English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
penetration U نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
m factors U عوامل ام
effects U عوامل
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
technical data U عوامل فنی
natural agents U عوامل طبیعی
growth factors U عوامل رشد
justificatory conditions U عوامل موجهه
agents of production U عوامل تولید
factor price U قیمت عوامل
factor productivity U بازدهی عوامل
factor proportion U نسبت عوامل
complementary factors U عوامل مکمل
demand factors U عوامل تقاضا
constant factors U عوامل ثابت
human factor U عوامل انسانی
psychological factors U عوامل روانی
elements of expense U عوامل هزینهای
production factors U عوامل تولید
factors of production U عوامل تولید
motivational factors U عوامل محرکه
allocative factors U عوامل تخصیصی
variable factors U عوامل متغیر
factor demand U تقاضای عوامل
balancing factors U عوامل جبرانی
institutional factors U عوامل نهادی
excusatory conditions U عوامل رافعه
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
adverse factors U عوامل نامساعد
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
physical U فیزیکی
market forces U عوامل موثردر بازار
cryptovariable U عوامل متغیر رمز
human factors engineering U مهندسی عوامل انسانی
o technique U تحلیل عوامل زمانی
fixed factor U عوامل تولید ثابت
inputs U عوامل تولید منابع
polygene U عوامل توارثی غیرهمردیف
additional production personnel عوامل دیگر تولد
fixed factor U عوامل ثابت تولید
retarding factors U عوامل کند کننده
aiming group U عوامل مثلث گیری
mobility of factors of production U تحرک عوامل تولید
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanisms U عوامل مکانیکی مکانیزم
factor mobility U تحرک عوامل تولید
factor earnings U درامد عوامل تولید
factor markets U بازارهای عوامل تولید
ingredient U داخل شونده عوامل
ingredients U داخل شونده عوامل
factor cost line U خط هزینه عوامل تولید
factor price distortions U انحراف قیمت عوامل
factor price equalization U برابرسازی قیمت عوامل
diseconomies U عوامل زیان اور
elements of expense U عوامل تولید هزینه
factor analysis U تجزیه و تحلیل عوامل
weathering U اثر عوامل جوی
competitive factors U عوامل محرک رقابت
factor productivity U بهره دهی عوامل
psychopaysical U روانی- فیزیکی
physical unit U واحد فیزیکی
hardware U واحدهای فیزیکی
physicalism U فیزیکی نگری
physical design U طرح فیزیکی
physico mathematical U فیزیکی و ریاضی
physical state U حالت فیزیکی
physical security U امنیت فیزیکی
physical analysis U تجزیه فیزیکی
physical constant U ثابتهای فیزیکی
biophysical U زیستی- فیزیکی
physical change U تغییرات فیزیکی
physiotherapy U درمان فیزیکی
physical constraints U محدودیتهای فیزیکی
physical capital U سرمایه فیزیکی
physical quantity U کمیت فیزیکی
physical record U رکورد فیزیکی
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
aerometeorograph U دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
variable factors U عوامل قابل تغییر تولید
environments U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical constant U ثابت فیزیکی [فیزیک]
environment U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
lay (light) into <idiom> U حمله فیزیکی کردن
physical U فیزیکی مربوط به تاسیسات
physio chemical U وابسته به شیمی فیزیکی
physical format U قالب بندی فیزیکی
physical drive U دیسک گردان فیزیکی
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
unpredictable factors U عوامل غیر قابل پیش بینی
ceteris paribus U ثابت بودن تمام عوامل دیگر
self buried U مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
environmental security U تامین محیطی و فیزیکی منطقه
deformation U تغییر شکل فیزیکی درساختمان
marginal physical product of labor U محصول فیزیکی نهائی کار
lines U اتصال فیزیکی به ارسال داده
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
marginal physical product of capital U محصول فیزیکی نهائی سرمایه
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
sizes U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
gather writer U تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
extemporarily U بی مطالعه
extemporal U بی مطالعه
perusal U مطالعه
offhanded U بی مطالعه
study U مطالعه
reading U مطالعه
readings U مطالعه
etude U مطالعه
studies U مطالعه
studying U مطالعه
off hand U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
pedestal U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication U اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
motion study U مطالعه ی حرکت
at sight U بی مطالعه قبلی
praxeology U مطالعه رفتارانسان
evaluate U مطالعه کردن
unstudied U مطالعه نشده
system study U مطالعه سیستم
portable standard U چراغ مطالعه
impromptu U بی مطالعه تصنیف
studied U از روی مطالعه
inspect U مطالعه کردن
assay U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
survey U مطالعه مجمل
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
studios U اطاق مطالعه
scrutinize U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
surveys U مطالعه مجمل
surveyed U مطالعه مجمل
dissect [analyse] U مطالعه کردن
studio U اطاق مطالعه
explore U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
determine U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
lucubration U مطالعه سخت
study habits U عادتهای مطالعه
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
communication U سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media U هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
m factors U عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
channeling U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
sonde U اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com