی
volume
U
کتاب برحجم افزودن
volumes
U
کتاب برحجم افزودن
bundle
U
افزودن نرم افزار
bundles
U
افزودن نرم افزار
settings
U
افزودن به وقت بازی
resurface
U
لایهی جدید افزودن
increase
U
افزودن ترقی دادن
redouble
U
افزودن دوبرابر کردن
toincrease any one's salary
U
برحقوق کسی افزودن
toincrease any one's salary
U
مواجب کسیرا افزودن
resurfaces
U
لایهی جدید افزودن
adjoined
U
افزودن متصل شدن
adjoin
U
افزودن متصل شدن
increases
U
افزودن ترقی دادن
increased
U
افزودن ترقی دادن
apophasis
U
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
subjoin
U
در پایان افزودن اضافه کردن
daylight saving time
U
افزودن یک ساعت بر ساعات روز
inset
U
افزودن اضافه کردن گذاشتن
insets
U
افزودن اضافه کردن گذاشتن
to intensify one's actions
U
برشدت اقدامات خود افزودن
To weight up the pros and cons of something .
U
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
upgrades
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrading
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
dates
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
date
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
queueing
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
forward mode
U
افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
doping
U
افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
upgraded
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrade
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
queued
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queues
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queue
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
inserting
U
افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
inserts
U
افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
parallels
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
date
U
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
mithridatism
U
مصونیت از زهر بواسطه خوردن و کم کم افزودن برمقداران
dates
U
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
parallel
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
winder
U
گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
parallelled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
insert
U
افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
paroli
U
دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
anchor line extension kits
U
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
mouthed
U
صحبت
mouth
U
صحبت
confabulation
U
صحبت
mouths
U
صحبت
collocutor
U
هم صحبت
chitchat
U
صحبت
colloquies
U
صحبت
colloquy
U
صحبت
parle
U
صحبت
mouthing
U
صحبت
talk
U
صحبت
talked
U
صحبت
talks
U
صحبت
converse
U
صحبت
conversing
U
صحبت
converses
U
صحبت
conversed
U
صحبت
extending
U
فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
saving
U
خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
extends
U
فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
extend
U
فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
ten's complement
U
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
insertion loss
U
توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
increment
U
افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
increments
U
افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
talks
U
صحبت کردن
conversationalists
U
خوش صحبت
talked
U
صحبت کردن
duologue
U
صحبت دونفری
confabulate
U
صحبت کردن
conversationalist
U
خوش صحبت
talk
U
صحبت کردن
coze
U
صحبت خودمانی
dialogues
U
گفتگو صحبت
chitchat
U
صحبت کوتاه
chatty
U
خوش صحبت
pillow talk
U
صحبت خودمانی
chit chat
U
صحبت کوتاه
chit-chat
U
صحبت کوتاه
natters
U
صحبت دوستانه
nattering
U
صحبت دوستانه
natter
U
صحبت دوستانه
conversable
U
خوش صحبت
conversationist
U
خوش صحبت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com