English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pteridology U مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
male fern U سرخس نر
ferns U سرخس
fern U سرخس
bracken U سرخس
ferny U سرخس دار
ferny U سرخس مانند
pteridosperm U سرخس تخمی
cycad U سرخس نخلی
pteridologist U سرخس شناس
adder's tongue U سرخس مارزبان
sword fern U سرخس برگ شمشیری
adders tongue U سرخس زبان ماری
fernseed U هاگ گرد مانندوغیرجنسی سرخس
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
criminology U مطالعه علمی جرم
ethnography U مطالعه علمی نژادها
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
neurology U بحث علمی عصب شناسی
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
scientific U علمی
academic U علمی
theoretic U علمی
sciential U علمی
scientific applications U کابردهای علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
field trip U گردش علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
science fiction U افسانه علمی
boffins U پژوهشگر علمی
boffin U پژوهشگر علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
horticulture U باغبانی علمی
prescientific U پیش علمی
principle U قانون علمی
object lessons U درس علمی
object lesson U درس علمی
theories U فرض علمی
theory U فرض علمی
scientail U ماهر علمی
disciplining U رشته علمی
disciplines U رشته علمی
scholarism U تحقیق علمی
discipline U رشته علمی
scientific management U مدیریت علمی
the province of science U رشته علمی
scientifically U بطور علمی
researches U تحقیقات علمی
memoire U مقاله علمی
faculty U هیئت علمی
scientific experiment U تجربه علمی
principle U اصل علمی
academic freedom آزادی علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
scientific method U روش علمی
researching U تحقیقات علمی
academian U عضوانجمن علمی
faculties U هیئت علمی
research U تحقیقات علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
scientific researches U تتبعات علمی
researched U تحقیقات علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
theory U فرضیه علمی تعلیم
sciosophy U معرفت غیر علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
ionics U مبحث علمی یونها
homosapiens U نام علمی انسان
theories U فرضیه علمی تعلیم
scientism U پیروی از روش علمی
scientific notation U نشان گذاری علمی
scientific data processing U پردازش داده علمی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
scientific data processing U داده پردازی علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
schools U مکتب علمی یافلسفی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
pomology U میوه کاری علمی
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
school U مکتب علمی یافلسفی
tree surgery U تشریح علمی درخت
teach-in U بحث علمی دانشجویی
science fiction U داستان تخیلی علمی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
scientifically U موافق اصول علمی
unscientific U خلاف موازین علمی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
study U مطالعه
studies U مطالعه
etude U مطالعه
perusal U مطالعه
extemporal U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
off hand U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
offhanded U بی مطالعه
reading U مطالعه
studying U مطالعه
readings U مطالعه
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
laity U غیر فنی وغیر علمی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
at sight U بی مطالعه قبلی
check U مطالعه کردن
determine U مطالعه کردن
survey U مطالعه مجمل
impromptu U بی مطالعه تصنیف
bolt [examine] U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
praxeology U مطالعه رفتارانسان
studios U اطاق مطالعه
scrutinize U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
unstudied U مطالعه نشده
inspect U مطالعه کردن
explore U مطالعه کردن
portable standard U چراغ مطالعه
studio U اطاق مطالعه
surveyed U مطالعه مجمل
evaluate U مطالعه کردن
lucubration U مطالعه سخت
dissect [analyse] U مطالعه کردن
studied U از روی مطالعه
assay U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
study habits U عادتهای مطالعه
surveys U مطالعه مجمل
system study U مطالعه سیستم
motion study U مطالعه ی حرکت
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
thought-out U سنجیده مطالعه شده
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
thought out U سنجیده مطالعه شده
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
teleology U مطالعه حکمت غایی
self study U مطالعه پیش خود
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
well read U اهل مطالعه و تحقیق
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
subjects U مبحث موضوع مطالعه
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com